داستانی از جنس عشق: به مناسبت ۲۰ سالگی شاهکار ماندگار Ico

داستانی از جنس عشق: به مناسبت ۲۰ سالگی شاهکار ماندگار Ico

داستانی از جنس عشق

(ترجمه شده توسط دکتر بهزاد کریمی)

یک پسر و دختر روی نیمکتی سنگی نشسته‌اند. اما با یکدیگر صحبتی نمی‌کنند. چرا؟ چون از جهان‌های دیگری می‌آیند و به زبان متفاوتی حرف می‌زنند. با این حال، نوعی ارتباط میانشان برقرار است. پسر شاخ‌دار می‌ایستد و دست پرنسس را می‌گیرد. با یکدیگر، آن‌ها ادیسه‌ی سیزیف‌وار خود را بر فراز پل‌ها و برج‌های ویران، در حال فرار از سایه‌های پیش‌رونده‌، در تکاپوی خود برای آزادی، ادامه می‌دهند.

ایکو 20 ساله شد. شاهکاری که به عقیده‌ی خیلی‌ها قدردانی نشده‌ترین بازی تاریخ است. ساخته شده توسط Fumito Ueda بازی‌ساز و هنرمند تکرار نشدنی، که رویکرد افسانه‌ای و مخصوص به خود را در این بازی پیاده کرده است. تأثیر Ico بر هنرصنعت بازی‌های ویدئویی انکارناپذیر است. بدون ایکو، نه Breath of the Wild وجود می‌داشت، نه The Last of Us و نه Bloodborne. بدون Ico، هنرصنعت بازی یک چیزی کم داشت. طعنه آمیز است که با وجود فروش پایین به هنگام عرضه، ایکو یکی از ادامه‌دار‌ترین تأثیرات را بر هنرصنعت بازی گذاشت.

توصیه‌ی من برای شمایی که ایکو (Ico) را بازی نکرده‌اند، پیش از هرچیزی، بروید و بازی‌اش کنید. حال مختصری از آن‌چه که در ایکو رخ می‌دهد را بازگو می‌کنم: ایکو به دلیل ظاهر عجیب و غیر عادی از روستای خود رانده می‌شود. پس از زندانی شدن درون یک تابوت به عنوان قربانی، ایکو در قصری اسرارآمیز بیدار و با یوردا (Yorda) روبه‌رو می‌شود؛ پرنسسی که برای ادامه‌ی حیات مادرش می‌بایست به زودی بمیرد. تنها مأموریت شما در این بازی این است که از قصر نفرین شده رهایی یابید.

بازی ایکو

زیبایی انکارناپذیری در Ico وجود دارد. فوق‌العاده چشم‌نواز و بدون شک هنری است. همچنین استاد اوئدا شخصاً طرح روی جلد نسخه‌ی ژاپنی را نقاشی کرده است. شرم‌آور است که نسخه‌ی جهانی بازی با یک طرح افتضاح جایگزین شده است.

شاید برای برخی که با کارهای Fumito Ueda و Team Ico آشنا نیستند دانستنش کمی دشوار باشد، اما تأثیر ایکو به روشنی در بازی‌های معاصر دیده می‌شود. همچنین در آثار بازی‌سازان صاحب سبکی مانند هیدتاکا میازاکی و به طور گسترده هنرمندانی مانند جانی گرین‌وود از گروه رادیوهد و گیرمو دل تورو که از شاهکار بودن این بازی گفته‌اند. بحث درباره‌ی نبوغ موجود در طراحی بازی ایکو آسان است. این بازی Key Frame و Bloom Lighting را به ارمغان آورد و به محبوبیت روایت بدون دیالوگ افزود. هرچند که تنها سخن گفتن از دستاوردهای فنی Ico قطعاً در حق ارزش واقعی آن ظلم خواهد بود.

به بیان ساده، Ico یکی از ناب‌ترین مثال‌های یک بازی است و تعریفی بر این هنرصنعت است. هیچ تظاهری وجود ندارد. بازی هیچ ادعایی ندارد و ادای چیزی را در نمی‌آورد. در هیچ نقطه‌ای شما احساس نمی‌کنید که یک کنترلر در دست دارید. شما ایکو هستید و می‌بایست یوردا را نجات دهید‌. فقط همین.

بازی ico

با وجود این‌که بیش از 2 دهه از انتشار Ico می‌گذرد، خیلی نسبت به افشای مکانیک‌های اصلی مراقبت نمی‌کنم. اگر دارید این مقاله را می‌خوانید، تقصیر خودتان است رفقا. ربع قرن فرصت داشته‌اید تا این شاهکار را تجربه کنید. قابلیت اصلی ایکو از بین بردن سایه‌ها و حرکت دادن اجسام است، یوردا به غیر از راه رفتن و گاهی اوقات پریدن کاری نمی‌تواند انجام دهد.

خب حال به من بگویید این شکل از داستان، که می‌بایست همراهی را با خود به درون یک هزارتوی پر از معما ببرید، به نظرتان بن مایه‌ی برخی از بهترین عناوین ساخته شده‌ی تاریخ نیست؟ خدای جنگ؟ The Last Of Us؟ رزیدنت ایول ۴؟ همه بر Ico تکیه کرده‌اند. جهان بدون ایکو، جهانی است که بازی‌های مورد علاقه‌ی شما در آن وجود نخواهند داشت. پس به احترام استاد Fumito Ueda باید از جای برخواست و کلاه از سر برداشت.

Ico همچنین الهام بخش 2 بازی بعدی Team Ico یعنی Shadow of the Colossus و The Last Guardian نیز بود. عناوینی که هم تأثیرگذار بوده‌اند و هم یک شاهکار هنری. اگر به من بگویید Shadow of the Colossus بهترین بازی تمام دوران‌هاست، به شما این کامپیوتر که روی آن می‌نویسم، ماشین، و کلید خانه‌ای که ندارم را می‌دهم. چرا که شما سلیقه‌ی خوبی دارید. شما تفاوت میان بازی خوب و بازی بد را می‌دانید. هرچند که Ico بهتر است، مگر نه؟

داستانی از جنس عشق: به مناسبت 20 سالگی شاهکار ماندگار Ico

20 سال گذشت و Ico هنوز به حق خود نرسیده است، 20 سال گذشت و هنوز با آمدن اسم آثار استاد Fumito Ueda اشک در چشمان عاشقان هنر نقش می‌بندد، 20 سال گذشت و هنوز Ico قدردانی‌ نشده‌ترین بازی تاریخ است. شاید هنوز این شاهکار را تجربه نکرده باشید و یا حتی نام آن را هم نشنیده باشید. اما باور کنید، باور کنید بازی‌سازان محبوبتان Ico را می‌شناسند، عاشق آن هستند و آن را می‌ستایند. بدون وجود آثار اینچنینی، هنرصنعت بازی لایق پیشوند “هنر” نیست. و بدون شک، جای بدتری می‌بود.

شما بگویید آیا این شاهکار را تجربه کرده‌اید؟ یا تا بدین لحظه از چشیدن طعم ناب هنر استاد Fumito Ueda محروم بوده‌اید؟ خواندن این مقاله شما را به تجربه‌ی شاهکارهای Team Ico و Japan Studio ترغیب کرد؟ اگر مایل بودید کانال تلگرام و صفحه‌ی اینستاگرام ساویس‌گیم را دنبال کنید. همچنین می‌توانید ویدئوهای گیم پلی بازی‌های مختلف را در کانال یوتیوب ساویس‌گیم تماشا کنید.

 

guest
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها