شاهکار استاد Fumito Ueda روی PS2 فراتر از زمان خود بود. به گونهای که اکنون پس از 2 دهه هنوز هم بی همتاست. این الماس درخشان برای اینکه نگاه شما را تسخیر خود کند به زمان زیادی نیاز ندارد. شاید تنها چند دقیقه، و پس از آن محال است آن را فراموش کنید.
سبک معمایی طرفداران زیادی ندارد، از شما چه پنهان بنده هم چندان رغبتی به آثار این سبک ندارم، مگر اینکه با یک اثر درخشان طرف باشیم که تمام جوانب را رعایت کرده باشد. چرا که این سبک فوقالعاده حساس است و رعایت نکردن موارد لازم اثر را تباه میکند.
شروع Ico به این شکل است که ما شاهد حمل پسربچهای شاخدار به طرف قصری مخروبه هستیم. این پسر به عنوان قربانی به آنجا برده میشود و افراد در آخر پس از زندانی کردن او طلب بخشش میکنند و امیدوارند که این قربانی برای روستا خوش یمن باشد. با مشاهدهی این صحنه ما به عنوان مخاطب این تصور را میکنیم که احتمالاً این پسرک شاخدار نخستین قربانی این افراد بی خرد نبوده است ولی داستان این اثر قرار نیست به این موضوع بپردازد.
در حقیقت داستان 2 روایت را پیش میگیرد که یکی پیرامون Ico (پسرک شاخدار) و دیگری به دخترکی به نام Yorda میپردازد. پسرک به لطف معماری اشتباه قصر موفق به فرار میشود و به دخترک محبوسی در قفس برمیخورد. پس از آزاد کردن این دخترک که یوردا نام دارد، متوجه میشود که قادر به مکالمهی با او نیست. چرا که زبانی که دخترک با آن سخن میگوید نامفهوم و ناشناخته است. ولی با این حال هر دو تصمیم میگیرند که به کمک هم از قصر فرار کنند.
دو عنصر اصلی بازی معما و سکوبازی هستند. قصر پر شده است از مانعهای گوناگون و دشواریهای محیطی. با این حال Ico هیچ مشکلی با این موضوع ندارد و فوق العاده چابک است. در طرف مقابل یوردا که بیشتر عمر خود را در قفسی محبوس مانده است توان چندانی ندارد و در جابهجایی بسیار ضعیف و شکننده است. این موضوع کلیدیترین تفاوت این بازی با عناوین مشابه است.
هر ناحیه از قصر حکم یک معما برای Ico دارد و او باید ضمن فائق آمدن بر آن یک مسیر ویژه هم برای یوردا فراهم کند. چرا که یوردا چابکی و توانایی Ico را ندارد و اغلب مواقع باید دست او را گرفته و هدایت کنید. اما این موضوع که در ظاهر یک نقطه ضعف به نظر میرسد در باطن فوقالعاده لذتبخش مینماید که این به لطف طراحی جذاب معماهاست.
نکتهی جالب در خصوص معماهای بازی اینجاست که آنها در محیط تنیده شدهاند. به عنوان مثال در اوایل بازی Ico باید پایهی یک پل را منهدم کند تا به همراه یوردا به سطح پائین قصر دسترسی پیدا کنند. این درهمتنیدگی معما با محیط فوقالعاده هوشمندانه صورت گرفته است.
البته این درهمتنیدگی زمانی جذاب میشود که ما شاهد تنوع محیطی هم باشیم. سازندگان Ico کاملاََ بر این اصل حرفهای واقف بودهاند و برای همین است که شاهد مناظر متنوع در بازی هستیم. از پلهای سنگی گرفته تا باغهای سرسبز. نکتهی مهم اینجاست که این تنوع انسجام کلی را حفظ کرده است و شما باور میکنید که همهی این محیطها در نهایت به سازهای مشترک مرتبط هستند.
بخشهای مختلف این قصر عظیم با زوایای دوربین حرفهای مزین شدهاند. باور آن سخت است که این بازی در سال 2001 یک همچین دوربین پویایی را ارائه داده که هنوز هم نفسگیر است. حتی با در نظر گرفتن استانداردهای امروزی هم تماشای بالا رفتن Ico از زنجیری آویزان در کنار برجی که در پسزمینه رخنمایی میکند، چشمنواز است.
مبارزات هم نقشی در Ico ایفا میکنند. هر چند که نقش آنها جزئی باشد. هرازگاهی میبایست با موجودات سایه مانند که قصد ربودن یوردا را دارند، مبارزه کنید. با اینکه برخی منتقدان مبارزات این بازی را به دلیل تکراری بودن نقد میکنند، ولی به نظر بنده این مبارزات توانستهاند چرخهی حل معما و کاوش مستمر را بشکنند و تنوع ایجاد کنند. و همچنین اینکه یک استرس مناسبی هم به مخاطب وارد میکنند.
اینکه Ico وظيفهی مراقبت همیشگی از یوردا را برعهده دارد، شاید این تصور را ایجاد کند که یوردا شخصیتی مزاحم و بلااستفاده است. ولی این تصور درست نیست. در طول بازی بارها با درهایی مواجه میشویم که فقط یوردا به سبب قدرت جادویی که دارد توان باز کردن آنها را داراست. در نتیجه بدون یوردا بدون شک Ico نمیتوانست پیشرفت چندانی داشته باشد. درست است که زحمت اصلی بر دوش Ico میباشد ولی هر دو شخصیت مکمل یکدیگر هستند و وجودشان ضروری بوده است.
سازندگان در اقدامی هوشمندانه بر لزوم وجود یوردا تأکید کردهاند و ذخیرهی بازی زمانی صورت میگیرد که هر دو شخصیت روی نیمکتهای به خصوصی بنشینند. همین مکانیک ساده به بازیباز خاطرنشان میکند که به وجود یوردا وابسته است.
با اینکه اغلب مکانیکهای طراحی Ico هوشمندانه و آیندهنگرانه بودهاند، این داستان است که بیش از همه میدرخشد. دلیل اصلی اینکه بازی پس از گذشت 20 سال هنوز هم بیهمتاست داستان است. شاید در نگاهی سطحی ماجرای فرار کردن 2 کودک از قصر جذاب نباشد ولی این هنر روایت است که شاهکار Ico را خلق کرده است.
Ico و یوردا به طرز شگفتانگیزی باورپذیر و زنده به نظر میرسند. حرکت در محیط بازی Ico به مانند هدایت شخصیتهای معروف بازیهای سکوبازی نیست. یک وزن و تأخیری در حرکات Ico وجود دارد که بیتجربه بودن آن را نشان میدهد. پرشهای او به مانند ماریو دقیق و حسابشده نیستند و ضربات او به هنگام مبارزه شلخته و از روی استیصال میباشند. نبوغ سازندگان در پیادهسازی این انیمیشنها این حس را به شما منتقل میکند که در حال کنترل یک پسربچه هستید نه یک شخصیت مصنوعی بی روح در بازیهای ویدئویی.
داستان تأثیر اصلی خود را در ساعات پایانی بازی با سینماتیکهای جذاب پیرامون یوردا به نمایش میگذارد. این کار با تأکید بر تعلق خاطر مخاطب به شخصیت یوردا صورت میگیرد. چه این تعلق خاطر ناشی از دلسوزی برای او باشد که تمام عمرش را زندانی بوده است و چه ناشی شده از حس میل به محافظت از فردی معصوم که توان دفاع از خود را ندارد. یوردا شخصیتی است که مخاطب را به شکل طبیعی وابستهی خود میکند.
این بازی تلفيق دلچسب گیم پلی و روایت است. تلفیقی که عناوین زیادی توان ارائهی آن را ندارند و در انحصار این مدیوم دوست داشتنی ماست. هیچ مدیوم دیگری نمیتواند مخاطب را به این شکل و از طریق تعامل با یک شخصیت وابسته کند. نوابغ Team ICO و استاد فامیتو اوئدا این ایده را به نحو احسن اجرا کردند. اکثر بازیهای داستانمحور روایت را از طریق سینماتیک و دیالوگ انجام میدهند ولی این شاهکار بی همتا روایت را با گیم پلی آمیخته است.
بازی Ico عنوانی است که گذر زمان تنها بر ارزش آن افزوده است. چند عنوان را میتوانید پیدا کنید که پس از گذشت 2 دهه هنوز هم درخشان و بی مانند باشند؟ بدون شک تعداد آنها زیاد نخواهد بود. در هنرصنعتی که آثارش اغلب تکراری و آشنا به نظر میرسند این برلیان را از دست ندهید.
امتیاز ساویسگیم: 10 از 10
FINAL VERDICT
Ico is a title that over time has only added value. How many titles can you find that are still brilliant and unique after 2 decades? Undoubtedly, their number will not be large. Do not miss this diamond in the art industry, whose works often seem repetitive and familiar
SavisGame Score: 10 out 10
درود رضاجان لذت بردیم🌷 اثری شاهرانه و بی نهایت زیبا. یکی از بهترین و منحصربه فرد ترین آثار مدیوم🌷
سپاس از توجهتون آقای نصرالهی عزیز🌹 بی همتاست این اثر