متأسفانه مجموعه شاهکار و استثنایی زلدا در کشور ما چندان شناخته شده نیست، اکثر گیمرهای وطنی به اشتباه بازیهای نینتندو را کودکانه میبینند و از روی ظاهر رنگارنگ بازیهای این غول ژاپنی برداشتهای اشتباهی میکنند. از طرفی کنسولهای نینتندو در ایران فروش بالایی ندارند و استقبال از آنها خیلی محدود است. با این حال ما در این مقاله به بررسی بازی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom پرداختهایم، عنوانی که بدون شک یکی از نامزدهای دریافت جایزه بهترین بازی سال خواهد بود و در سالهای آتی ارزش واقعی آن نمایان میشود.
نوشتار مرتبط: 6 کاری که باید پیش از تجربه Zelda: Tears of the Kingdom انجام دهید
بازی جدید مجموعه زلدا مانند عنوان پیشین در سال ۲۰۱۷، Breath of the Wild، یک بازی اکشن ماجراجویی سندباکس جهان باز است که در آن بازیکنان میتوانند تمام جهان شگرف و شگفت انگیز بازی را با کمترین محدودیت ممکن کاوش کرده و درنوردند. داستان سر راست است، لینک یک بار دیگر به پادشاهی Hyrule میرود تا شاهزاده خانم زلدا که گم شده را پیدا کند.
تشویق به کاوش در بازیهای جهان باز یک چالش رایج در طراحی بازی است. طراحان باید عدم اطمینان کافی را برای بازیکنان به منظور تشویق کنجکاوی آنها ایجاد کنند. حس کنجکاوی دعوت به تعامل میکند و بازیکنان را برای کاوش و پیشرفت در یک بازی تشویق میکند.
نینتندو در حین توسعه جهان باز و شگرف Breath of the Wild با این چالش روبرو شد. در طول آزمایش، بازیکنان تمایل داشتند صرفاً از یک نشانگر مرحله به نشانگر دیگری با انحراف خیلی کم ماجراجویی کنند تا محیط اطراف خود را کشف کنند. یعنی گیمرها خیلی کم ترغیب میشدند تا مناطق وسیع بازی را کاوش کنند، مگر اینکه مرحله یا مأموریتهای داستانی آنها را مجبور به این کار میکرد.
راه حل سازندگان ایجاد دنیایی بود که ارتفاع در آن یک عنصر کلیدی به شمار میرفت. از آنجایی که تپهها، کوهها و برجها دید بازیکن را مبهم میکنند، آنها تشویق میشوند از موانع بالا بروند یا به سمتشان حرکت کنند. انجام این کار به تدریج آنچه را که نینتندو اشیاء گرانشی (تکه سنگهایی که از آسمان سقوط میکنند و حتماً در تریلرها مشاهده کردهاید) مینامد آشکار میکند – اشیاء جالب و هیجانانگیزی که چشمها را به خود خیره میکنند و گیمر را به کاوش هر چه بیشتر دعوت میکنند.
بازی افسانه زلدا اشکهای پادشاهی رویکرد پیشینیان خود را ارتقا میدهد و دنیایی وسیع را فراهم میکند که مملو از ویژگیهای عجیب و غریبی است که حس کنجکاوی را به مخاطب القا میکنند. «برجهای SkyView» وجود دارند که رویکرد ارتفاعهای متفاوت را حتی فراتر میبرند، و Link را به سمت ابرهای بالا پرتاب میکنند تا به بازیکنان یک منظره وسیع از چشمانداز Hyrule ارائه دهند.
«جزایر آسمان» مناطق جدیدی که در بالای Hyrule پراکنده شدهاند، موقعیتهای برتر را برای بازیکنان فراهم میکنند. از فراز این ارتفاعات، جذابیتهای دنیای زیر و شگفتیهای جدیدی برای بررسی آشکار میشود.
بازی جدید گیمر را از مسیر اصلی منحرف میسازد و او را تشویق به کاوش میکند. خبری از نشانه یا علامتهای سر راست نیست، بازی صرفاً یک راهنمایی ساده میکند و شما را با کوئست مربوطه تنها میگذارد تا با هر وسیله یا از هر طریقی که دوست دارید به سمت آن رهسپار شوید.
به عنوان مثال هنگام تجربه بازی به منطقه گورون برخورد خواهید کرد. آنجا متوجه یک بیماری عجیب در بین مردم میشوید، سنگی که اثر هیپنوتیزم مانند روی این موجودات بامزه میگذارد. برای کمک به آنها تنها راهنمایی که دریافت میکنید این است: «منشأ سنگ در غاری درست در امتداد مسیر گاری معدن است.»
پس از دنبال کردن این آدرس شما با چندین شراین (مکانهایی غار مانند که معمایی در خود جای دادهاند) و برج دیدهبانی مواجه خواهید شد. یعنی در حین انجام مأموریتهای بازی کلی آزادی عمل در کاوش و گشت و گذار خواهید داشت که فوق العاده است.
تعاملاتی مانند این بر ابهام خط داستانی بازی تأکید میکنند، داستانی که با رمز و راز و عدم قطعیتهایی اينچنينی همراه شده و این موضوع در راستای برانگیختن حس کنجکاوی است. همان حسی که خالق مجموعه، استاد شیگرو میاموتو در کودکی هنگام کاوش در غارهای نزدیک محل زندگی تجربه کرده و اکنون در قالب این شاهکار به ما منتقل میشود.
بازی با حفاری یک سازه باستانی در زیر قصر Hyrule آغاز میشود، که با کنده کاریهای باستانی و یک مه قرمز عجیب کامل میشود. همه این عناصر به طور مبهم به رویدادهای آینده اشاره میکنند.
بازی Tears of the Kingdom با روایتی مملو از لحظات انتزاعی و سورئال که بازیکنان را تا انتها مشتاق نگه میدارد، همراه است. بسیاری از چهرههای آشنا بازگشتهاند، اما از آخرین باری که بازیکنان آنها را دیدهاند تغییر فراوانی کردهاند.
مهارتهای جدید لینک در Tears of the Kingdom بزرگترین تکامل نسبت به Breath of the Wild به شمار میروند. اگرچه بازیکنان قبلاً قدرت دستکاری اشیاء فلزی خاص در جهان را داشتند، اما Tears of the Kingdom این را به طور قابل توجهی گسترش میدهد.
هر چیزی که در بازی میبینید قابل تعامل است. از سنگ و چوب گرفته تا قارچ و توت فرنگی و سایر آیتمها. اکنون میتوان اشیاء و دستگاههای مکانیکی پیچیده را به لطف قابلیت فیوز به هم چسباند و از آنها برای پیمایش، حل پازل یا مبارزه با دشمنان استفاده کرد.
همین کار را میتوان با سلاحها و اقلام موجود در inventory انجام داد. شما میتوانید یک سنگ را به شمشیر خود فیوز کنید تا صاحب یک گرز خفن شوید. همچنین میتوانید یک چشم خفاش را به تیر خود وصل کنید تا خاصیت رهگیری به آن بخشید یا تیرهای خود را با موجودات مختلف فیوز کنید تا خاصیت الکتریکی، یخی و آتشی پیدا کنند.
این توانایی خلق و دستکاری جهان در این مقیاس، دامنه وسیعی از احتمالات را برای کشف باز میکند. آیا میتوانم یک بمب را به تیرم وصل کنم؟ قطعاََ، این کار فوق العاده خوب است. آیا میتوانم یک قارچ به سپرم وصل کنم؟ بله و نتیجه خیلی جالب خواهد بود. اگر شمشیرم را با توت فرنگی ترکیب کنم چه میشود!؟ در آن صورت احتمالاً درجه سنی بازی را دور خواهید زد!
بازیهای The Legend of Zelda همیشه در ارائه حس واقعی ماجراجویی به بازیکنان عالی بودهاند و در طول دههها این فرنچایز به ستون اصلی ژانر اکشن ماجراجویی تبدیل شده است. در حالی که ایجاد حس عدم اطمینان و برانگیختن کنجکاوی برای بسیاری از طراحان بازی چالشی اساسی است، Tears of the Kingdom واقعاً به مثابه یک کلاس درس درجه یک از جانب نینتندو خواهد بود.
گرافیک بازی نسبت به بازی قبلی پیشرفتی نداشته است، ولی این نهایت توان پردازشی نینتندو سوییچ است و ارائه چنین عنوانی با این نقشه وسیع و قابلیتهای انقلابی واقعاً دست کمی از معجزه ندارد. طراحی هنری بازی افسانه زلدا اشکهای پادشاهی به مانند بازیهای گذشته چشم نواز و استثنایی است. تنوع محیط و طراحی شخصیتها مثل هميشه با جزئیات و ظرافتهای خاص بازیهای نینتندو همراه است.
موسیقی در Tears of the Kingdom تجربهای فراموش نشدنی را ارائه میدهد و به غوطهوری هر چه بیشتر در جهان شگرف و بی همتای هایرول کمک میکند. در زمینه صداگذاری نیز میتوانستیم شاهد کیفیت بهتری باشیم، ولی نمیتوان خرده چندانی به این بخش گرفت.
گیم پلی زلدا جدید باورنکردنی و جریان ساز است. امکانات و قابلیتهایی که به واسطه این گیم پلی در اختیار خواهید داشت دیوانه وار است. ترکیب آیتمها، ساخت وسایل عجیب و غریب، کلی امکان برای پیمایش محیط و حل معماها تنها گوشهای از شگفتیهای Tears of the Kingdom را نشان میدهند.
نوشتار مرتبط: هر آنچه که باید پیش از بازی کردن The Legend of Zelda Tears of the Kingdom بدانید
تنها محدودیت شما در افسانه زلدا اشکهای پادشاهی میزان خلاقیت شما خواهد بود. قابلیتها و ابزارهایی که در اختیار شما قرار داده شده تمام هایرول را در سطح، آسمان و بخش زیرین به زمین بازی شما تبدیل کرده است. افرادی که شیفته گیم پلی در بازیها هستند، بدون شک عاشق Tears of the Kingdom خواهند شد.
نقاط مثبت
- گیم پلی بی نظیر و انقلابی
- قابلیتهای متنوع و منحصر به فرد
- طراحی مرحله فوق العاده و شاهکار
- داستان درگیر کننده با کلی مأموریتهای جانبی
- تجربهای فراموش نشدنی و استثنایی
نقاط منفی
- شوخی میکنید!
امتیاز ساویسگیم: 10 از 10
نوشتار مرتبط: تغییرات شخصیت Link از Legend of Zelda در گذر زمان
بازبینی تصویری
اینها جزایر آسمانی هستند رفقا
نوشتار مرتبط: بهترین بازیهای شبیه زلدا The Legend Of Zelda
این هم یک برج که شما رو پرتاب میکنه هوا…
نوشتار مرتبط: مقایسهی گرافیکی بازی The Legend of Zelda: Skyward Sword HD
خلاقیت خودتون تنها محدودیت شماست!
نوشتار مرتبط: بهترین انیمه ها که باید تماشا کنید
این هم شراین که معماهای جالب و پاداشهای خوبی در دل خودش داره
نوشتار مرتبط: بهترین بازیهای رایگان نینتندو سوییچ
و سرانجام سپر قارچی معروف!
نوشتار مرتبط: بیوگرافی شیگرو میاموتو خالق ماریو و زلدا
FINAL VERDICT
Your only limit in The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom will be your creativity. The features and tools at your disposal make all of Hyrule your playground, on the surface, in the sky, and in the underworld. People who are fascinated by the gameplay in games will undoubtedly love Tears of the Kingdom
:Pros
- Unique and revolutionary gameplay
- Various and unique features
- Fantastic level design
- Engaging story with many side missions
- An unforgettable and amazing experience
:Cons
- !are you kidding
SavisGame Score: 10 out of 10
نوشتار مرتبط: بهترین بازیهای نینتندو سوییچ
واقعا عالی بود هم گیم هم بررسی شما، موفق باشید 3>
آره واقعا بنظر منم نقد کاملی بود
لطف داری سامی جان، باعث افتخاره که مورد توجه قرار گرفته
قربانت سروش جان، سپاس که خوندی و نظر دادی