بهترین شخصیتهای زن در بازیهای ویدیویی
بهترین شخصیتهای زن در بازیهای ویدیویی
(ترجمه شده توسط دکتر بهزاد کریمی)
علیرغم اینکه زنان بیش از نیمی از جمعیت کرهی زمین را تشکیل میدهند، اما در بازیهای ویدیویی کمتر به آنها بها داده شده است؛ به خصوص در نقش شخصیت اصلی. در ابتدا، زنان در بازیهای ویدیویی صرفاً نقش ابزارهای داستانی را ایفا میکردند، شاهزاده خانمهایی که باید نجات داده میشدند و داستانهایی شبیه به این. اما تعدادی از بازیها توانستند این روند را نادیده بگیرند. امروزه ما تعداد بسیار بیشتری از زنان را در بازیهای ویدیویی شاهد هستیم که میتوانیم به عنوان الگو به آنها اشاره کنیم. اما به طور کلی هنوز این هنرصنعت بیشتر شبیه به یک باشگاه پسرانه است.
برای نوشتن یک شخصیت اصلی زن قابل باور و واقعی، نکات زیادی وجود دارد که میتواند موجب لغزش و اشتباه شود. این مورد حتی در خصوص برخی از شخصیتهای این فهرست نیز صدق میکند. آنهایی که موفق میشوند با انگیزهها، نقاط قوت و ضعف خود شخصیتی قدرتمند را به ما ارائه دهند، میتوانند به عنوان الگویی برای توسعه دهندگان آینده مد نظر قرار گیرند.
ما در این فهرست روی شخصیتهای زن قابل بازی تمرکز کردهایم، حالا ممکن است تنها شخصیت اصلی قابل بازی باشند یا یکی از شخصیتهای اصلی قابل بازی. همچنین آنها را به یک شخصیت در ازای هر فرانچایز محدود کردهایم.
10. Samus Aran (Metroid)
زمانی که حضور زنان در بازیها تقریباً به دخترانی که به دردسر افتادهاند محدود میشد، از جمله در فرانچایز ماریو و زلدا از نینتندو، یک شکارچی جایزه بگیر توانا معروف به Samus Aran به میدان آمد. آنچه که در مورد این شخصیت قابل توجه است این است که با توجه به جنسیت او، در طول بازی هیچ توجه و مراقبت خاصی از او صورت نمیگیرد.
در آن زمان بسیاری از افراد تصور میکردند که او یک مرد است اما اگر بتوانید بازی را سریع به پایان برسانید، به یک پایانی دسترسی پیدا خواهید کرد که نشان میدهد او یک زن است. برخی شاید این موضوع را نادرست تلقی کنند اما با تمرکز نکردن بر جنسیت ساموس، بازی فرضیات بازیبازها را زیر و رو میکند و ثابت میکند که یک شخصیت اصلی زن به اندازهی یک شخصیت اصلی مرد در تبدیل شدن به یک شخصیت کلاسیک توانایی دارد.
تنها لغزشی که در این بین میتوان دید، “بهترین” پایان بازی است. اگر بتوانید بازی را خیلی سریع به پایان برسانید، میتوانید به پایانی برسید که ساموس را در بیکینی نشان میدهد. تا آن زمان او تنها در لباس Zero Suit خود نشان داده میشد که میتواند شخصیت را ناتوان نشان دهد. با این حال باید بگوییم که ساموس جزو اولین قهرمانان زن است که به اندازه مردان خونسرد و کشنده میباشد.
نوشتار مرتبط: نسلی ماندگار؛ 10 بازیساز تأثیرگذار شرکت کپکام
9. Bayonetta (Bayonetta)
بایونتا چیزی فراتر از یک کلون دانته از بازی Devil May Cry است. البته هر دو بازی توسط یک کارگردان ساخته شدهاند و هر دو در بازیهایی با اکشن بسیار سریع هستند. اما بایونتا شخصیت کامل خود را دارد.
از نقطه نظر طراحی نکات زیادی وجود داشت که موجب نگرانی میشد. هرکسی که بدون تجربه کردن بازی به این عنوان نگاه میکرد، میتوانست به راحتی تصور کند که این تنها یک فانتزی زنانه بیش از حد جنسیت زده برای مردان است. در واقعیت اما بایونتا میداند که چگونه به نظر میرسد و این انتظار که یک شی جنسی دیگر باشد را دگرگون میکند.
بایونتا قوی است و این قوی بودن صرفاً به لحاظ جسمی نیست. شخصیت او در هر کلمهای که میگوید و حرکتی که میکند نمایان است. او پیچیدهترین شخصیت نیست اما خیلی زود متوجه میشوید که هوش او نیز به اندازهی تیغش برنده است. هرگاه شخصی یا هیولایی بخواهد با او همانند یک دختر بی دفاع یا ضعیف رفتار کند، او با حملهای هولناک از کلمات، گلولهها و تیغها آنها را تکه تکه میکند. او علاقهای به رابطهی عاشقانه با شخصیتهای مرد ندارد، در عوض با آنها دوستی افلاطونی شده و همینگونه نیز باقی میماند که این موضوع تقریباً در بازیهای ویدیویی بی سابقه است.
نوشتار مرتبط: 5 دلیل برای غیرمنطقی بودن داستان The Last of Us Part 2
8. Ellie (The Last of Us)
پس از معرفی بسیار قوی این شخصیت و البته یک بخش کوتاه گیم پلی در The Last of Us، شخصیت الی در دنبالهی این عنوان یعنی The Last of Us Part 2 نقش اصلی را بر عهده میگیرد. او نه تنها مسئولیت بزرگ جایگزینی به جای شخصیت اصلی سابق یعنی Joel را بر عهده داشت بلکه روایتگر ادامهی داستانی شد که بسیاری فکر میکردند نیازی به ادامه دادن ندارند.
پس از رخ دادن حادثهای که ما آن را فاش نمیکنیم، الی در صدد گرفتن انتقام بر میآید و مسیری که او در آن قدم میگذارد، اخلاق و دیدگاه او را قدم به قدم به چالش میکشد. در حالی که او گاهی از نظر عاطفی و جسمی آسیب پذیر است، اما به طرز باورنکردنی، انسانی است که به هیچ وجه تحت تاثیر جنسیت خود قرار نمیگیرد.
الی شخصیتی سرسخت است. او میداند که چگونه در یک دنیای پساآخرالزمانی که مملو از کلیکرهای زامبی مانند و افرادی دیگر مانند خودش است، زنده بماند. افرادی که مانند خودش برای زنده ماندن مبارزه میکنند. تصمیماتی که میگیرد و اقداماتی که انجام میدهد، بحثهای فراوانی را به وجود آورده است و همه در مورد موافقت و یا عدم موافقت با این تصمیمها و اقدامات با یکدیگر بحث میکنند.
ما این را نشانهای از این موفقیت میدانیم که این شخصیت به خوبی نوشته شده است. صرفنظر از اینکه شما در کدام سمت این بحثها قرار دارید، نمیتوانید انکار کنید که الی یکی از بهترین (اگر نگوییم بهترین) شخصیتها در یک بازی ویدیویی است و این موضوع فارغ از زن بودن و یا نبودن شخصیت است.
7. Chun-Li (Street Fighter)
Chun-Li را اغلب “اولین بانوی بازیهای ویدویی” لقب میدهند. در حالی که این عنوان کمی اغراق آمیز است. اما تاثیر او روی حضور زنان در بازیهای ویدیویی، به خصوص بازیهای مبارزهای، اصلاً قابل انکار نیست.
Chun-Li همان راهی را رفت که ساموس طی کرده بود، با این تفاوت که او با پوشیدن یک لباس فضایی هویت خود را مخفی نکرده است. او از ابتدای حضورش در Street Fighter II که سال 1991 منتشر شده بود، از روی عکس شخصیتش به عنوان یک زن معرفی شده بود. او تنها زن فهرست مبارزان این عنوان بود. این موضوع باعث برجسته شدن او نیز شده بود. اما بیشتر از آن، مطابقت تواناییهای او با مبارزان مرد بود که باعث شناخته شدنش میشد.
Chun-Li علیرغم زن بودن تفاوتی با دیگر شخصیتهای Street Fighter II نداشت و از این نظر، با جنسیتزدگی به شخصیت او نگاه نمیکردند. او لباسی بر تن داشت که تا حدودی بدنش را مشخص میکرد و پاهای بلندی نیز داشت، اما به عنوان مبارزی که تمرکزش عمدتاً بر ضربات سریع و قدرتمند پا بود، این مورد منطقی به نظر میرسید.
از آن زمان، Chun-Li راه را برای بسیاری از شخصیتهای زن در بازیهای مبارزهای دیگر، هم در سری Street Fighter و هم در عناوین دیگر، هموار کرده است و خودش نیز به اندازهی Ryu تبدیل به نماد این سری بازی شده است. قطعاً او خارج از وجهه ظاهری و سبک مبارزهای خود، پیش زمینه شخصیتی دیگری ندارد اما میزان پرداخت شخصیت او با دیگر شخصیتهای مجموعه برابری میکند.
نوشتار مرتبط: نقد و بررسی بازی Horizon Zero Dawn | زیر خط افق؛ رویایی زیباتر از واقعیت
6. Aloy (Horizon Zero Dawn)
به نظر میرسد دو مورد از بزرگترین ریسکهایی که ناشران در هنرصنعت بازیسازی بر آن تمرکز کردهاند، ایجاد یک IP جدید و داشتن یک قهرمان زن باشد. Guerilla Games از سونی، با ارائهی یک بازی شگفتانگیز که از قضا شخصیت اصلیاش زن بود، ثابت کرد که این ریسک جواب میدهد.
Aloy، ستارهی بازی Horizon Zero Dawn و بازی آیندهی سری یعنی Horizon Forbidden West به عنوان یک فرد رانده شده در جهان پساآخرالزمانی که توسط ماشینها و فرهنگ قبیلهای سنتی اداره میشود، معرفی شد. او تمامی مزایا و معایب یک فرد خارجی برای فرهنگ دنیای اطراف خود را دارا میباشد. او میتواند برای خود فکر کند، در صورت لزوم با شیوههای اتخاذ شده توسط قبلیهها مخالفت کند و بر اساس اعتقادات خود تصمیم درست را بگیرد.
Aloy تنها شخصیت قوی زن در بازی نیست. سایر شخصیتهای زن در طیف گستردهای از نقشها ظاهر میشوند؛ از مادرسالاران گرفته تا شکارچیان ماهر؛ از این نظر این شخصیتها بسیار متنوع هستند. این موضوع محور اصلی روایت و یا دغدغهی اصلی بازی نیست اما توانمندسازی زنان جریانی است که میتوانید در طول بازی و به شکل زیر پوستی آن را احساس کنید. اما چیزی در بازی توی ذوق نمیزند؛ Aloy هرگز بر اساس جنسیتش نادیده گرفته نمیشود و در عین حال در مرکز توجهات نیز قرار نمیگیرد که این مورد توانایی بازی در عادی سازی وجود یک قهرمان زن را تقویت میکند.
5. Clementine (The Walking Dead)
کلمنتاین شباهتهای زیادی با الی دارد (البته درست این است که بگوییم الی شباهتهای زیادی با کلمنتاین دارد) و تنها کمی از آن کوچکتر است. هر دوی آنها پیش از ایفای نقش اصلی به عنوان شخصیت همراه معرفی شده بودند، هر دوی آنها در دنیایی حضور دارند که به تسلط زامبیها در آمده و پر از افراد غیر قابل اعتماد است و هر دوی آنها به شکل فوقالعادهای باورپذیر هستند.
کلمنتاین در فصل اول The Walking Dead شخصیت بسیار فوقالعادهای بود زیرا او یکی از معدود شخصیتهای کودک بود که مردم او را دوست داشتند. او هنوز بچه بود و در بسیاری از مسایل بی تجربه، اما هرگز تصمیمات احمقانهای نمیگرفت تا فقط خود و دیگران را به خطر اندازد و در روایت تنش ایجاد کند.
یکی دیگر از عواملی که باعث میشود کلمنتاین چنین شخصیت خوبی داشته باشد این است که شخصیت او به شکل معنی داری تکامل مییابد. بازی TellTale Games دارای روایت و حق انتخاب است و با اینکه محدودیتهایی وجود دارد تا نتوانید فراتر از مرزهای تعیین شده بروید، اما دیدن چیزهایی که کلمنتاین در فصل اول آموخته و تاثیر آنها بر عملکردهای او در فصلهای بعد مایهی خوشحالی است. دست و پنجه نرم کردنهای او با جهان و مهمتر از آن واکنشهای او با این تنشها، چیزی است که باعث میشود دوست نداشتن او غیر ممکن شود.
نوشتار مرتبط: بانوی اول سبک وحشت و بقا: 10 نکته در مورد جیل ولنتاین که نمیدانستید
4. Jill Valentine (Resident Evil)
باید چیزی در مورد بازیهای زامبی محور وجود داشته باشد که این چنین شخصیتهای زن قوی را معرفی میکنند، زیرا ما اینجا هستیم با معرفی یک شخصیت زن دیگر؛ این بار Jill Valentine ستارهی چندین نسخه از عناوین رزیدنت ایول. او اولین نقش خود را در کنار کریس به عنوان یکی از دو شخصیت قابل بازی در رزیدنت ایول ایفا کرده بود. او اولین زن قابل بازی در کل ژانر وحشت-بقا بوده که هرگز حضور ضعیفی نیز نداشته است.
تفاوتهای بین جیل و کریس بر اساس مهارتها و آموزشهای آنان بود: او میتواند قفلها را باز کند و یک Inventory بزرگتر در اختیار دارد، اما به جز این مورد او یکی از اعضای حاضر در تیم S.T.A.R.S. است که تفاوتی با دیگران ندارد. وقتی او به عنوان قهرمان اصلی رزیدنت ایول 3 ایفای نقش کرد و این سری بازی واقعاً شروع به پرداختن به تاریخچهی شخصیتهای خود نمود، شخصیت جیل بهتر از قبل شد.
جیل چیزی فراتر از یک سرباز صرف است. او به وسیلهی روحیات اخلاقی خود هدایت میشود و هنگامی که در یک موقعیت خلاف عقاید خود قرار میگیرد، بر خلاف دستورات و یا نظر دیگران عمل میکند. شما واقعاً احساس میکنید که او یک شخصیت خوب است که در موقعیت بدی گرفتار شده است.
نوشتار مرتبط: نقد و بررسی بازی Final Fantasy XV؛ به نام پادشاه
3. Yuna (Final Fantasy X)
تعداد زیادی شخصیت زن فوقالعاده در سری Final Fantasy حضور دارند. ما به چند دلیل شخصیت یونا را انتخاب کردیم. اول اینکه او میتواند در حد و اندازهی شخصیت اصلی بازی یعنی Tidus باشد، اگر چه ما بازی را از نگاه Tidus دنبال میکنیم. دوم اینکه او به جایگاهی در این سری رسیده بود که ارزشهای تولید در آن تکامل یافته بودند، بنابراین عملکرد او در کنار نویسندگی بازی، کاملاً میدرخشد. این اولین نسخه از این سری است که مکالمات دارای صداگذاری هستند و صحنههای CG نیز در ارائه جزییات و احساسات به مخاطب همچنان نفس گیر میباشند.
یونا به خودی خود دارای یک شخصیت بسیار پیچیده است که البته شما از ابتدا این مورد را متوجه نخواهید شد. او یک احضار کننده است باید به زیارت تمام جهان Spira برود تا Sin را شکست دهد. سین یک هیولای غیر قابل کنترل است که هر تمدنی را که بیش از حد بزرگ یا بسیار پیشرفته باشد هدف قرار میدهد.
آنچه که بعداً متوجه میشوید، و البته یونا از ابتدا آن را میدانست این است که احضار کنندگان در راه شکست دادن سین میمیرند. اما این شکست موقتی خواهد بود. یونا میداند که جان خود را قربانی میکند تا جهان چند سالی رنگ آرامش را به خود ببیند اما بدون اینکه این موضوع را به Tidus بگوید به کار خود ادامه میدهد.
یک رابطهی عاشقانه بین این دو شخصیت شکل میگیرد و این موضوع به گونهای در طول داستان پیش میرود که احساس میشود این رابطه نه از روی اجبار بلکه با رضایت هر دو طرف به دست آمده است. در این عنوان همه چیز بهم میریزد، به خصوص در مورد جنسیت زدگی در مورد یونا و دیگر شخصیتهای زن بازی اما یونا در Final Fantasy X میدرخشد.
2. Senua (Hellblade: Senua’s Sacrifice)
Senua یک ریسک بزرگ بود که سازندگان باید از پس آن بر میآمدند، نه به این دلیل که او یک زن است، بلکه به این دلیل که او از بیماری روانی نیز رنج میبرد. در مدیومی که تنها داشتن یک شخصیت زن که خوب پرداخت شده است خارج از نرمهایی است که انتظار میرود، بر عهده گرفتن مسئولیت به تصویر کشیدن یک شخصیت روان پریش و پیچیده، یک تلاش جسورانه و بالقوه خطرناک است.
خوشبختانه توسعه دهندگان تحقیقات زیادی انجام دادند و با متخصصان مشورت کردند (حتی بودجهی اضافی برای بازی از Wellcome Trust دریافت کردند و آنها توانستند زمینهی ارتباط تیم تولید را با افرادی که واقعاً مبتلا به بیماریهای روانی هستند فراهم کنند) و بازی نهایی تصویر خوبی از سنوآ را به نمایش گذاشت.
Hellblade: Senua’s Sacrifice موفق شد تا به عنوان یک بازی با بودجهی کم، بیشتر از آن چیزی که انتظار میرفت ظاهر شود. تصاویری که باور اینکه این یک عنوان AAA نیست را دشوار میکنند. اما داستان جاه طلبانه و باورنکردنی، شخصیت و ستینگ بازی چیزهایی هستند که ما از وجود آنها به تعداد کافی در هنرصنعت بازی بهره نمیبریم. Senua یک قدم بزرگ در نمایش دادن است؛ نه نمایش یک زن بلکه هر شخصیتی که از مشکلات روانی رنج میبرد.
نوشتار مرتبط: نقد و بررسی بازی Shadow of the Tomb Raider؛ پایانی بر یک 3گانه
1. Lara Croft (Tomb Raider)
بدون لارا کرافت، یکی از مشهورترین قهرمانان زن بازیهای ویدیویی، کدام فهرست کامل خواهد بود؟ وضعیت نمادین فعلی او ممکن است با آغازی چشمگیر روبرو نبوده باشد (جنسیتزدهترین شخصیت در مراحل اولیهی بازاریابی) اما با گذشت زمان این شخصیت تکامل یافت و عمق زیادی پیدا کرد. او به عنوان یک محقق جوان و با جاه طلبیهای بزرگ برای ماجراجویی کار خود را آغاز کرد و به موقعیتهای مرگبار و خطرناکی کشانده میشود.
اولین بازی تا حدودی در روند تکامل شخصیت لارا دچار مشکل بود. برای مثال در حالی که برای کشتن یک گوزن عزادار بود، در لحظهای بعد چندین مرد را بدون اینکه به چیزی فکر کند کشت. اما با گذشت زمان، شخصیت لارا بسیار باورپذیرتر شد.
تاریخچهی لارا چیزی است که او را به قهرمانی جذاب تبدیل کرده است. او در خانوادهای بسیار ثروتمند متولد شد و پس از کشته شدن پدرش، کسی که او را به عنوان یک سمبل میداند، همچنان ثروت خود را حفظ میکند. اما او تصمیم میگیرد تا خود را در موقعیتهای دارای ریسک و نا مطمئن قرار دهد و در جستجوی ماجراجویی باشد تا برای پرسشهای خود پاسخی بیابد و بیشتر از همه بتواند به مردم کمک کند.
اگر چه این ماجراها اغلب شامل برخی از عناصر افسانهای و خارقالعاده خارج از محدودهی واقعیت است، اما بر اساس اسطورههای فرهنگی دنیای واقعی نگاشته شدهاند. ماجراهایی که لارا باید از دانش تخصصی خود استفاده کند و راز آنها را کشف نماید. او به همان اندازه که در بقا مهارت دارد، باهوش است اما در عین حال شکست ناپذیر نیست. و گاهی اوقات تصمیمات اشتباه نیز میگیرد. لارا همچنان یک انسان است. انسانی که انگیزهای فرا بشری دارد و هرگز تسلیم نمیشود.
نظر شما در این خصوص چیست؟ کدام شخصیت را شایستهی حضور در این فهرست میدانید؟ اگر مایل بودید کانال تلگرام و صفحهی اینستاگرام ساویسگیم را دنبال کنید. همچنین میتوانید ویدئوهای گیم پلی بازیهای مختلف را در کانال یوتیوب ساویسگیم تماشا کنید.
مطالب زیر را از دست ندهید:
- زیبارویان پدرخوانده؛ نگاهی به شخصیتهای زن خلق شده توسط استاد شینجی میکامی
- بانوی پر رمز و راز پدرخوانده: تحلیل شخصیت جولی کیدمن
- بانوی مرموز قرمز پوش: نگاهی به سرگذشت شخصیت Ada Wong
- چرا فضای آثار Team Ico و Fumito Ueda روح انگیزند؟
- چرا طرفداران پلی استیشن حتی تحمل اسم The Last of Us Part 2 را ندارند؟
منبع: The Best Female Video Game Characters | Digital Trends
من جیل و لارا را خیلی دوست میدارم
عالی بهزاد جان🌹 من هم بیشتر جیل و لارای قدیمی رو دوست دارم. لارای ماقبل 2013، اون یک چیز دیگه بود بهزاد قبول داری؟
اره موافقم