(به قلم حسن نصرالهی)
سرانجام به پایان یک سه گانهی موفق رسیدیم. راهی که “کوری بارلوگ” با بازآفرینی Tomb Raider آغاز کرده بود اکنون به پایان راه خود رسیده است. به نظر میرسد لاراکرافت افسانهای میرود که مدتی در استراحت باشد.
همه چیز با بازآفرینی این مجموعه شروع شد. کوری بارلوگ میدانست که کلیشههای زنگار بستهی Tomb Raider دیگر نمیتواند جوابگوی نیاز گیمرهای امروزی باشد. او همه چیز را از نو بازنگری کرد و محصولی تحویلمان داد که به جرأت میتوان آن را یکی از بهترین آثار تولید شده در این هنرصنعت دانست. عنوانی فوق العاده که همچنان میتوانیم به تحسین آن بپردازیم.
با اینکه Rise of Tomb Raider هم عنوانی عالی و دلچسب بود اما آن چنان نتوانست پا جای شاهکار قبلی بگذارد. حال جدیدترین و آخرین نسخه از این سه گانه، که این بار نه به دستان Crystal Dynamics بلکه توسط Eidos-Montréal پا به میدان گذاشته است. اما آیا توانسته است حسن ختامی شایسته برای یکی از بهترین عناوین این دهه باشد؟ جواب هر چه که باشد در ادامه به آن خواهیم رسید.
شروع Shadow of the Tomb Raider امیدوار کننده است. هلی کوپتر لارا دچار سانحه میشود و بازی در طی فلش بکی علت این حادثه را برایمان روشن میکند. قصهی بازی تکمیل کنندهی یک 3گانه است. لارا این بار به سراغ تمدن مایا میرود و با گروه ترینیتی بر سر تصاحب جعبهای افسانهای درگیر میشود. مثل همیشه نابودی دنیا در کار است و نبرد خیر و شر نیز بر فضا حاکم میشود.
همان طور که گفته شد قصه شروعی امیدوار کننده دارد. اما روایت با دست انداز زیادی مواجه است. شخصیتهایی معرفی میشوند که کمترین جذابیت ممکن را دارند. موقعیتها یکی پس از دیگری از دست میروند و آنچنان عامل درگیر کنندهای در بازی به چشم نمیخورد. اما قصه در ساعات پایانی بازی کمی جان میگیرد و با موقعیت سازیهای عالی، کاشتههای خود را برداشت میکند.
ضمن آن که این بار با کودکی لارا نیز مواجه میشویم. او را کنترل میکنیم و سرانجام میفهمیم چگونه لارا کرافت تبدیل به لاراکرافت شده است! بی شک این لحظهها عالی هستند و نقاط قوت Shadow of the Tomb Raider را شکل دادهاند. اگر چه قصهی این سری هیچ وقت آن چیزی نبوده که انتطار داشتم، با این وجود میتوان با آن کنار آمد و چندان هم دل سرد نشد. به لطف شخصیت پردازی لاراکرافت، قصه بهتر از آن چه که هست نشان داده میشود. کنش و واکنشهای لارا کرافت مثل همیشه شاید تنها عامل جذابیت داستان سرایی باشد.
مهاجم مقبره
اما روند Shadow of the Tomb Raider قابل بحثترین نکته ی آن است. اول این که بازی اگر نگوییم هیچ تغییری نسبت به نسخههای پیشین نداشته، تغییرات و اضافات بسیار کمی را نسبت به آنها داشته است. بازی خیلی زود خودش را رو میکند و اضافات آن تنها به استتار و کمی بهبودهای صخره نوردی و مخفی کاری خلاصه میشود.
به طور کلی به غیر از گسترش دادن و پرو بال بخشیدن به جهان این مجموعه، بازی مکانیک جدیدی رو نمیکند و تمام عناصر آن زیادی آشنا به نظر میرسند. البته این نکته شاید طبیعی باشد اما اضافه نشدن عنصری به مکانیکهای سری، به سادگی غیر قابل قبول است.
با این حال جهانی که خالقان برایمان تدارک دیدهاند پر از شگفتی است و لحظه به لحظهاش بهانهای برای کاوش میدهد. محیطهای مختلف با انبوهی از فعالیتهای ریز و درشت، Shadow of the Tomb Raider را به ماجراجویانهترین عنوان فرانچایز تبدیل کرده است. افسوس دست اندازهایی برای عنوان بلند پروازانهی Eidos Montreal به چشم میخورند که نمیگذارند بازی به جایگاه حقیقیاش برسد.
باگها کم نیستند و سکوبازی نیز اگر چه لذبخش است اما ایراداتی دارد که پرشها را با آزمون و خطاهای زیادی روبرو میکند. همچنین صحبت کردن با NPCها و ماموریتهای آنها را انجام دادن، دست اندازی در سیر ماجراجویی مدرنِ این خانم ماجراجوی زیباست! که علیرغم جذابیتهای خاص خود، چندان با ذات این بازی جور در نمیآید. و بیشتر بازی را به سمت و سوی آثار کلاسیک ماجرایی سوق میدهد.
تصور کنید که بعد از یک ماموریت نفس گیر و آنچارتدی، لارا به ماموریت سخیف و سطحی صحبت کردن با مردم برای حل و فصل مشکلات آنها بپردازد! آن هم مردمی که اکثراً یک شکل هستند و به طرز عجیبی خشک و مضحکاند! گر چه ماموریتهای آنها گاهی اوقات لذت بخش میشود.
کاملاً مشخص است که خالقان زحمات زیادی را در Shadow of the Tomb Raider به خرج دادهاند و کلی ماموریت و فعالیت مختلف را در بازی گنجاندهاند. از پیدا کردن گنجها گرفته تا پوشههای پراکنده در اطراف که با ماجراجویی و کاوش در بازی برای بازیباز آشکار می شود.
اما مشکلی که وجود دارد حسی است که بعد از تمام کردن این ماموریتها و کاوشها به من دست میداد. آیا برای ارتقای مهارتها و تجهیزات باید این ماجراجوییها را انجام داد یا برای خو گرفتن با مردم و پروبال بخشیدن به قصهی بازی؟ راستش را بخواهید به جوابی در طول بازی نرسیدم.
تا آن جایی که من فهمیدم ارتقای تواناییها و تجهیزات لارا کم اثر در روند هستند و آن چنان در Shadow of the Tomb Raider حس نمیشوند. حتی ماموریتهای فرعی هم اکثراً تکراری هستند و با گفتگوهای پراکندهای همراه شدهاند. این عوامل به سبک بازیهای نقش آفرینی آمدهاند به لارا عمق اجتماعی ببخشند. گر چه خالقان در این کار موفق بودهاند اما این نکات، دست اندازی در سیر ماجراجویی پرتب و تابِ این ماجراجوی همیشه جوان است! و به جز گسترش بیهودهی گیم پلی که از قضا کاری جذاب و اعتیاد آور هم از کار درآمده، نکتهی خاصی ندارد.
نه قرار است با داستانهایی تکان دهنده طرف باشید و نه بدون آنها قرار است سختی بازی برایتان آشکار شود. واقعاً نمی دانم وقتی فروشندههای اطراف سلاحهای قدرتمند را میفروشند، چه ضرورتی برای ارتقای اسلحهها وجود دارد! گر چه همانطور که گفته شد بخش ماجراجویی بازی در مقیاسی کلان راضی کننده است. و خالق ساعتها سرگرمی ناب میشود. حالا ایرادی هم ندارد که این ماجراجویی تنها برای کاوش و دیدن محیطهای شگفت انگیز بازی باشد!
نکتهای دیگر که باید به آن اشاره کنم این است که بازی ظلم بزرگی میکند؛ اول به خودش و دوم به بازیباز! جای تعجب است که بیش از نیمی از مقبرهها (که معماهای بی نظیری دارند) و همچنین ماموریتهای پرداخته شده و جذاب، به ترتیب مخفی و فرعی هستند. این روند نشان از تفکری نادرست در بازی دارد که به طرز عجیبی ممکن است زحمات فراوان خالقان را حیف و میل کند!
Shadow of the Tomb Raider تعدادی از بهترین و جذاب ترین معماهای مجموعه را در خود دارد. این معماها در مقبرههایی هستند که در جهان بازی مخفی شدهاند. بازیباز باید با کاوش آنها را پیدا کند. این مقبرهها و پازلها که روندشان گاه از روند اصلی هم بهتر است، چرا باید به این شکل عجیب مخفی شده باشند تا خیل عظیمی از بازیبازها حتی متوجه اکثر آنها نشوند؟
معماهای Shadow of the Tomb Raider انصافاً بی نظیر و لذت بخش از کار درآمده و از اصول کلاسیک مجموعه بهره بردهاند. در عین حال حسابی چالش برانگیز و سرگرم کننده هم هستند. اگر نسخهی “سالگرد” را بازی کرده باشید بعضی از این معماها را بسیار آشنا خواهید یافت. البته این معماها با سرو شکلی امروزی به اجرا درآمدهاند و در یک کلام عالی هستند.
اما ای کاش این معماها در روند اصلی ماجرا بودند یا حداقل دور از چشمان بازیباز نبودند و ای کاش بازیبازها آنها را بیابند و از حل کردنشان لذت وافری ببرند. شما با کاوش در Shadow of the Tomb Raider نه تنها این مقبرهها را پیدا خواهید کرد، بلکه انواع و اقسام ماجراجوییها را انجام میدهید.
شکار میکنید و از پوست حیوانات برای لارا لباس تهیه میکنید. مراحل زیر آبی را پشت سر میگذارید. کلی فعالیت ریز و درشت را انجام میدهید و در یک کلام با اثر زندگی میکنید. اگر چه همان طور که گفته شد دست اندازهایی وجود دارد. اما بخش ماجراجویی در Shadow of the Tomb Raider بی نظیر و لذت بخش است. و بدون شک لقب بهترین در تاریخ فرانچایز را از آن خود میکند.
راجع به مکانیکهای اکشن و مخفی کاری حرف زیادی باقی نمیماند. اصولا Shadow of the Tomb Raider اکشن را فراموش کرده و به مخفی کاری روی آورده است. با اینکه مکانیکهای آن را تا حد قابل توجهی افزایش داده اما نمیتواند آن را به حد کمال برساند.
لاراکرافت مراحل را باید با اصول مخفی کاری پیش ببرد، خود را استتار کند، از درختان بالا برود و با روشهای مختلف دشمنان را از پا در بیاورد. همچنین او میتواند از ابزار آلاتی مانند بنزین، نارنجکهای دود زا و… که در محیط بازی پراکنده شدهاند استفاده کند و البته متکی به تیر و کمان بی نظیر خود هم باشد. آن را تا حد امکان ارتقا دهد یا مدلهای پیشرفتهتر آن را خریداری کند. البته اسلحههای دیگری نظیر کلت، شاتگان و تیربار هم در Shadow of the Tomb Raider وجود دارد که اگر درگیری شکل گرفت و شانستان برای زنده ماندن رو شد، بتوانید با آنها دشمنان را به آتش بکشید!
البته بازهم یادآور می شوم به دلیل ساختار مراحل که بر روی مخفی کاری بنا شده، با دیده شدن مقاومت بسیار سخت میشود. با وجود لذتبخش بودن نسبی گان پلی، چارهی کار به هیچ عنوان زدن به دل دشمنان نخواهد بود. زیرا در کسری از ثانیه کشته میشوید. این برخلاف عناوین پیشین خصوصاً شمارهی نخست این سه گانه است. متاسفانه اگر قرار بر مقایسه باشد و از بخت بد این بازی مقایسه نیز اجتناب ناپدیر است، چه از نظر گان پلی و چه از نظر طراحی مراحل، Shadow of the Tomb Raider در مقابل آن شاهکار هیچ حرفی برای گفتن ندارد. اگر چه بازی به نوبهی خود جذاب و درگیر کننده است.
مراحل اکشن نیز در بازی وجود دارند. تعقیب و گریزهای هیجان انگیز هم به معنای واقعی کلمه فوق العاده هستند. در کل گیم پلی Shadow of the Tomb Raider اگرچه تمامی بخشهایش به جز ماجراجویی به کمال نمیرسد اما من بازی را دوست داشتم. و از آن لذت بردم.
البته ایراداتی که عرض کردم در بازی وجود دارد اما هیچ کدام از آنها حس ماجراجویی این خانم ماجراجو را از شما نمیگیرد. خصوصاً آن که میتوانید در مکانهایی چنین خیره کننده به گشت و گذار بپردازید و از زوایای مختلف درگیر بازی شوید. بله خیالتان راحت باشد! بازی به حد کافی خوب است که ارزش وقت زیادی که پای آن میگذارید را داشته باشد. و طرفداران خصوصاً عاشقان ماجراجویی را تا مدتها سیراب کند. پس آرام باشید و به دور از هیاهوی ضد و نقیص منتقدین، Shadow of the Tomb Raider را تجربه کنید.
ماجراجویی در دل یک افسانه به لطف گرافیک خیره کنندهی بازی، وصف نشدنی است. Shadow of the Tomb Raider از بهترین جلوههای بصری ادوار بهره میبرد و به راستی که فوق العاده و به طرز عجیبی دیدنی است. ساعتها میتوان از مناظر، غارها، مقبرهها و جنبههای دیداری بازی تمجید کرد.
پوشش گیاهی، جزئیات عالی و نورپردازی تماشایی نگاهها را خیره به خود میکند. همچنین محیطهای Shadow of the Tomb Raider از تنوع بالایی بهره میبرند و بستری عالی را برای خلق ساعتها ماجراجویی فراهم میکنند. هر چند ضعفهای گرافیکی از جمله انیمیشنها و طراحی نسبتاً ضعیف چهرهها، جای گله را باقی گذاشتهاند و جلوهی رودخانه ها نیز میتوانست بهتر باشد. اما به لطف جلوههای بصری چشم نواز، بازی از این حیث درخشان و ماندگار است.
صداگذاری و موسیقی نیز عالی از کار درآمده و هیچ مشکلی ندارند. صدا گذاری عالی است و موسیقی نیز گاه بسیار شنیدنی. در کل بازی در بحث جلوههای بصری و شنیداری درجه یک و درخشان است. و کمتر رقیبی را پیش روی خود میبیند. Shadow of the Tomb Raider به لطف جلوههای بصری بی نطیرش، بارها ارزش ماجراجویی دارد.
سخن پایانی
در پایان Shadow of the Tomb Raider بازی بسیار خوبی است. عنوانی که ضمن اشکالات دست و پاگیر، اعصاب خرد کن و گاه حوصله سربرش، ارزشهای فراوانی دارد و یک عنوان بی نظیر در بخش ماجراجویی است. من بازی را دوست داشتم و با آن لحظههای زیبا و درگیر کنندهای را تجربه کردم.
این اثر به هیچ عنوان یک شاهکار نیست و نواقص و اما و اگرهای زیادی دارد. اما بی شک اثری ارزشمند است و خوبیهای آن بیش از نقاط ضعفش بروز میدهند. همه چیز در کنار یکدیگر آن قدر خوب ارزیابی میشود که بتوانیم لذت زیادی را از Shadow of the Tomb Raider ببریم.
البته به شرط آن که دل را به کاوش بزنیم، ماجراجویی کنیم و زحمات فراوان سازندگان را آشکار سازیم. شاید این عنوان حسن ختامی باشکوه برای این مجموعهی عالی نباشد اما بی شک اثری زیبا و دوست داشتنی است. و زیباییهایش در ذهنتان باقی خواهد ماند. باز هم لازم است که یادآوریام را تکرار کنم که آرام باشید و Shadow of the Tomb Raider را بازی کنید! چرا که جهانی اسرار آمیز و پر از ماجراجویی انتظارتان را میکشد.
امتیاز ساویس گیم: 8 از 10
FINAL VERDICT
In the end, Shadow of the Tomb Raider is a great game. A title that has a lot of value in addition to cumbersome bugs, nerve-wracking and sometimes boring, and is a unique title in the adventure section. I loved the game and experienced those beautiful and engaging moments
This work is by no means a masterpiece and has many flaws and ifs and buts. But it is undoubtedly a valuable work, and its goodness outweighs its weaknesses. Everything goes well together so we can enjoy Shadow of the Tomb Raider
Of course, as long as we explore the heart, go on an adventure and reveal the great efforts of its creators. This title may not be a great ending for this Trilogy, but it is undoubtedly a beautiful and lovable work. And its beauties will remain in your mind. Again, I need to repeat my reminders: just relax and play Shadow of the Tomb Raider! Because a mysterious and adventurous world awaits you
SavisGame Score: 8 out of 10
- حداقل سیستم مورد نیاز برای اجرای بازی Genshin Impact به همراه آموزش
- رسانههای زرد بازیگر نقش Ghost در Call of Duty را نابود کردند!
- حداقل سیستم مورد نیاز برای اجرای بازی Forza Horizon 4 به علاوهی آموزش
- طبق گزارشات بازی God of War Ragnarok تأخیر خورده است
- نقد و بررسی بازی The Last of Us Part 2 | دار و دستهی بازندهها