(به قلم حسن نصرالهی)
بعد از ده سال انتظار، سرانجام در سال 2016 Final Fantasy XV عرضه شد. عنوانی که روند ساخت آن با مشکلات فراوانی مواجه شده بود. بازی در ابتدا قرار بود نسخهای فرعی از این فرانچایز محبوب باشد. اما آنقدر در مسیر توسعه با دست انداز مواجه شد که اسکوئرانیکس تصمیم گرفت آن را به یکی از عناوین اصلی این مجموعه تبدیل کند. خالقان بر این باور بودند که بازی آنقدر کامل شده که بتواند دنبالهرو عناوین اصلی این سری باشد.
اکنون Final Fantasy XV با تمام این حواشی عرضه گشته و با اینکه عنوانی با اصالت و سرگرمکننده است اما اندکی ناامیدکننده جلوه میدهد. هر چقدر فناوری درخشان این بازی، بستری عالی را برای سفری ناب و دلپذیر تدارک دیده، اما قصه و شخصیت پردازی مانعی بزرگ برای شکلگیری سفری عاطفی و به یادماندنی شدهاند.
داستان Final Fantasy XV روایتگر گروه چهارنفرهای متشکل از Gladius، Prompto، Ignis به رهبری پرنس Noctis است. ماجرا از آن جا شکل میگیرد که قلمرو نیفلهیم عهد و پیمان صلح با سرزمین لوسیس را بر هم میزند تا مثل همیشه نبردی خیر و شر بر قصه حاکم شود. در واقع قصه مانند دیگر عناوین این مجموعه، به نبرد خیر و شر میپردازد. اما نکتهای که باعث شده قصه با ذوق و شوق پیگیری نشود، شخصیتپردازی نامناسب بازی است.
این گروه چهار نفره به غیر از دغدغهی شخصی خودشان که همگی عناصر حاشیهای در گیم پلی هستند، هیچ چیزی برای عرضه ندارند. هر چند خصوصیات متفاوت اخلاقیشان کمی اوضاع را بهبود میبخشد. در واقع اگر ناکتیس را فاکتور بگیریم که به نسبت قابل قبول پرداخت شده است، باقی شخصیتها، چیزی به جز همراهی فراموش شدنی نیستند. در این بین Gladius کمی بهتر از دیگران در سیر روایی خود را نشان میدهد. او مانند برادری بزرگتر گاهی ناکتیس را سرزنش میکند و سفت و سخت به وی تلنگر میزند. اما در نهایت پرسوناژها، به سختی اجازهی همذات پنداری را میدهند.
از طرفی قصهی Final Fantasy XV گاهی زیادی از شخصیتها دور میشود و بر افسانهبافی تاکید میکند. هر چند فانتزی گراییهای عجیب خالقان گاهی به نتایجی دلنشین منجر میشود؛ اما در نهایت قصه آن عمق کافی را ندارد. رو به رو شدن با Ifrit و غلبه بر او به وسیله شیوا (الهههای آتش و یخ) از آن افسانهبافیهایی است که خالقان مقدمات آن را به خوبی فراهم کردهاند. با وجود آنکه این تقابل به پایانی خیال انگیز و فانتزیایی ختم میشود، اما این عناصر داستانی کمک چندانی به قصه و شخصیتپردازی بی رمق بازی نمیکند. البته اگر انیمیشن Kingsglaives را تماشا کنید، درک بهتری از رخدادهای درون بازی خواهید داشت. هر چند به شخصه مخالف این اتصالات فرا مدیومی هستم.
در مجموع قصهی Final Fantasy XV، کاوش و مکاشفات پرنسی جوان برای رسیدن به تاج و تخت است. سفری که رستگاری در آن مشروط بر تصاحب تاج پادشاهی است. در فاینال فانتزی، همواره داستانها ساده و مضامین پیچیده بودهاند. اما این تلفیق نمادین، این بار برای من فاقد انگیزههای لازم برای پیگیری مشتاقانهی آن بود. با این وجود بهتر است از قصه گذر کنیم و گیم پلی بازی را مورد بررسی قرار دهیم.
گیم پلی در نگاه کلی خوب و رضایت بخش است. البته Final Fantasy XV قبل از هر چیزی یک سفر جادهای است. سفری خوش آیند و دل پسند که علی رغم کاستیهای موجود، میتوان از آن لذت برد. در واقع فاینال فانتری 15 متفاوتترین عنوان این سری است. عنوانی کاملاً مدرن که با پشت کردن به قواعد کلاسیک، راه خود را در پیش گرفته است. شاید بازی با فاصله گرفتن از ریشهها کمی طرفداران را دل زده کند، اما با در نظر گرفتن این بازهی زمانی، میتوان سیاستهای مخاطبپسند اسکوئرانیکس را درک کرد.
همه چیز متفاوت از گذشته خلق شده است. مبارزات اکنون کاملاً هم زمان هستند. بازیباز میتواند همانند یک بازی “هک اند اسلش” مبارزات Final Fantasy XV را پیش ببرد. با این وجود تفکر هم چاشنی کار شده است. مبارزات بر پایهی حملات تیمی بنا شدهاند. در این راستا نواری وجود دارد که با پر شدن تدریجی آن میتوان حملات ترکیبی را تدارک دید. این نوار که در سمت چپ تصویر قرار دارد در زمان مبارزات فعال میشود. توجه به نوار ذکر شده از شروط لازم برای پیروزی در مبارزات است.
رفته رفته حملات تیمی گستردهتر میشوند و بازیباز نمونههای مختلفی از فنون ترکیبی را به دست میآورد. در زمان مبارزات نیز میتوان به چهار سلاح مختلف دسترسی داشت. چهار جایگاه برای این بخش در نظر گرفته شده است تا بتوان سلاحهای مختلف را تجهیز نمود. نکتهی قابل ذکر این است که جادوها را باید در همین چهار جایگاه (اسلات) جایگذاری کرد. جادوها با مادههایی نظیر آتش، برق و یخ فعال میشوند. این مادهها به طور فراوان در جهان بازی پراکنده شدهاند.
در بخش”Elemancy” میتوان این مادهها را ترکیب کرد و به جادوهای قدرتمندی دسترسی پیدا کرد. همانطور که گفته شد قواعد مدرن باعث شده همه چیز تا حد امکان ساده شود. با اینکه امکانات به ظاهر زیادی وجود دارد اما در نهایت وابستگی محدودی به بعضی از تجهیزات بازی خواهید داشت. از طرفی مبارزات واقعاً سریع هستند. اصولاً Final Fantasy XV پر از هیولاهای مختلف است.
سیستم مبارزات به لطف دشمنان و تجهیزات متنوع، سرگرمکننده و پر تکاپو از کار درآمده است. در این بین مکانیک Warp هم سرعت مبارزات را افزایش داده است. با وارپ کردن (جابهجایی سریع از یک نقطه به دیگری) میتوان به سوی دشمنان یورش برد و حملاتی برق آسا را تدارک دید. این مکانیک به خوبی در بازی جواب داده و به هیجان مبارزات افزوده است. البته از آنجا که این مکانیک وابسته به MP است، استفادهی بیرویه از آن میسر نیست. در نتیجه استفاده از تمام قابلیتها در زمان مبارزات، جنبههای تاکتیکی بازی را افزایش داده است.
مبارزات رفته رفته با مکانیکهای بیشتر، به پرداخت بهتری میرسند. در بخش Ascension نیز میتوان تواناییها را آزاد کرد و از آنها بهرهمند شد. تواناییها به 9 دستهی مختلف تقسیم شدهاند. در این راستا تکمیل آنها به مدت زمان زیادی نیاز دارد. مطابق معمول تواناییها وابسته به “AP” هستند که در مبارزات و ماموریتهای جانبی بازی به دست میآیند. هر چقدر در مبارزات شرکت کنید و به فعالیتهای جانبی مشغول باشید، به AP و XP بیشتری دسترسی خواهید داشت. به لطف فعالیتهای مختلف، تراز گرفتن واقعاً لذتبخش از کار درآمده است.
جهان Final Fantasy XV پر شده از ماموریتها و فعالیتهای مختلف که حسابی بازیباز را به کاوش مشغول میکند. با اینکه ماموریتهای جانبی کیفیت قابل توجهی ندارند، اما به هرحال بهانهای برای مبارزات و دیدن لوکیشنهای فوقالعادهی بازی میشوند. از طرفی با این فعالیتها XP و AP به دست میآورید که برای پیشرفت در بازی بسیار ضروری هستند. اما نکتهای که باید به آن اشاره کنم، نحوهی محاسبهی فعالیتهای بازیباز است.
بازی تمام فعالیتهای شما را بعد از رسیدن به کمپها محاسبه میکند. با این حال جهان Final Fantasy XV مملو از کمپها و استراحتگاههای مختلف است. همچنین غذاها هم نقش موثری در بازی دارند. مهارت Ignis در آشپزی، بخش مجزایی را در این خصوص به ارمغان آورده است. این غذاها که در کمپها آماده میشوند، قابلیت شخصیتها را تا حد معینی افزایش میدهند. البته با اینکه غذاها با جزئیات اعجاب انگیزی طراحی شدهاند اما در نهایت این بخش، صرفاً نمایشی است و جذابیت خاصی به همراه ندارد.
در کل چهار شخصیت بازی هر کدامشان مهارت شخصی خود را دارند. Ignis آشپزی میکند، Prompto به عکاسی علاقهمند است، Gladius به ورزش توجهی ویژه دارد و ناکتیس هم به ماهی گیری مشغول میشود. تمام این مهارتها در Final Fantasy XV به کار گرفته شدهاند و همگی ارتقاء مییابند. متاسفانه به جز بخش ماهیگیری، این مهارتها پرداختی ساده و نمایشی در جریان بازی دارند. شخصاً در میان تمام فعالیتهای بازی، به ماهی گیری، شکار و مسابقه چوکوبوها، توجه بسیار بیشتری داشتم. این بخشها واقعاً عالی از کار درآمدهاند و خالق ساعتها سرگرمی ناب میشوند.
بخش ماهی گیری، بخشی کامل با شکار انواع و اقسام ماهیهای مختلف است. طبیعتاً تکمیل این بخش زمان زیادی را از بازیباز میگیرد. بخش شکار نیز از بخشهای بسیار جذاب و فوقالعادهی بازی است. در این بخش به جای جای بازی سرک میکشید تا مبارزاتی چالشبرانگیز و گاه به یاد ماندنی را تجربه کنید. ناگفته نماند که این مبارزات منبع درآمد بسیار خوبی هم هستند. اما بخش چوکوبوها بخشی ویژه و جداگانه است.
مسابقهی چوکوبوها از فعالیتهای بسیار جذاب این بازی را سر و شکل داده است. خالقان به این موجودات دوست داشتنی بهای زیادی دادهاند و حتی شخصیسازی کاملی هم برای آنها تدارک دیدهاند. اگر اهل این سری باشید میدانید که این نکته تا چه حد میتواند فوقالعاده باشد! در کل با وجود چنین فعالیتهایی میتوان تا مدت زیادی در بازی سرگردان بود. البته اگر خالقان به بعضی از عناصر گیم پلی توجه بیشتری نشان میدادند، همه چیز فراهم بود تا بتوانیم در این سفر فانتزی غوطهور شویم.
حتما یادتان هست که در نمایشهای Final Fantasy XV، چقدر روی اتومبیل پرنس ناکتیس تاکید میشد. خودمان را آماده کرده بودیم برای یک جهانگردی بینظیر در بازی. اکنون که فاینال فانتزی 15 عرضه گشته، تمام انتظاراتمان نقش بر آب شده است! این ماشین که رگالیا نام دارد، با وجود مدلسازی فوقالعاده، به شدت محدود، دم دستی و اسکریپت شده است. در واقع به دو صورت میتوان این ماشین را هدایت کرد. یا خودتان آن را هدایت کنید یا اینکه کنترل آن را به Ignis بسپارید تا صرفاً نظارهگر مناظر دیدنی اطراف باشید.
رگالیا شخصیسازی هم میشود. در این راستا شخصی به نام Cindy ماموریتهایی را در این خصوص میدهد که با پیگیری آن میتوان حسابی این ماشین خوش سیما را لوکس کرد. هر چند به دلیل محدودیتهایی که گریبانگیر این قسمت شده، به شخصه شوق چندانی برای رسیدگی به رگالیا نداشتم. در کل به دو شیوهی متفاوت میتوان به جهانگردی مشغول بود. اولی همانطور که عرض کردیم، ماشین رگالیا میباشد که سفرهای جادهای به وسیلهی آن صورت میگیرد. مورد دوم هم چوکوبوهای دوست داشتنی هستند. چوکوبوها سفر به دل طبیعت را فراهم میکنند. آنها LevelUp میشوند. و قابلیتهایشان ارتقاء مییابد.
در کل جهانگردی به لطف این موجودات دوست داشتنی لذت بخش از کار درآمده است. البته واقعگراییهای بی مورد در این تم فانتزیایی، گاهی دست و پا گیر میشود. اینکه رگالیا بنزین میخواهد، یا Ignis در شب رانندگی نمیکند، از وصلههای نچسب Final Fantasy XV به شمار میروند. از نکات جالب توجه، وجود یک سری رویدادهای پویا در بازی است. در روز با هیولاهای مختلفی روبرو خواهید بود که بنا بر جغرافیای منطقه، سر راهتان قرار خواهند گرفت. اما در شب اوضاع کاملاً متفاوت است. موجودات اهریمنی بسیار قدرتمندی ظاهر میشوند که در نوع خود چالشبرانگیز هستند. در واقع چالش واقعی مبارزات در زمان شب خودنمایی میکند.
این رخدادهای پویا بازی Final Fantasy XV را از حیث تنوع بی نیاز کرده است. هیولاهای متفاوت در جای جای بازی پراکنده شدهاند. و بعضی از آنها نیز حسابی چالشبرانگیز هستند. اما روند اصلی فاینال فانتزی 15 ممکن است خیلی زود به پایان برسد. بازی از پانزده مرحله تشکیل شده و طراحی مراحل نیز به خوبی رخدادهای بازی را سر و شکل میدهد. در کل فاینال فانتزی 15 را می توان به دو نیمهی متفاوت تقسیم کرد. در نیمهی اول میتوانید آزادانه در جهان بازی گردش کنید، با سیاهچالههای تو در تو آشنا شوید و فعالیتهای پر شمار بازی را انجام دهید. اما از مرحلهی هشتم به بعد، روند بازی کاملاً خطی میشود و بر مبارزاتی پر زد و خورد تاکید میکند.
خالقان با چنین رویکردی، به وضوح خواستهاند قصهی Final Fantasy XV را سر و شکل دهند. قصه با وجود آنکه در نیمهی دوم وضعیت بهتری پیدا میکند اما بازی بیهوده اصول بنیادین خود را برای برداشتهای داستانی کنار میگذارد.
اما نکته ی ناامید کننده، بعد از پایان بازی آشکار میشود. پس از آنکه بازی پایان میپذیرد، انتخاب مراحل در دسترس است. اما خالقان خیلی ساده حق کاوش در جهان بازی و تکمیل ماموریتها را از بازیبار گرفتهاند. با انتخاب مراحل صرفاً میتوان ماموریتهای آن مرحله را از ابتدا آغاز کرد. به عبارتی هر آن چه که انجام دادهایم پس از پایان بازی محو میشود! برای آنکه بتوانیم تمام جوانب Final Fantasy XV را ببینیم، باید تمام آن فعالیتهایی را که انجام داده ایم، دوباره از سر بگیریم. این نکته آنقدر نا امیدکننده است که دیگر هیچ شوقی برای تکمیل ماموریتها باقی نمیماند. اگر چه بخش New game + بازیباز را به یک ماجراجویی دوباره فرا میخواند.
هر چقدر هم که Final Fantasy XV را دوست داشته باشیم، چنین کاستیهایی مانع از غرق شدن کامل در بازی میشوند. فارغ ار این کاستیها، خساستهای بی مورد هم حسابی دردسرساز میشوند. برای ارتقاء سلاحها، باید شخصی بنام Cid را ملاقات کرد. او برای این منظور، بازیباز را به جهان گردی تشویق میکند تا به قطعات مورد نظر دسترسی داشته باشد. با این حال، این بخش با وجود ماجراجویی، فاقد پرداخت لازم است. از طرفی به لطف فروشندههای مختلف، میتوان به آیتمها و سلاحهای مختلفی دسترسی داشت. در نتیجه بخش آپگرید که یکی از بخشهای جذاب و مرسوم سبک نقش آفرینی است به حاشیه رانده میشود.
در واقع خیلی از موارد وجود داشت که میتوانست Final Fantasy XV را به عنوانی شاخص بدل کند. متاسفانه ایراداتی دست و پاگیر مانع از آن شده که پتانسیل واقعی بازی نمایان گردد. با این وجود نمیتوان بی توجه به خوبیهای بازی از آن به سادگی عبور کرد. همانطور که عرض کردیم این بازی یک سفر جادهای است. شمایل بصری، گفت و گوهای درون جادهای، موسیقی شنیدنی و خیلی از موارد دیگر، بازیباز را با وجود تمام کاستیها تا انتهای بازی میبرد.
گیم پلی با وجود چنین لحظاتی، در نهایت زیبا و سرگرمکننده است. فعالیتهای پر شمار و مبارزات هیجان انگیز نیز به خوبی متفاوتترین بازی این فرانچایز را سر و سامان داده است. اگر چه نمیتوان از ایرادات Final Fantasy XV چشمپوشی کرد. از طرفی گرافیک فاینال فانتزی 15 واقعاً زیباست. آنقدر زیبا که میتواند از هر عنوان دیگری زیباتر باشد!
خالقان با الهامات از واقعیت، لوکیشنهایی خیالانگیز و بینهایت زیبایی را خلق کردهاند. هر لوکیشن معماری خاص خود را دارد. تلفیق معماری مدرن و سنتی، بازیباز را به برهههای مختلف تاریخ میبرد. روستاها، شهرها، جنگلها، سیاه چالها و خیلی از لوکیشنهای دیگر با معماری خاص، سیر بصری کمنظیری را برای بازیباز به ارمغان آوردهاند. مدل سازیها عالی هستند. و جلوهها نیز جای هیچ بحثی باقی نگذاشتهاند. در این بین موسیقی عملکردی درخشان دارد.
در یک اقدام قابل توجه، میتوان موسیقیهای عناوین گذشتهی این فرانچایز را از فروشندهها خریداری کرد و به آنها در اتومبیل خود گوش سپرد. حال تصور کنید سوار بر رگالیا در سفری جادهای هستید و ضمن آنکه مسحور زیباییهای بی مثال بازی شدهاید، این قطعات شنیدنی را یکی پس از دیگری Play میکنید. بدون شک چنین لحظاتی برای هر طرفداری فوق العاده است. در کل موسیقی شاخص و بسیار شنیدنی است. موسیقی کاملاً هماهنگ با شرایط مختلف میباشد و در هنگام مبارزات، آنقدر زیباست که در ذهنتان ماندگار میشود. صداگذاری نیز به خوبی اجرا شده و Final Fantasy XV از این حیث مشکل خاصی ندارد.
در نهایت میتوانیم Final Fantasy XV را عنوانی خوب ارزیابی کنیم. اثری که ضمن مشکلاتش، جهانی زیبا برای کاوش دارد و پر از فعالیتهای مختلف است. اگر چه بازی انتطاراتمان را برآورده نمیکند اما به هرحال عنوانی کاملاً متفاوت در این مجموعه است. به طور حتم طرفداران این فرانچایز، فاینال فانتزی 15 را دوست خواهند داشت و تازه واردان نیز با وجود تمام کاستیها، لحظاتی خوش آیند را تجربه خواهند کرد.
امتیاز ساویسگیم: 8 از 10
FINAL VERDICT
In the end, we can evaluate Final Fantasy XV as a good title. A work that, in addition to its problems, has a beautiful world to explore and is full of different activities. Although the game does not live up to our expectations, it is a completely different title in this series. Fans of this franchise will surely love Final Fantasy 15, and newcomers will have a good time despite all the shortcomings
SavisGame score: 8 out of 10
- Final Fantasy 7 Remake؛ خاطرات را در آغوش بگیر، یک بازپروری درخشان
- تصاویر جدیدی از بازی Final Fantasy 7 Remake Intergrade منتشر شد
- معرفی فیلم کد هشت Code 8، انسانهایی با تواناییهای ویژه
- زیبارویان پدرخوانده؛ نگاهی به شخصیتهای زن خلق شده توسط استاد شینجی میکامی
- بهترین بازی های پیشنهادی برای سرگرم شدن در تعطیلات