معرفی بزرگان
سودا 51
(به قلم رضا خلف چعباوی)
عرض ادب و احترام خدمت کاربران و دوستداران رسانه تحلیلی-خبری ساویسگیم. در این سری مقالات قصد داریم در هر قسمت به معرفی یک فرد شاخص و تأثیرگذار در هنرصنعت بازیهای ویدئویی بپردازیم. در مقالهی قبلی به معرفی استاد شینجی میکامی پرداختیم و اینبار به سراغ سودا 51 رفتهایم.
زندگی شخصی
گو ایچی سودا (Goichi Suda) ملقب به سودا 51، طراح، نویسنده و کارگردان بازی، متولد 1968 میلادی در ژاپن میباشد. ایشان لقب سودا 51 را از آن جهت برای خود برگزیده که “گو” در زبان ژاپنی به معنای 5 و “ایچی” به معنای یک است. از سودا 51 به عنوان آقای خاص دنیای بازی یا کوئنتین تارانتینوی دنیای بازی نیز یاد میکنند. اطلاعات زیادی از دوران کودکی سودا 51 در دسترس نیست، جز اینکه او رابطهی خوبی با خانوادهی خود نداشت. و از زندگی در شهر Ueda (زادگاه و محل زندگی وی تا 18 سالگی) علیرغم زیبایی طبیعی آن منطقه، ناراضی بود.
سودا 51 از کودکی به بازیسازی علاقه داشت. و در جوانی در همین راستا، تمام تلاش خود را برای ورود به حرفهی بازیسازی انجام میداد. بعد از ناکامی و ناامیدی اولیه، سودا 51 برای گذران زندگی شغلهای متفاوتی را امتحان کرد. که از جمله عجیبترین آنها میتوان به شغل “مرده سوزی” (یک آیین خاکسپاری مرسوم در ژاپن و آسیای شرقی) و مسئول کفن و دفن اشاره کرد. سودا 51 باوجود آنکه بیشتر در بخش گلآرایی و تزئینات فعالیت میکرد، ولی به شدت از این کار (مرده سوزی) متنفر و ناراضی بود.
سودا 51 با وجود ناامید شدن اما همچنان گوشه چشمی به تبلیغات و آگهی استخدام شرکتهای بازیسازی داشت. یکی از آگهیهایی که توجهش را جلب کرد، آگهی استخدام برای بازی Super Fire Pro Wrestling III: Final Bout از استودیوی Human Entertainment بود. سودا 51 از آنجایی که علاقه و اطلاعات زیادی در مورد کشتی (Wrestling) داشت، از انتخاب شدن خودش مطمئن بود از این رو درخواستی برای استودیو فرستاد.
سودا که هیجان زیادی برای انتخاب شدن داشت و خیلی امیدوار بود، بعد از گذشت چندین روز و دریافت نکردن هیچ پاسخی از طرف استودیو ناامید شد. اما بالأخره پاسخی از طرف استودیوی نه چندان نام آشنای Human Entertainment دريافت کرد. آن هم به این دلیل که آنها به افراد بیشتری با دانش در مورد کشتی نیاز داشتند. سودا 51 هم که از خدا خواسته به سرعت شغل خود به عنوان مسئول کفن و دفن را رها کرد. و به سوی استودیوی بازیسازی شتافت. و این آغازی بود بر تولد نابغهای دیگر در هنرصنعت بازیهای ویدئویی، آقای خاص دنیای بازی استاد سودا 51.
نوشتار مرتبط: اطلاعات تکمیلی در خصوص No More Heroes 3
آثار
اولین حضور سودا 51 به عنوان سناریو نویس (شرح صحنهها و شخصیتها و شمای کلی داستان) در استودیوی Human Entertainment بود. بعد از موفقیت بازی Super Fire Pro Wrestling III بود که سودا مورد تقدیر قرار گرفت. و بلافاصله به جایگاه نویسنده و کارگردان ارتقاء یافت.
در حقیقت با بازی Super Fire Pro Wrestling Special، داستان و پایان بندی عجیب آن بود که سودا 51 توانست توجهات را به خود جلب کند. بعد از کار روی چند پروژهی دیگر سرانجام برای سری بازی Twilight Syndrome بود که مجبور شد برای نقش تهیهکنندگی و کارگردانی پیشقدم شود.
یکی از کارهای خلاقانهی سودا 51 در استودیوی Human Entertainment تغییر مضمون بازی Moonlight Syndrome از ماورائی به ترس روانشناختی بود. سودا 51 که به سبب کارهای خود طرفدارانی به دست آورده بود، با کشتن شخصیت اصلی بازی Moonlight Syndrome سروصدا و توجهات زیادی را دگربار متوجه خود ساخت. در ادامه پس از عرضهی بازی، سودا 51 به دلیل نارضایتی از پاداش و مزایا از استودیو جدا شد. البته شاید هم به جایگاه و شرایط نامناسب استودیو پی برده بود. چرا که یک سال بعد استودیوی Human Entertainment اعلام ورشکستگی کرد.
بعد از جدایی از استودیوی Human Entertainment سودا 51 استودیوی شخصی خود یعنی Grasshopper Manufacture را تأسیس کرد. و در آن استودیو به رویای خود که خلق بازیهای بکر و خاص بود، دست یافت.
استودیوی تازه تأسیس Grasshopper Manufacture در ابتدای کار از افراد کمی تشکیل شده بود، و آغاز به کار استودیو فقط با 3 نفر بود. اولین پروژهی استودیو بازی The Silver Case برای کنسول افسانهای PlayStation بود. بودجهی ساخت و نشر بازی را ASCII Entertainment تقبل کرد.
در این پروژه سودا 51 وظیفهی کارگردان، کمک نویسنده و طراح بازی را برعهده داشت. از طرفی مسئولیت مدیرعاملی استودیو نیز بر عهدهی خودش بود. و او وظيفهی خود میدانست که از تأمین حقوق همهی اعضاء اطمینان حاصل کند. با توجه به تعداد پائین اعضاء و بودجهی محدود، آنها مجبور بودند برای شروع کار سبکی را انتخاب کنند که با این محدودیتها سازگار باشد. و آن سبک رمان تصویری یا Visual Novel بود. بازی به موفقیت تجاری خوبی در ژاپن رسید و پایههای استودیو را تقویت کرد. اما به دلیل سبک خاص بازی و حجم زیاد متن برای ترجمه، عرضهی نسخه غربی بازی تا سالها سخت و غیرممکن به نظر میرسید.
پروژهی بعدی سودا 51 عنوان Flower, Sun, and Rain بود که برای دستگاه فوقالعادهی PlayStation 2 عرضه شد. همانند پروژهی اول سودا 51 وظیفهی کارگردانی، نویسندگی و طراحی بازی را بر عهده داشت. با توجه به بزرگتر شدن استودیو و استخدام افراد جدید، سبک بازی از آن شکل کتابگونه و متن محور بازی The Silver Case خارج، و پرجنب و جوشتر شد. همچنین گیم پلی کلی بازی به سبک اکشن نزدیکتر گشت.
ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که بازی Flower, Sun, and Rain به دلیل تغییر رویهی ناشر تا مرز لغو شدن پیش رفته بود. و سودا 51 مجبور به تغییر ناشر بازی شد. این موضوع تبدیل به رویهای شد که حافظ استقلال استودیو باشد، و این تعدد ناشر در عناوین Grasshopper Manufacture نیز از همین قضیه سرچشمه میگیرد.
عنوان بعدی که سودا 51 نقش تهیهکنندگی و کارگردانی آن را برعهده گرفته بود، بازی Michigan: Report From Hell بود. از معدود بازیهای سودا 51 که عناصر سبک وحشت را یدک میکشید، سبکی که چندان خوشایند سودا 51 نیست!
با وجود اینکه سودا 51 تا قبل از این هم فرد شناخته شدهای در حوزهی بازی به شمار میرفت، ولی این بازی Killer7 بود که توجه جهانی و مخاطب عام را به سمت سودا 51 و استودیوی Grasshopper Manufacture معطوف کرد. سودا 51 در این پروژه نقش سناریو نویس، طراح و کارگردان را بر عهده داشت. ساخت بازی تحت قرارداد معروف “پنجگانهی کپکام” آغاز شده بود و قرار بود انحصاری GameCube باشد.
جالب است بدانید که بازی Killer7 همچون دیگر عناوین پنجگانهی کپکام تحت نظارت مستقیم استاد میکامی قرار داشت. شینجی میکامی بزرگ اختیارات و آزادی فراوانی را برای سودا 51 قائل شده بود و دست او را در اعمال خلاقیت کاملاً باز گذاشته بود. این موضوع باعث شد تا سودا 51 بتواند یک عنوان تجربی و بکر را برای مخاطب جهانی عرضه کند.
عنوان مهم بعدی سودا بازی No More Heroes برای دستگاه Nintendo Wii بود. عنوانی که محبوبیت و معروفیت او و استودیواش را 2 چندان کرد. ماجرای ساخت این بازی عجیب از آنجایی نشأت میگیرد که سودا 51 از نخستین افرادی بود که دستگاه را قبل از عرضه دیده بود، و متوجه پتانسیلهای بالقوهی کنترلر حرکتی آن برای بازیهای شمشیر محور شده بود.
اگر سبک منحصر به فرد سودا 51 و نبوغ شینجی میکامی را با هم ترکیب کنیم، خروجی چه خواهد شد؟
پاسخ: Shadows of the Damned. عنوانی بکر و خلاقانه که با همکاری بزرگانی چون: شینجی میکامی، سودا 51 و آهنگساز بزرگ آکیرا یامائوکا (آهنگساز افسانهای سری سایلنت هیل) ساخته شده است.
ماجرای ساخت این بازی به سال 2005 و شکلگیری دوستی سودا 51 با شینجی میکامی بر سر ساخت Killer7 بر میگردد. سودا قصد ساخت عنوانی در سبک وحشت و بقا را داشت. و قرار بود این عنوان انحصاری PlayStation 3 باشد. در آن زمان یک جملهای مرسوم بود که میگفت: همهی عناوین یا انحصاری PlayStation 3 هستند و یا قرار بوده که باشند.
سرانجام بعد از چند سال جستجو برای ناشر بازی، در سال 2008 بود که سودا 51 طرح کلی را به شرکت EA ارائه داد. EA پذیرفت که ضمن خرید حق امتیاز استفاده از Unreal Engine 3 بازی را برای بازار جهانی نشر دهد. بعد از توافقات اولیه استاد شینجی میکامی برای بر عهده گرفتن نقش تهیهکنندهی اجرایی به پروژه دعوت شدند. و در E3 سال 2009 بود که سودا 51 بنا داشت بازی را معرفی کند، ولی EA اجازهی اینکار را نداد!
در ادامهی روند ساخت نیز EA به بهانههای مختلف طرح اولیهی بازی را رد میکرد. بالأخره بعد از ارائهی پنجمین طرح EA اجازهی ادامه روند ساخت را داد. بخاطر این مسائل، متأسفانه نتیجه نهایی مورد پسند و مورد نظر سودا 51 نبود، و بازی به نسبت طرح اولیه تغییرات گستردهای به خود دیده بود.
در همین راستا استاد شینجی میکامی بعد از عرضهی بازی موجبات نارضایتی خود را اعلام کرد: “Shadows of the Damned به عنوان کاملاً متفاوتی تبديل شده است. این باعث نا امیدی است. من فکر میکنم که سودا نتوانسته داستانی که در ذهن داشته را پیاده کند و مجبور بوده چند بار طرح را بازنویسی کند. من فکر میکنم قلب او از این ماجرا شکسته. او یک سازندهی منحصر به فرد است و فکر میکنم در طول ساخت این بازی اصلاً احساس راحتی نداشته. “
سودا51 نیز سرانجام در سال 2019 عنوان کرد، که کار روی این بازی بسیار چالشبرانگیز بوده است. همچنين اضافه کرد که ممنون میشوم اگر قرار شد دوباره با EA همکاری کنیم، اینبار آنها همان طرح اولیه را تأیید کنند!
البته با تمام این تفاسیر، بازی همچنان عنوان بکر و با ارزشی بود. بازی در کل بازخورد مثبتی دريافت کرد. وبسایت GameSpot و رسانهی معتبر Famitsu نیز از بازی تمجيد کردند.
از دیگر آثار استاد سودا 51 میتوان به: Lollipop Chainsaw, Black Knight Sword، Killer is Dead و Travis Strike Again: No More Heroes اشاره کرد. جدیدترین بازی کارگردانی شده توسط سودا 51 نیز No More Heroes III میباشد که انحصاری نینتندو سوئیچ است.
سبکشناسی SUDA51
سودا 51 برای تعریف سبک بازیسازی خود از لفظ “Punk” استفاده میکند! دلیل این نامگذاری را برجسته کردن نقش بازیهای خود در شکستن قالب سنتی بازیها عنوان کرده است. سودا 51 معتقد است، اکثریت بازیها صرفاً تقلیدی از یکدیگر هستند. صرفاً نکات مثبت دیگر بازیهای موفق را تقلید میکنند و عیناً آنها را شبیهسازی میکنند، به جای آنکه نوآوری به خرج دهند و خلاقیت به کار گیرند. طبق همین تعاريف، سودا51 هیچ علاقهای به تقلید از بازیها و طرحهای دیگران ندارد، و سبک منحصر به فرد خود را ترجیح میدهد. از این رو سبک نویسندگی و کارگردانی سودا 51 را با کوئنتین تارانتینو کارگردان شناخته شدهی سینما مقایسه میکنند.
مضمون اصلی آثار سودا 51 را، موضوعات فلسفی، طنز، فضای تاریک یا سنگین، خشونت و محتوای بزرگسالانه تشکیل میدهند. دلیل تمرکز آثار سودا 51 به مقوله “مرگ”، این است که به نظر او باید منطقی پشتش باشد؛ و در آثار خود به این موضوع و هدف پشت آن میپردازد. قطعاً نوع نمایش “مرگ” در آثار سودا 51 بی تأثیر از شغل سابق او یعنی “مرده سوزی” نیست.
البته سودا 51 همیشه به موضوعات تاریک و سنگین نمیپردازد، و در آثار اخیر او (Lollipop Chainsaw) میتوان رنگ و بوی ملایمتر شدن و سادهتر شدن را دید.
نوشتار مرتبط: تراویس از No More Heroes در راه PC
افتخارات
قطعاً وقتی شما تصمیم به حرکت در خلاف جهت جریان اصلی میگیرید، نباید انتظار جوایز زیاد و تعریف و تمجیدهای فراوان را داشته باشید. و این در مورد جناب Goichi Suda (یا همان سودا51 به قول خودشان) نیز صدق میکند. (البته همیشه استثنائاتی نیز بوده است، که افراد خلاق و جریانساز را مورد استقبال شدید قرار داده باشند)
خوشبختانه اما، آقای سودا 51 با سبک منحصر به فرد خودشان حداقل مورد توجه افراد تیزبین و سبک شناس قرار گرفتهاند. و از این روست که به ایشان لقب “آقای خاص” دنیای بازی را دادهاند. سودا 51 همچنین سابقهی همکاری با شرکتهای بزرگی را در کارنامه دارد، از جمله سونی و کپکام که قبلاً اشاره شد، و البته نینتندو با بازی Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse.
سودا سابقهی همکاری با بازیسازان بزرگی را نیز در کارنامه دارد، که از مهمترین آنها میتوان به استاد شینجی میکامی اشاره کرد. شینجی میکامی بزرگ در اظهار نظری درباره سودا 51 گفت: “سودا یک سازندهی منحصر به فرد است.” قطعاً بیان همچين جملهای از زبان شخصی که خود سبک ساز و نوآور است، باعث افتخار هر بازیسازی میباشد. و ارزش بالایی خواهد داشت.
بخش ویژه
در این بخش که بیشتر مختص بازی بازان قدیمی و حرفهای است چند سؤال مرتبط از عزیزان میپرسیم. آیا پاسخ آن ها را می دانید؟ چه کسی زودتر پاسخ می دهد!؟
- رشتهی ورزشی مورد علاقهی سودا 51 چیست؟
- عدد “51” در لقب سودا 51 به چه معناست؟
- نویسندهی مورد علاقهی سودا 51 کیست؟
- بازی Killer is Dead، الهام گرفته شده از کدام قطعهی موسیقی است؟
- نام اسلحهی سخنگو در بازی Shadows of the Damned چیست؟
در پایان از اینکه مقاله را مطالعه فرمودید، سپاسگزارم. جا دارد تشکری بکنم از نظرات گرانبهای بهزاد جان، کسری عزیز و شهاب کار درست. آیا بازیهای قبلی جناب سودا 51 را تجربه کردهاید؟ نظرتان در مورد سبک منحصر به فرد بازیسازی ایشان چیست؟ اگر مایل بودید کانال تلگرام و صفحهی اینستاگرام ساویسگیم را دنبال کنید. همچنین میتوانید ویدئوهای گیم پلی بازیهای مختلف را در کانال یوتیوب ساویسگیم تماشا کنید.