(به قلم حسن نصرالهی)
همواره در میان عناوین بزرگ، بازیهای کوچکی عرضه میشوند که گاه میزان رضایت حاصل از آنها، از آثار پر طمطراق و بعضاً تو خالی این هنرصنعت هم بیشتر است. این بازیها صرفاً جنبهی هنری دارند و هیچ نشانهای از میل تجاری در بینشان دیده نمیشود. بازیهای مستقل از این قانون پیروی میکنند. سازندگان عناوین فوق بدون ترس از هر محدودیتی، نوآوریهای دلخواهشان را ارائه میدهند و گاه به نتایج ارزشمندی میرسند. Machinarium نیز به عنوان یک اثر مستقل، ایدههای نابی را در خود جای داده اما مهمتر از آن، پیاده سازی درست این ایدههاست که در قسمتهای مختلف بازی نشان داده میشود.
Machinarium با این که ظاهر دل نشینی دارد اما بازی بی رحمی است که فرم معنادار گیم پلیاش، هیچ ربطی به سادگی روایت چند خطیاش ندارد. عناصر مینی مالیستی داستان فقط بهانهایست برای پیکسل گردی در دنیای دیدنی این اثر. با این حال فرم روایی داستان به خوبی وجه ساده و طنز آمیز آن را با تمامی ارکان بازی تلفیق میکند. و به نتیجهی قابل قبولی میرسد. اما این فرم در کلیت بازی است که مفهوم مورد نظر را با شناخت دقیق از موقعیت پیش آمده به بازیباز القا میکند.
از ترکیب رنگ صحنه گرفته تا پانل بندی بی نقص مراحل. همگی فضای مرتبط با موقعیت را به درستی شکل میدهند. Machinarium از شناخت فرم به پیاده سازی ایده آل معماها میرسد. و تعدادی از سختترین چالشهای سبک را پدید میآورد. این معماها از تنوع بسیار بالایی برخوردارند و هر کدامشان از معماری منحصر به فردی بهره میبرند. یقیناً طرفداران قدیمی ژانر، از چالش به وجود آمده لذت کافی را میبرند وتازه واردان نیز میتوانند با استفاده از راهنماییهای موجود در بازی آن را به پایان برسانند.
Machinarium انواع و اقسام معماها را در دل خود جای داده است. از نمونههای فیزیکی گرفته تا پازلهایی با قوانین جورچین. طراحی و تنوع پازلها عالی است و حل کردن هر کدام از آنها لذت زیادی را به همراه میآورد. با استفاده از این فرمول که با گشت و گذار پیکسلی در بازی تلفیق میشود، شما را به سادگی در دنیای خود غوطهور و سرگردان میکند.
در واقع ممکن است تا ساعتها مشغول سر و کله زدن با معماها باشید. در این میان از شیوهی قصه گویی بازی نیز لذت ببرید. در این لحظهها می توانید به راحتی در پشت ظاهر کمدی رباتها، بار دراماتیک آنها را احساس کنید. و با خاطرات تلخ و شیرینی که در پس و پیش زندگیشان به وقوع پیوسته، آشنا شوید.
به طور کلی در Machinarium هیچ دیالوگی وجود ندارد. و خلق و خوی شخصیتها به وسیلهی عنصر حبابی شکل بالای سرشان انتقال مییابد. این نکته یاد آور کامیک استریپهای رایج است که حالات و روحیات شخصیتها را به خوبی منعکس میکند. و حتی خارج از معیار کامیک هم، حس و حال نمایشهای پانتومیم را به فرم قصه گویی بازی میبخشد.
با این حال دنیای صامت Machinarium به زیبایی سخن میگوید. و از پس زیباییهای ظاهریاش، روی دیگری از زندگی در حال جریان جامعهی خود را ارائه میدهد. رباتهای خبیثی که مدام با هم نوعان خود نا مهربانی میکنند در کنار ظاهر معصومانهی آنها، فارغ از بار کمدی دل پذیر، به خوبی ما را به لایههای زیرین دنیای شکل گرفته میبرند.
هر چند که مضامین زیرکانهی بازی چندان هم جدی نیستند و حالات کاریکاتوری رباتها و نوع قصه گویی این عنوان، تقریباً بر حالت دراماتیک آن چیره میشود. ضمن آنکه کلیت بازی Machinarium عملاً بر مبنای حل کردن معماهاست و قصه با وجود تلاش سازندگان حضور چندان پر رنگی ندارد. اگر چه سر و کله زدن با معماها خودش می تواند دلیل قانع کننده ای برای کمرنگ شدن قصهی آن باشد.
این معماها هر کدامشان از قوانین مد نظر سازندگان عبور میکنند و اکثراً طراحی ماهرانهای دارند. گوناگونی معماها در Machinarium گاه شگفتانههای جالبی را خلق میکند. از جملهی آنها میتوان به پازلهای آرکید قدیم اشاره کرد که حس نوستالژیک فراوانی دارند.
از سویی دیگر بازی از قابلیت قهرمان دوست داشتنی ما (جوزف) استفادهی فراوانی میکند. این قابلیت که صرفاً به قامت ارتفاع قهرمان خلاصه میشود، خودش چندین راه حل مرتبط با آن را سرازیر میکند و معماها را چند لایهتر از حالت معمولی نشان میدهد.
با وجود آنکه بازی راهنمای قدم به قدم را در دسترس گذاشته است اما بازیبازان باید تا حد امکان از این اقدام دوری کنند. و در صورت لزوم تنها به آیکون نتیجه نهایی روی بیاورند. سازندگان استفاده از آیکونهای فوق را به راحتی میسر کردهاند. اما برای وارد شدن به راهنمایی کامل، باید همواره یک مینی گیم حوصله سربر را انجام دهید که این عمل با خروج از آن منطقه، دوباره از نو تکرار میشود.
در هر صورت لذت تکمیلی از گیم پلی Machinarium وقتی حاصل میشود که آن را با تکیه بر تفکر پیش ببرید. این نکته انگیزهای میشود برای رسیدن به پازلهای فسفرسوزی که حل کردن هر کدامشان، قطعاً ذوق و اشتیاق شما برای پیشروی در بازی را افزایش میدهد.
“Machinarium افکار فراموش شدهی بازیباز را به او برمیگرداند و یادآوری طعم دلچسب حاصل شده از موفقیت است”. از طرفی Machinarium یک شاهکار بصری و شنیداری است. فضاسازی سورئال بازی از ترکیب رنگ زیبایی بهره میبرد. گویا همه چیز با دست کشیده شده و طراحیها یادآور کار دستیهای ماهرانهی یک شخص چیره دست است.
در مجموع گرافیک Machinarium عالی از کار درآمده و شکل و شمایل کارهای تیم برتون را در ذهن تداعی میکند. موسیقی هم کاری شنیدنی است و به خوبی به دنیای صامت بازی جان بخشیده است. قطعات در نظر گرفته شده، موقعیتها را به نحو شایستهای منتقل میکنند و بازیباز را به درون خود میبرد. اگر چه باید عنوان کنم که پایان بندی بازی به سختی میتواند قابل قبول باشد. اما در نهایت ماجرای این ربات دوست داشتنی قصهی ما در یادها ماندنی است.
امتیاز ساویسگیم: 8 از 10
FINAL VERDICT
Overall, the game’s graphics are excellent and evoke the shape and image of Tim Burton’s work. Music is an audible work and has brought the silent world of the game to life well. The intended pieces convey the situation appropriately and bring the player inside. However, I must say that the ending of the game can hardly be acceptable. But in the end, the story of this lovely robot will be remembered in our Mind
SavisGame Score: 8 out of 10