رزیدنت اویل 4 فراتر از مرزها
(به قلم حسن نصرالهی)
صحبت کردن در مورد رزیدنت اویل 4 و آن خدمات بی نظیرش شاید تکراریترین مبحث هنرصنعت بازی باشد. تقریباً همهی اهالی فن و بازیبازها با عنوان جاودانهی میکامی آشنا هستند و در همین راستا مقالههای زیادی هم در باب آن نوشته شده است.
رزیدنت اویل 4 از آن جهت ماندگار و بهترین است که با اقدامات و ابتکارات انقلابی تاریخ این هنرصنعت را تغییر داده است. فارغ از آنکه میکامی با چالش بسیاری از اولینها مواجه بوده اما اقدامات این مولف بزرگ هنرصنعت بازی محدود به این سری یا سبک خاصی نمیشود.
اصلیترین مولفهای که رزیدنت اویل 4 از آن بهره میبُرد به طور حتم دوربین روی شانه بود که بدون شک تکراریترین واژه در بحث این شاهکار ابدی است. دوربین روی شانه که میتواند همان نمای over Shoulder در سینما نیز باشد شاید اصلیترین دلیل برای خواندن یک بازی به اصطلاح سینمایی باشد.
در واقع میتوان اینگونه گفت که بعد از خلق این شاهکار بود که واژهی “بازی سینمایی” نقل محافل شد و این اصطلاح به واقع رنگ و روی واقعیت به خود گرفت. اما رزیدنت اویل 4 به دور از این نسبتها، عنوانی بود “متفاوت” و “مرز شکن” که تمام تعاریف ما از بازیها را بر هم زده بود. به لطف دوربین شاهکار و منحصر به فرد بازی، میتوانستیم تجربهای داشته باشیم که هیچ نمونهای برای آن وجود نداشت.
نوشتار مرتبط: رزیدنت ایول 4 شاهکار هنر هشتم: دلایل درخشش Resident Evil 4 پس از 16 سال
تلفیق اکشنی بی همتا با عناصر ترس و بقای این سری، تجربهای یگانه و منحصر به فرد به شمار میرفت که ضمن آنکه پُلی بود برای ایجاد یک رابطهی به اصطلاح سینمایی اما تنها به لطف پتانسیلهای این هنرصنعت بود که میکامی توانست انقلابی بزرگ را ایجاد کند و موجی از موفقیت و تحسین را به راه بیاندازد. این موج آنقدر خروشان بود که تاثیرش بر بازیهای پس از خود کاملاً آشکار شد. دیگر هر عنوانی برای موفقیت باید از شیوههای کاربردی و دوربین منحصر به فرد رزیدنت اویل 4 بهره میگرفت.
در واقع عناصر نوین و مبتکرانهی بازی دیگر منحصر به خود بازی نبودند. کار میکامی زمانی ارزشمندتر میشود که بدانیم ابداعات و ابتکارات او امضای اکثر بازیهای پس از رریدنت اویل 4 شد. این رویه در نسل هفتم کاملاً آشکار بود و نمای دوربین رزیدنت اویل 4 انگار کلید واژهی موفقیت برای هر عنوانی تلقی میشد.
شاید زمانی که شاهکاری مانند رزیدنت اویل 4 خلق شد با اینکه محو پدیدهای شگرف بودیم، چندان نمیدانستیم که ابتکارات میکامی تا این حد فراگیر شود. اما وقتی تاثیرات بازی را در بزرگترین عناوین هنرصنعت دیدیم و متوجه شدیم که میکامی چه خدمات ارزنده و تاثیرگذاری ارائه داده، بیش از پیش به بزرگترین انقلاب هنرصنعت بازی ایمان آوردیم.
نوشتار مرتبط: نقد و بررسی بازی Gears of War: Ultimate Edition؛ شکوه یک بازگشت
دوربین روی شانهی رزیدنت اویل 4 میتوانست روی یک بازی کاملاً اکشن مانند Gears Of War پیاده شود یا تجربهی شاهکاری مانند آنچارتد را لذتبخشتر کند، میتوانست به یک بازی نقش آفرینی مانند Mass Effect راه یابد و در کل هر سبکی را پویاتر از قبل کند. در واقع تفکرات آینده نگرانهی شینجی میکامی تنها برای پیشرفت همه جانبهی یکی از محبوبترین سری بازیهای تاریخ یعنی رزیدنت اویل نبود، بلکه او راه پیشرفت این هنرصنعت را هموارتر کرد و سرآغاز ساخت عناوین ماندگار بسیاری شد.
مهم این است بدانیم که چرا رزیدنت اویل 4 همچنان میتواند تاثیرگذار باشد و همچنان پس از گذشت 16 سال بر سر ویژگیهای ممتاز آن بحث میشود. اگر بخواهیم در هر مدیوم نمادی برای معرفی آن انتخاب کنیم، بدون شک رزیدنت اویل 4 این شایستگی را دارد که نمایندهی هنرصنعت خود باشد. همان گونه که سایر مدیومها این انتخابها را دارند.
نوشتار مرتبط: اخبار مهم هنر هفتم به همراه معرفی فیلمها و بازیگران شاخص
در سینما “سرگیجه” اثر آلفرد هیچکاک یا “همشری کین” اثر اورسن ولز (با توجه به نظر سنجی بهترین آثار منتقدین) میتوانند نمایندهی هنر هفتم باشند. در موسیقی سمفونی پنجم یا نهم بتهوون میتوانند این افتخار را کسب کنند و در نقاشی نیز “مونالیزا” اثر داوینچی از این خصلت بهرهمند است. این آثار فارغ از آنکه حسی بدیع را به ارمغان آوردهاند تمامی نیازهای مدیوم خود را در یک اثر برطرف کردهاند!
برای همین است وقتی رزیدنت اویل 4 را بعد از چندین بار به پایان رساندن و بعد از گذشت این همه سال دوباره از نو تجربه میکنیم، تمام تجربیات ما از بازیهای دیگر در آن حضور دارند. و بدون نقش بستن تکرار مکررات این شاهکار همواره میتواند شگرف و لذتبخش باشد.
اما به غیر از دوربین انقلابی بازی، روند و طراحی مراحل بازی نیز بزرگترین کلاس درس بازیسازی است که همواره میتواند برای ساخت یک بازی عالی راه گشا باشد. در واقع ما در این هنرصنعت همواره منبع الهامی به نام رزیدنت اویل 4 داریم و این منبع الهام آنقدر پرداخته شده است که بازیسازان همواره میتوانند از آن بهرهمند شوند و نکاتی کلیدی را از آن استخراج کنند. چه شیوهی داستان سرایی بازی با آن دکوپاژ و اجرای محشرش و چه عناصر قابل بازیافت در گیم پلی که با روشهای مختلفی میتواند پیاده شود.
نوشتار مرتبط: وحشت در فضای مرده؛ چرا Dead Space 2 یکی از بهترین عناوین وحشت و بقاست؟
بازی Dead Space میتواند مثالی قابل توجه باشد که خالقاناش به وضوح گفتهاند رزیدنت اویل 4 بزرگترین منبع الهام آنها بوده است. این تاثیرات گسترده بسیار حائز اهمیت است که ارزشهای این شاهکار را بیش از پیش نمایان میکند. عنوانی که مولفههایاش به پیشرفت روز افزون این هنرصنعت منجر شده است تا شاهد عناوینی نظیر The Last Of Us نیز باشیم.
به طور کلی هر چقدر بخواهیم از ارزشهای رزیدنت اویل 4 صحبت کنیم باز هم ناگفتههای زیادی باقی میماند. اصلاً بخاطر همین نکته است که مقالههای زیادی در باب آن نوشته شده و هر دفعه اطلاعات و تحلیلهای بیشتری از بازی استخراج میشود. بازی همواره در این مدیوم به عنوان یک شاهکار بوده و در طول زمان نیز جاودانه شده است. در وصف خوبیهای پرشمار بازی همین بس که وب سایت معتبر IGN در سال 2008 رزیدنت اویل 4 را بهترین بازی تمام دوران انتخاب کرد و در فهرست بسیاری از صاحب نظران جزو سه بازی برتر تاریخ بوده است.
نوشتار مرتبط: یادداشتی بر Resident Evil 4؛ شاهکاری که پدرخوانده را جاودانه کرد
خوبیهای رزیدنت اویل 4 پر شمار و جوایز و افتخارات آن نیز بسیار است. اما این جوایز و افتخارات و این نگاه ویژه به شاخصههای نمادین بازی تنها برای برتری این بازی نیست بلکه میکامی با معرفی استاندارهایی تازه، تعریف دوبارهای به این هنرصنعت بخشید.
تلفیق عناصر اکشن با ترس و بقای سری، در آن سالها چندان برایمان رایج نبود و حتی سکانسهای کارگردانی شدهی داستانی در بازیها قابل قیاس با رزیدنت اویل 4 نبودند. البته بازیهایی مثل متال گیر بودند که با شناختی درست از سینما داستان گویی فوق العاده و اجرایی قابل تحسین داشتند اما باز هم این رزیدنت اویل 4 بود که تعریف دوبارهای به کارگردانی و صحنه آرایی یک بازی بخشید.
نوشتار مرتبط: چرا بازسازی Resident Evil 4 روی PS5 فوقالعاده خواهد شد؟
سکانس نبرد لیان با کراوزر مثالی بی نظیر برای اثبات این سخن است که از نظر فیلم برداری، دکوپاژ و روایت همچنان بی نظیر و قابل تحسین است و نمونهی نزدیکی ندارد. در واقع همهی آن هیاهویی که اکنون این هنرصنعت به وسیلهی بازیهای بلاک باستری و به اصطلاح سینمایی برپا کرده است سالها پیش در رزیدنت اویل 4 وجود داشته آن هم در بهترین شرایط کارکرد.
حال در این دوره بازیهای پر رنگ و لعاب با فناوریهای عجیب و پیچیده به ندرت میتوانند حتی نیمی از تاثیرگذاری رزیدنت اویل 4 را داشته باشند. عنوانی که میکامی خلق کرد را نباید تنها با برچسب یکی از بهترین بازیهای تاریخ از کنار آن به سادگی گذشت. بلکه این ثمرهی بازی است که باید مورد بحث قرار بگیرد. ثمرهای که منجر شد عناوین زیادی قد علم کنند و نام خود را بر سر زبانها بیاندازند.
نوشتار مرتبط: Resident Evil Village دنبالهی معنوی Resident Evil 4 که همیشه میخواستیم
رزیدنت اویل 4 با گسترهی وسیعی از اقدامات فرمیک، انقلابی و فناورانه توانست معیار سنجشی همیشگی باشد. اما نه صرفاً برای محدوده یا ژانری خاص، بلکه کاملاً گسترده با ساده کردن تئوریهایی پیچیده که هر سازندهای میتوانست از آن بهرهمند شود. تمجیدها از میکامی بی هیچ اغراقی بی حد و مرز است. به سادگی نمونهای درخشان برای پیشرفت افکار و تعیین مسیری ویژه در عصر ارتباطات. عنوانی که هنرصنعت بازی را تغییر داد و آن را به جایگاه واقعیاش که همان هنر هشتم باشد رساند.