(به قلم حسن نصرالهی)
بازسازیهای رزیدنت اویل یکی پس از دیگری در راه هستند و تجربهای خوشایند را به ارمغان میآورند. فارغ از آنکه کپکام یک ترفند سودآوری را از چرخهی تولید این عناوین بدست آورده است اما با تکیه بر عناوین گذشته میتواند آیندهی این سری را روشن کند. بالطبع این موضوع میتواند هم برای طرفداران جذاب باشد و هم راه و روش فراموش شدهی سازندگان را یادآوری کند.
بعد از بازسازی موفق و دلچسب عنوان نخست، اینبار کپکام به سراغ Resident Evil 0 رفته است. عنوان کمتر دیده شدهای که به دلیل انتخاب نامناسب سختافزاری چندان نتوانست جای خود را در میان عناوین مطرح کنسولهای خانگی نینتندو محکم کند.
عنوان فوق ابتدا در سال 2002 روی گیم کوب عرضه شد. و بعدها در سال 2009 برای کنسول محبوب Wii در دسترس کاربران قرار گرفت. درست در سالهای ابتدایی نسل ششم، روابط کپکام و نینتندو رنگ و روی عمیقی به خود گرفته بود. این روابط منجر به خلق چند رزیدنت اویل انحصاری برای کنسول تازه نفس گیم کیوب شد.
اکنون بعد از گذشت سالها، این عناوین خاطره انگیز یکی پس از دیگری بر روی کنسولهای قدرتمند نسل هشتم بازسازی میشوند و تکرار خاطرات شیرین سالهای گذشته را تداعی میکنند. چنانچه Resident Evil 0 را بازی نکردهاید اکنون بهترین فرصت برای تجربه کردن یکی از عناوین خوب این مجموعه است.
البته باید گفت که Resident Evil 0 مشکلات دست و پا گیر و اعصاب خرد کن قابل توجهی دارد. اما جهان گردی در رزیدنت اویل همواره جذابیتهای خاص خود را به همراه داشته است. در واقع محبوبیت کم نظیر این سری، هر بازنمایی را با استقبال مناسبی همراه می کند.
فارغ از آنکه کپکام چه اهدافی را از عرضه این عناوین در سر میپروراند اما با یک نظریه منطقی میتوانیم به راحتی به نتایج مثبت این فرآیند برسیم. به این ترتیب هم طرفداران و هم کپکام میتوانند دوباره نگاه خود را با عناوین گذشته آزمایش کنند. نه فقط برای پرورش حسی نوستالژیک بلکه برای عبور از فیلتر خاطراتی که اکنون بیش از دو دهه از عمر آن میگذرد. به طور حتم هواداران از این اثر لذت خواهند برد و به دور از هیاهوی رقابت، مشغول تجربهی یکی دیگر از عناوین محبوبشان میشوند.
Resident Evil 0 با یک سکانس طوفانی شروع میشود. تیم براوو از “استارز” با هلی کوپتری برای انجام دادن ماموریت خود به کوهستان “آرکلی” اعزام میشوند. اعضای گروه به رهبری انریکو مارینی و همراهانش که در رأس آنها “ربکا چمبرز” قرار دارد، مجبور به فرود اضطراری میشوند. در این بین قطاری به وسیلهی نیروی شخصی ناشناس دچار حادثه میشود و مسافران آن را تبدیل به زامبی میکند. اما این تازه شروع کار است.
در قطار شخصی بنام بیلی کوئین قرار دارد که یک متهم فراری است. او ظاهراً در حوادث به وجود آمده در آفریقا، یکی از مسببان اصلی جنایت در مرگ و میر افراد بی گناه بوده است. در بین اعضای گروه براوو، احتمالاٌ ربکا اولین کسی است که با بیلی روبرو میشود. اما این دو به زودی پرده از حقایقی بر میدارند که هیچ گونه سندیتی در پرونده سازی گروه استارز ندارد.
از طرفی ویلیام برکین (پدر شری و خالق ویروس G) و آلبرت وسکر در پشت همهی این ماجراها قرار دارند و برنامهریزیهای آنها برای ورود به قصر اسپنسر از مدتها قبل آماده شده است. دکتر مارکوس که طعمه این آزمایشات بوده درصدد انتقام گرفتن است. او همهی عوامل را از جمله آمبرلا، اعضای استارز، خصوصاً وسکر و ویلیام برکین را را مقصر میداند و برای نابودی آنها از هیج تلاشی دریغ نمیکند. اگر چه در ادامه حوادث بسیاری رخ میدهد.
داستان Resident Evil 0 مربوط به استانداردهای سالهای دور است. و نکتهی خاصی در آن دیده نمیشود. با این وجود کارگردانی سکانس های بازی خوب از کار درآمده و در خلال گیم پلی کار خودشان را به درستی انجام میدهند. مانند عناوین کلاسیک این سری، داستان در بستر گیم پلی نمایان میشود و خواندن دست نوشتهها برای فهم بهتر داستان همچنان ضروری است.
اگر چه این مدل روایت ممکن است خارج از حوصلهی بازیبازهای امروزی باشد اما برای عاشقان رزیدنت اویل جذابیت های خاص خود را به همراه میآورد. فراموش نکنید که کیفیت متنی این اثر شاید در این دوره و در مقایسه با دیگر بازی های روز کمی خندهدار به نظر برسد اما با استانداردهای زمانی خودش (2002) کاملاً مطابقت میکند. در هر صورت روال داستانی با منطق زمانی حال تناسب چندانی ندارد و اگر چه از حیث شخصیت پردازی کاری نسبتاٌ قابل قبول است اما باز هم باید در زمان خود سنجیده شود.
به هرحال شروع این پیش درآمد در مجموعه به خوبی کلید خورده است و Resident Evil 0 نشان داده که بار جذابیت داستانی تنها معطوف به شخصیتهای محبوب مجموعه نمیشود. ربکا و بیلی زوجی به یاد ماندنی را در رزیدنت اویل شکل دادهاند. چنان چه در زمان عرضه این بازی موفق به انجام آن شدهاید مثل همیشه این حس نوستالژیک است که ذهنتان را بازیچهی این بازی میکند. اگر هم تازه میخواهید وارد این ماجرا شوید، اکنون بهترین فرصت برای رویارویی با عنوان ارزشمند کپکام است. عنوانی که بعد از گذشت سالها با رنگ و لعابی جدید بازگشته تا مهمان کنسولهای قدرتمند نسل هشتم باشد.
روند بازی Resident Evil 0 یادآور عناوین کلاسیک این مجموعه است. شما در بازی کنترل دو شخصیت یعنی بیلی و ربکا را بر عهده دارید که در آن واحد میتوانید بین آنها جابهجا شوید. همکاری در این اثر حرف اول را میزند. برای پیشبرد و حل کردن معماهای بازی باید مدام با تعویض شخصیتها، معماها و راههای مربوط به آنها را پشت سر گذاشت.
همکاری این دو در بازی اگرچه خوب، کاربردی و منطقی از کار درآمده اما باید قبول کرد که متریال رزیدنت اویل چندان اجازهی مانور دادن بر روی دو شخصیت، آن هم به صورت هم زمان در محیطهای تنگ و کوچک بازی را فراهم نمیکند. البته تفکرات کپکام تا حد خوبی مشکلات فوق را به حداقل رسانده تا مجبور نباشید مدام در مسیر بازی با ربکا و بیلی کلنجار بروید. تحقق این امر به سادگی ممکن شده است.
کنترل همزمان دو شخصیت به شما سپرده شده تا بتوانید خود را تا حد زیادی از جهنم دست و پا گیر پیش آمده خلاص کنید. البته به غیر از این نکته در برخی از موارد، بازی به اجبار کنترل یک شخصیت را به شما میسپارد. این حالات ممکن است در خطر افتادن شخصیتها به وسیلهی یکی از غولآخرهای جذاب بازی باشد یا معماهایی که به توانایی منحصربفرد آن شخصیت مربوط میشود. اما درست یکی از نقاط ضعف Resident Evil 0 در همین جا شکل میگیرد.
برنامهریزیها باید بر مبنای آزمون و خطا باشد و اصلاً نمیتوان فهمید در مبارزه با غولآخرها چه اتفاقی قرار است رخ بدهد. آیا اینبار ربکا اسیر می شود یا بیلی؟ سوالاتی بی پاسخ از این دست در Resident Evil 0 فراوان است. اما در هر صورت، برنامهریزیها باید حتماً بر پایهی دو شخصیت مدیریت شود که متاسفانه حداقل تا اواسط بازی چنین چیزی میسر نمیشود.
با این حال هوشمندی خالقان برای جذاب کردن روند بازی، کاملاً کار آمد بوده است. دالان گردیهای ربکا و بیلی همچنان جذابیتهای دست نخوردهی رزیدنت اویلی دارند و حل کردن معماها مثل همیشه یکی از لذت بخشترین وجوه بازی را نمایان میکند. اگر تشنهی گشت و گذار در دنیای درگیرکنندهی رزیدنت اویل هستید، Resident Evil 0 یکی از بهترینهای مجموعه را به شما هدید میدهد.
ضمن آنکه حالا با وجود دو شخصیت، گاهی اوقات بازی یک فاصلهی زمانی – مکانی را بین بیلی و ربکا ایجاد میکند که باید با مبادلات کالا به کالا راهها و معماهای بازی را پشت سر بگذارند. روند این گونه مراحل کاملاً جذاب دنبال میشود و به خوبی کارکرد دو شخصیت را به معرض نمایش میگذارد. ربکا یک متخصص داروست و بیلی نیز با جثهی تنومند مردانهاش مانعهای سنگین را از پیش رو بر میدارد.
در Resident Evil 0 بارها از قابلیتهای شخصی این دو استفاده میشود و نیازهای آنها به یکدیگر را کاملاً در لایههای مفهومی گیم پلی آشکار میکند. با کنترل هر یک از شخصیتها میتوانید دستورات لازم را بر یار همراهتان اعمال کرده و در منوی آیتمها گزینهی مورد نظر را از فرمانهای پیش فرض در نظر گرفته شده برای هر یک از شخصیتها انتخاب کنید.
از سویی دیگر سیستم مبارزات Resident Evil 0 تغییر چندانی نکرده است. کماکان با اسلحههای جذاب به نبرد زامبیها میروید. دشمنان بازی با گونههای متفاوت خود روند مبارزات را تغییر میدهند. در کل بازی در این بخش قابل قبول و کاملاٌ به ریشههایش وفادار مانده است.
اما موجوداتی نیز هستند (میمون شکل!) که تقریباً فرصت مانور را از شخصیت میگیرند. اگر گوشهای گیرتان بیاندازند، مبارزه و حتی فرار کردن از آنها طاقت فرسا و اعصاب خرد کن میشود. خوشبختانه تصادف با این موجودات در بازی به ندرت اتفاق میافتد. و معمولاً در مسیرهای برگشتی اشتباه روی سرتان خراب میشوند و تنبیه سختی را برایتان تدارک میبینند. صرف نظر از این نکات، Resident Evil 0 بازی سختی است.
در واقع مدیریت در Resident Evil 0 بیش از هر بازی دیگری در این مجموعه در کانون توجه قرار میگیرد. دیگر از انبار مهمات خاطره انگیز این سری خبری نیست. برای حمل آیتمهای جدید باید وسایل قدیم خود را بیرون بیاندازید تا بتوانید از آیتمهای کاربردی جدید بهرهمند شوید. البته آیتمهایی که دور انداختهاید در همان مکان مورد نظر باقی میمانند تا بار دیگر بتوانید صاحب آنها شوید. اما باور کنید به خاطر سپردن این مکانها کار سادهای نیست. خوشبختانه نقشهی بازی در اینجا کارساز شده و مهمات را با آیکونهای رنگی (حتی با شکل ظاهری آنها) مشخص میکند.
اما این دردسرهای بزرگ در حالی که هیچ توجیه منطقی برای نبود انبار مهمات وجود ندارد، آن را به بزرگترین نقطه ضعف بازی بدل میکند. خیلی راحت میشد با تکیه بر فرمول دوست داشتنی میکامی بزرگ، بازی را تا حد آن سه گانهی کلاسیک و فراموش نشدنی به عرش رساند. این در حالی است که همه چیز در Resident Evil 0 خبر از یک عنوان جذاب دیگر در این مجموعه میدهد. اما این ایرادات دست و پاگیر کوچک حسابی در بطن گیم پلی این اثر جا خوش کردهاند. البته اگر از هواداران پر و پا قرص این سری باشید به سادگی این مشکلات را کنار میگذارید و باری دیگر خود را به آغوش گرم این فرانچایز میسپارید.
برای عاشقان این مجموعه، همه چیز در Resident Evil 0 وجود دارد. مبارزه با غولآخرها نیز به جرأت از زیباترین لحظههای بازی هستند. تمامی غولآخرها چه از حیث ظاهری و چه از حیث گیم پلی، عالی از کار درآمدهاند و مبارزه با آنها انصافٌا جذاب و هیجان انگیز است.
اما نکتهای دیگر که باید به آن اشاره کنم، دوربین بازی است که واقعاٌ دردسر ساز میشود. مشکلی که در بازسازی عنوان نخست هم وجود داشت و باری دیگر گریبانگیر این نسخه هم شده است. خروجی این مشکل حتی بر روی جمع کردن آیتمها هم تاثیر گذاشته است. در این حالت اگر آیتمها را در یک اتاق کوچک قرار داده باشید، جمع کردن آنها خودش کابوس دیگری است! به هرحال تمام این ایرادات، از نبود انبار مهماتی حاصل شده که جذابیتهای فراوانی را به همراه داشته است.
اما حتی با در نظر گرفتن این ایرادات دست و پاگیر، Resident Evil 0 عنوانی زیبا و درگیر کننده است که میتوان از آن لذت فراوانی برد. از این رو طرفداران میتوانند به سادگی از بازی لذت ببرند و باز هم لحظههای درگیر کنندهای را با عنوان محبوبشان داشته باشند.
حس خوب یک بازسازی
فضاسازیهای Resident Evil 0 واقعاٌ زیبا هستند و قابهایی تماشایی را پدید میآورند. هر محیط با معماری خاص خود آماده است تا پذیرای شما برای گشت و گذار در عنوانی باشد که زیباییهای منحصربه فرد فراوانی دارد. زحمات سازندگان برای گرافیک بازی با مدل سازی بسیار خوب شخصیتها نمود بیشتری پیدا میکند.
کاملاً مشخص است که برای خلق جزئیات گرافیکی این بازی زمان زیادی صرف شده است. حتی اشیاء نیز با ظرافت و چینش ماهرانهای در محیطهای زیبای بازی پراکنده شدهاند. از این حیث کار سازندگان تحسین برانگیز است.
از نظر صداگذاری و موسیقی نیز Resident Evil 0 واقعاٌ عالی است. اصولاً رزیدنت اویل در بخش صدا همواره از برترینها بوده و در این نسخه نیز با صداهایی گیرا و مناسب روبرو میشویم. از نظر موسیقی هم بازی کار خودش را به درستی انجام میدهد و تاثیر به سزایی در بازی دارد. در کل هیچ مانعی برای لذت بردن از عنوان زیبای کپکام وجود ندارد. Resident Evil 0 بار دیگر شما را به درون خود میبرد و از تجربیات ناب گذشته سخن میگوید. عنوانی که با وجود ایراداتش، به سادگی نام رزیدنت اویل ارزشمند است و تجربه کردنش با خاطرات خوبی همراه میشود.
امتیاز ساویسگیم: 8 از 10
FINAL VERDICT
Resident Evil 0’s atmospheres are really beautiful and create spectacular frames. Each environment with its own architecture is ready to welcome you to explore in a title that has many unique beauties. The creators’ efforts for the game’s graphics are further reflected by the very good modeling of the characters
It is quite clear that a lot of time has been spent to create the graphic details of this game. Even objects are delicately and skillfully arranged in beautiful game environments. In this respect, the work of the creators is admirable
In terms of sound and music, Resident Evil 0 is really great. Basically, Resident Evil is always one of the best in the sound section, and in this version, too, we encounter attractive and appropriate sounds. In terms of music, the game does its job properly and has a great impact on the game. In general, there is no obstacle to enjoying the beautiful title of Capcom. Resident Evil 0 takes you back in time and talks about pure past experiences. A title that, despite its flaws, is simply the name Resident Evil is valuable, and experiencing it is accompanied by good memories
SavisGame Score: 8 out of 10
- یادداشتی بر Resident Evil 4؛ شاهکاری که پدرخوانده را جاودانه کرد
- گریزی به گذشته؛ یادداشتی بر بازی Resident Evil 3: Nemesis
- 4 دادخواهی بر علیه Cyberpunk 2077 تجمیع میشوند
- چرا بازسازی Resident Evil 4 روی PS5 فوقالعاده خواهد شد؟
- Resident Evil Village دنبالهی معنوی Resident Evil 4 که همیشه میخواستیم
عالی آقای نصرالهی عزیز، من این بازی رو سالها پیش تجربه کرده بودم و از خاطرم رفته بود. با خوندن این نقد یادآوری شد لحظات زیبای این بازی🌹
فدات رضاجان. عزیزی. اره بازی زیباییه. خسته هم نباشی بابت قرار دادن نقد🌷
افتخاریست آقای نصرالهی عزیز🌹