The Last of Us Part II پرافتخارترین بازی تاریخ یا منفورترین؟ مسئله اینجاست. The Last of Us Part 2 یکی از غیرقابل تحملترین بازیهایی بود که تجربه کردهام. نوشتن دربارهی آن کار راحتی نیست و به همان اندازه آزاردهنده است. این در حالی است که بازی نخست را بیاندازه دوست داشتم. حتی با وجود آنکه داستان و روایت آن یک سر و گردن از گیم پلی بالاتر بود. به نظر من The Last of Us نیازی به دنباله نداشت. پایانبندی بازی بینظیر بود و به راحتی در بین بهترین پایانهای تاریخ هنرصنعت جای میگیرد.
با این حال پس از معرفی The Last of Us Part II خوشحال شدم و اخبار بازی را دنبال کردم. تا رسیدیم به آن تریلر کذایی در E3 2018 و آن نمایش مفتضحانهی چندشآور. همان لحظه بود که به دوستان گفتم این بازی یک آشغال به تمام معناست. یک اثر تبلیغاتی و شعارزده که قصد دارد آبروی The Last of Us و ناتی داگ را بر باد دهد. دوستان در آن زمان گفتند تو جو زده شدهای رضا و نباید با یک نمایش تصمیم گیری کرد. اما بنده بعد از بیش از یک دهه فعالیت رسانهای خوب میتوانستم چیزی که میبینم را تحلیل کنم. از قدیم گفتهاند آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند!
پس از تأخیر خوردن بازی و لو رفتن داستان توسط یکی از کارمندان ناراضی ناتی داگ (که البته بعداََ به دروغ تکذیب شد) پیامهای زیادی از طرف دوستان دریافت کردم. پیامهایی که حاوی عذرخواهی و ابراز تعجب بود. تعجب از اینکه چطور خط داستانی را 2 سال پیش از عرضهی بازی پیشبینی کردم.
داستان فشل The Last of Us Part II ایرادات زیادی دارد. از محتوای ضد اخلاقی و انسانی گرفته تا اشاعهی انحرافات اخلاقی و تطهیر رذائل اجتماعی. به همهی اینها حفرههای داستانی بیشمار و ایرادات روایی را نیز اضافه کنید. اما قبل از اینکه به ایرادات بازی بپردازیم اجازه دهید از خوبیهای The Last of Us Part II نیز بگوییم. و یک طرفه به قاضی نرویم.
نوشتار مرتبط: چرا داستان The Last of Us Part 2 سطحی است
نقاط قوت The Last of Us Part 2
یکی از بزرگترین نقاط قوت بازیهای ناتی داگ توجه به جزئیات است. پارت 2 نیز از این قاعده مستثنی نیست. توجه به جزئیات در این بازی بیداد میکند. از طراحی کم نظیر محیطها گرفته تا توجه به طراحی واقعگرایانهی مدل شخصیتها و همچنین انیمیشنهای دیوانهوار. بازیهای ناتی داگ همیشه از لحاظ انیمشین و طراحی باورپذیر شخصیت رکوردها را جا به جا میکنند. از انیمیشنهای جزئی همچون باز و بسته کردن کشوها گرفته تا گیج رفتن سر اَبی هنگامی که در لبهها قرار میگیرد. در حقیقت این بازی تا سر حد ذوب شدن از پردازندههای PS4 کار میکشد و یکی از بهترین گرافیکهای نسل هشتم را ارائه میدهد.
شایان ذکر است که گیم پلی The Last of Us Part II نیز نسبت به بازی نخست پیشرفت داشته است. گانپلی بهتر شده است اما هنوز با استاندارد فاصله دارد. به قول مایکروسافت گویی ناتی داگ از ارائهی یک گانپلی استاندارد عاجز است.
هوش مصنوعی طبق روال بازیهای ناتی داگ در وضعیت خوبی قرار دارد و اضافه شدن سگها بر تنش مبارزات افزوده است. در کل ناتی داگ سعی کرده است که ایرادات گیم پلی نسخهی اصلی را تا حد امکان رفع کند و تلاش آنها قابل ستایش است.
نوشتار مرتبط: 10 بازی وحشت و بقا با داستانی بهتر از The Last of Us Part 2
هشدار افشای داستان بازی
فلشبک موزه
صحنهی مورد بحث که نمیتوانم به اندازهی کافی آن را ستایش کنم و در کلمات نمیگنجد در یک فلش بک به مناسبت تولد الی اتفاق میافتد. جوئل الی را به سفری غافلگیرکننده به موزهای متروکه میبرد. موزهای که طی سالها رها شدن تغییرات زیادی به خود دیده است و رو به زوال است. در طول مسیر جوئل و الی سر به سر هم میگذارند، شوخیهای کوچکی با هم میکنند و اوقات خوشی را میگذرانند. الی با جسارت از مجسمهی غول پیکر دایناسور بالا میرود و جوئل به او هشدار میدهد که مراقب باشد. او با انرژی بالا همچون یک بچه از قله شیرجه میزند. و دیالوگهای رد و بدل شده بین آنها رابطهای قوی را به تصویر میکشد.
فلشبک موزه در یک لحظهی شگفت انگیز به اوج خود میرسد. جایی که جوئل الی را آگاهانه و به شکل زیرکانه به نمایشگاه هوافضا هدایت میکند و پس از اندکی گشت و گذار او را به یک کپسول فضایی خالی راهنمایی میکند. الی قبل از اینکه به همراه جوئل وارد کپسول فضایی شود، یک کلاه فضانوردی میپوشد. و در ادامه پیش از اینکه الی بتواند به طور کامل بابت این جشن تولد رویایی قدردانی کند، جوئل یک نوار کاست که قبلاً تهیه کرده بود را رو میکند.
در این نوار شمارش معکوس برای پرتاب موشک به فضا ضبط شده است. وقتی الی چشمان خود را میبندد و به این نوار گوش میدهد، دوربین شروع به تکان خوردن میکند انگار موتورهای موشک واقعاً آنها را از روی کرهی زمین شلیک میکنند. جوئل و الی چند کلمه رد و بدل میکنند، و پر واضح است که جوئل در پی این است که به الی ثابت کند چقدر برایش ارزشمند است. و الی نیز احساس پدرانه و تلاشهای جوئل را درک میکند.
دلیل اینکه فلشبک موزه صحنهی مورد علاقهی من در The Last of Us Part II است، تمرکز آن روی نقطه قوت بازی نخست است. یعنی: رابطهی پویا بین جوئل و الی. با کشتن جوئل در ساعت ابتدایی بازی، این رابطه کاملاً به فلش بکهای پراکنده محدود میشود.
گرچه من هیچ مشکلی با اصل کشته شدن جوئل ندارم ولی نحوهی پیادهسازی آن اشتباه و غیرمنطقی بود. سازندگان با توجه به طولانی بودن پارت 2 خیلی برای حذف جوئل عجله کردند. من میدانستم که الی شخصیت اصلی پارت 2 خواهد بود ولی به نظرم نویسندگان خیلی زود فرش را از زیر پای جوئل کشیدند. همچنین از این نکته هم غافل نشویم که نیمی از داستان هم به اَبی میپردازد و ما باید نیمی از داستان را با قاتل جوئل پیش ببریم. نیمهای که با فضای بازی نخست متفاوت است و آن چیزی نیست که طرفداران از The Last of Us دوست داشتند.
نوشتار مرتبط: 5 دلیل برای غیرمنطقی بودن داستان The Last of Us Part 2
چرا برخی از طرفداران از اَبی متنفرند؟
چیزی که مشخص است طرفداران به 2 دلیل عمده از این شخصیت متنفرند. یکی از دلایل برمیگردد به طراحی غیرمتعارف اَبی. برخی از طرفداران بدن عضلانی و هیکلی اَبی را باورپذیر نمیدانند. که البته شخصاً هیچ مشکلی با طراحی این شخصیت ندارم. طراحی شخصیت غیرمتعارف هست ولی چندان غیرواقعی نیست.
برخی دیگر از طرفداران نیز علاقهای به بازی کردن در نقش قاتل جوئل ندارند. که این مورد ناشی از محبوبیت بالای جوئل و قتل فجیع او توسط اَبی است. متأسفانه این موضوع منجر به این شد که تعدادی از طرفداران عصبانی برای خانم لورا بیلی مزاحمت ایجاد کنند. که البته اینگونه رفتارها اصلاََ شایسته نیست و زیبندهی طرفداران واقعی هنرصنعت نمیباشد.
شخصاً ایفای نقش این خانم را درخشان دیدم و از این نظر شایستهی ستایش هستند. اما اینکه بازی کردن در نقش قاتل جوئل انتخاب درستی بود یا خیر، نمیشود قطعی پاسخ داد. اگر این ایفای نقش تأثیر عمیقی روی داستان میگذاشت حرفی نبود ولی با وجود اینکه بیش از نیمی از داستان را ما در نقش ابی بازی میکنیم، کلیت و پایانبندی داستان منفک از آن است و تأثیری روی آن ندارد.
نوشتار مرتبط: چرا طرفداران پلی استیشن حتی تحمل اسم The Last of Us Part 2 را ندارند؟
انتقام بد است عمو جان
تقریباََ کل داستان The Last of Us Part II را میتوان به “انتقام بد است” خلاصه کرد. اقدامات جوئل در پایان بازی نخست باعث شکل گرفتن یک چرخهی انتقام شده است و آثار آن را در پارت 2 میبینیم. اما به جای پایبندی نویسندگان به ظرافت هنری در پیگیری موضوع انتقام، شاهد رویکرد کاملاََ شعاری و زننده هستیم که مخاطب را پس میزند.
از همان لحظهای که بازی کنترل را از الی گرفت و در عوض داستان ابی را به من ارائه داد، میدانستم نویسندگان چه ترفندی را میخواهند اجرا کنند. اینکه با گذراندن وقت در نقش قاتل جوئل، در نهایت متوجه شویم او هم یک انسان است که روابط و انگیزههای شخصی خود را دارد.
در حقیقت نویسندگان امید داشتن که در پایان بازیباز به یک کشمکش ذهنی برسد و تصمیمات الی را زیر سؤال ببرد. غافل از اینکه تلاش آنها برای تطهیر ابی جواب نداد و آنها به کلی نیمهی مربوط به الی و رابطهی عمیق بازیباز با او را فراموش کرده بودند. همانطور که بالاتر اشاره کردم نیمهی مربوط به اَبی در کلیت داستانی و پایانبندی تأثیرگذار نبود. نویسندگان نتوانستند از این پتانسیل به خوبی بهره ببرند و نتیجهی نهایی الکن باقی ماند.
نوشتار مرتبط: 15 لحظهی طلائی در بازی The Last of Us Part 2 که شایستهی توجهاند
شخصیت ابی چگونه میتوانست بهتر پیادهسازی شود؟
سازندگان راههای زیادی برای پرداخت بهتر این شخصیت داشتند. به عنوان مثال آنها میتوانستند داستان ابی را پیش از کشتن جوئل به تصویر بکشند و سپس ما کنترل الی را در دست بگیریم. و یا اینکه کلاََ یک بازی جداگانه به داستان او اختصاص میدادند. یک چیزی مثل Uncharted: The Lost Legacy که اختصاصاً به این شخصیت میپرداخت. و یا اینکه داستان او را به The Last of Us Part III منتقل کنند. البته هیچ بعید نیست که او شخصیت اصلی آن بازی باشد.
بحث داستانی را که کنار بگذاریم دلیل نچسب بودن نیمهی بازی ابی به گیم پلی آن نیز برمیگردد. به عنوان مثال شما مجبور میشوید در نیمهی مخصوص ابی از ابتدا همهی سلاحها را ارتقاء دهید. گویی که هر چه در نیمهی مخصوص به الی انجام دادهاید پوچ میشود. این یک ایراد ساختاری است.
نوشتار مرتبط: The Last of Us در برابر The Last of Us Part 2؛ کدام برتر است؟
این الی دمدمی مزاج
یکی از مشکلات عمدهای که بازیباز با ابی و روایت بازی دارد برمیگردد به پایانبندی بازی. جایی که الی به یکباره رقیق القلب میشود. و به جای انتقام گرفتن اَبی را رها میکند. به عنوان بازیباز، لحظات زیادی با ابی وجود دارد که نوعی همدلی و همذاتپنداری را با او حس میکنید. ولو خیلی کم. اما الی هیچ دلیل مشخصی برای انتقام نگرفتن از او ندارد.
ابی جوئل که به نوعی حکم پدری بر گردن الی داشت را به فجیعترین شکل ممکن و در مقابل دیدگان الی کشت. و او را دچار استرس پس از سانحه کرد. بیماری وحشتناکی که شاید تا آخر عمر همراه الی باشد. الی همه چیزش را پشت سر گذاشت تا از ابی انتقام بگیرد. تمام گروه و دوستان ابی را شکار کرد. و صدها نفر را کشت (به هر حال زندگی آنها به اندازهی زندگی ابی پیچیده و ارزشمند است، هر کدام از آنها برای خود خانواده و دوستانی داشتند. خون ابی که از آنها رنگینتر نیست، هست؟).
شاید الی با دیدن ابی مصلوب و لاغر مردنی در ساحل میتوانست باعث و بانی همهی مشکلاتش را ببخشد. ولی هیچ توجیه منطقی برای آن وجود نداشت. چرا که هیچ مکالمهی تأثیرگذاری بین آنها شکل نگرفت. دلیلی نداشت الی به یکباره از خیر انتقام بگذرد. الی که حتی حاضر بود گلوی لیلی را ببرد. چه چیزی الی را از هدف نهایی خود منصرف کرد؟ یک تصویر محو از جوئل!؟
ابی چه تفاوتی با آن صدها نفری که در راه انتقام توسط الی کشته شدند داشت؟ چه تفاوتی که او را لایق زندگی و بخشیده شدن میکرد؟ برای اینکه تصمیم الی منطقی به نظر برسد، او میبایست با ابعاد شخصیتی ابی آشنا میشد با پیشزمینهاش، ولی الی هیچ شناختی از او نداشت. فلشبک جوئل انسانیت را در الی زنده کرد؟ بیخیال، واقعاً به این توجیه سطحی باور دارید؟ انتقام بد است؟ این شعار کلیشهای حتی یک بچهی دبستانی را هم قانع نمیکند، چه رسد که داستان و روایت اینچنین سطحی باشد. در پایان تنها حسی که به بازیباز القاء میشود، حس پوچی است.
نوشتار مرتبط: 35 حفرهی داستانی در The Last of Us Part 2 که نمیدانستید
کاش The Last of Us Part 2 هیچگاه ساخته نمیشد
من لذت چندانی از تجربهی The Last of Us Part 2 نبردم. منی که عاشق رابطهی پویای بین جوئل و الی در The Last of Us بودم. من میدانستم این رابطه دیر یا زود از هم خواهد پاشید ولی فکرش را نمیکردم پارت 2 همهی نقاط مثبت شمارهی نخست را نابود کند. و من را مجبور کند برای شخصیتی دلسوزی کنم که چنین حسی را در من برنمیانگیزد. شخصیتی که مجبور بودم بخش زیادی از بازی را با او بگذرانم. در صورتی که برای شکل گیری قوس اخلاقی روایت این میزان پرداخت ضروری نبود. و در نهایت میبایست پایانبندی شلخته و نچسب بازی را قبول میکردم.
در طول تجربهی بازی به مبارزات تکراری هدایت میشدم که صرفنظر از هوش مصنوعی و جذابیت آنها از لحاظ گیم پلی، نمیتوانستند آن هدفی که سازندگان ادعا میکردند (یعنی نکوهش مسئلهی انتقام) را بازتاب دهند. به یاد دارم همان اوایل بازی به گروهی برخوردم، همهی آنها را کشتم جز یک نفر که تسلیم شده بود، تصمیم گرفتم او را رها کنم، ولی پس از چند قدم جلو رفتن او از پشت سر شروع به شلیک کردن کرد! در حقیقت چارهای جز کشتن همه نداشتید و اگر مثل من تصمیم میگرفتید افراد تسلیم شده را رها کنید، اینگونه پاسخ میگرفتید. این بازی میخواهد پیام بخشش و انتقام بد است را به مخاطب بدهد؟
بازی The Last of Us Part 2 از لحاظ روایی فاجعهای به تمام معناست. ای کاش هیچوقت این بازی ساخته نمیشد. و خاطرهی خوش The Last of Us را خدشهدار نمیکرد. پارت 2 به قدری بد بود که به کلی از ناتی داگ و بازیهای آیندهی آنها قطع امید کردهام. حداقل تا وقتی که اسطورهای چون نیل دراکمن آنجا مسئول است! چه حیف که صدها استعداد به خاطر ذهن مریض و عقدههای شخصی یک نفر تباه میشوند.
نظر شما چیست دوستان؟ The Last of Us Part II پرافتخارترین بازی تاریخ یا منفورترین؟ اگر مایل بودید کانال تلگرام و صفحهی اینستاگرام ساویسگیم را دنبال کنید. همچنین میتوانید ویدئوهای گیم پلی بازیهای مختلف را در کانال یوتیوب ساویسگیم تماشا کنید.
خسته نباشی رضاجان.ولی امیدوارم این اخرین مقالت باشه راجع به این بازی
به نظرم بازی های بزرگ دیگه ای هم هست که میشه بهش پرداخت
سپاس از توجهت بهزاد جان، این فعلاً آخرین مقالهی برنامهریزی شده بود. معلوم نیست در آینده چی پیش میاد
عزیز منم این یکی دیگه از پستات راجب لسته ۲کامنت خورده یکیش خودتی بعد الان سایتت کاربر زیاد داره ؟؟
اولاً که سایت من نیست، دوماً تو بودی که ادعا کردی برای بازدید مقاله نقد لست مینویسیم، پس این حرفت رو نقض میکنه! در آخر انتظار نداری که آمار سایت رو برات در بیارم؟ اونایی که اینکاره هستند میدونن آمار سایت چقدره؛ همین که تو بدون اینکه ما جایی تبلیغ کنیم مطالب رو پیدا کردی نشون میده که سایت چه جایگاهی در گوگل داره
این حرفا چیه امار سایت از کامنت گذاشتن کاربراش معلومه بعدشم گوگل ؟؟ اولین باره گذاشتتون تو پیشنهادات من خیلی سایت چ
.رت هست که اومدن بالا تو گوگل خیلیاشونم مسدود کردم که برام نیان با عرض پوزش بعدیم شمایین ببین چندتا دیگه هم مث من همینجوری فکر میکنن حالا هی برو برا خودت نقاله تایپ کن خودتم بیا لایک کن
خودم بیام لایک کنم! مگه اینستاست! باز قاطی کردی؟ بابا سایته اینجا، اینستا و کانال نیست که برای خوش خوشان شما مطلب بنویسن 😁