نقد و بررسی بازی DOOM Eternal
(به قلم حسن نصرالهی)
در این سالها بازیهای شوتر اول شخص، روالی نسبتاً عادی را طی کردهاند. سازندگان همچنان در مسیری از پیش تعیین شده و امتحان پس داده حرکت میکنند و با خلق عناوین تکراری و البته مخاطب پسند، سعی در قبضه کردن بازار دارند. این رویه باعث شده، سبکی که یکی از محبوبترین سبکهای بازیهای ویدیویی محسوب میشود به ورطهی تکرار بیفتد. و سازندگان چندان میلی به نوآوری نداشته باشند.
در واقع به غیر از عناوینی محدود، چندان نمیتوان به آثاری رسید که دلبسته به قواعد مدرن عصر معاصر نباشند. آثاری که با اصولی کلاسیک و تا حدی تلفیقی، توانستهاند ریشهها را به شکلی نوین بازیابی کنند، بسیار محدود هستند. انگار سازندگان یادشان رفته، قبل از آنکه Call of Dutyها عرضه شوند این Doom و ولفنشتاین بودند که معیار سنجشی برای بازیهای هم سبک به شمار میرفتند.
id Software و بتزدا اما، خط بطلانی بر این رویهی فرسوده کشیدهاند و با خلق Doom Eternal، به چنان دستاورد بزرگی رسیدهاند که به سادگی نمیتوان با نگاهی نقادانه به آن پرداخت. خالقان که در سال 2016 با عرضهی Doom به موفقیتهای بسیار خوبی رسیده بودند، اکنون با همان فرمول ذکر شده و با پر و بال بخشیدن به عناصر موفق نسخهی قبلی، یکی از خوش ساختترین و دیوانهوارترین شوترهای تاریخ را خلق کردهاند.
Doom Eternal موفق در مکانیزه کردن تمامی عناصر گیم پلی میشود و در سیر مراحل فوق العادهاش، آنها را ماهرانه به کار میگیرد. خالقان برای دستیابی به دستاورد فوق العادهشان، علاقهی کمی به عناصر مدرن نشان دادهاند و جنبههای کلاسیک ژانر را به شیوهای یگانه بازیابی کردهاند.
در واقع بازی همهی ملزومات را برای خلق یک عنوان شگفت انگیز در اختیار دارد. از قهرمانی قلچماق که به سبک آثار اکشن دههی 80 میلادی یکهتاز است تا سرعت و اکشن دیوانهواری که فارغ از حس ناب کلاسیکاش، کاملاً مطابق با معیارهای امروزیست.
بطور کلی این بازی لعنتی خیلی کلاسیک است! عناصر مدرن و نگاه ساده انگارانهی اکثر سازندگان این ژانر، هیچ جایی در بازی ندارند. اگر کوچکترین تعللی از خود نشان دهید در کسری از ثانیه کشته میشوید. بازی به سختی اجازه نفس کشیدن را به بازیباز میدهد و از سیستم سلامتی خودکار نیز بی بهره است.
در اصل “DOOM Eternal” کاری میکند که عناصر مدرن این ژانر، تاریخ مصرف گذشته به نظر برسند! بازی در هیاهو و هرج و مرج غیر قابل وصف مبارزاتاش، یکی از زیباترین نمایشهای شوتر اول شخص را تحویل بازیباز میدهد. نمایشی که لحظه به لحظهاش به دستان بازیباز خلق میشود.
شاید قصهی بازی بی اهمیت جلوه دهد اما همین قصهی چند خطی نیز قهرمان بی اعصابی بنام Doom Slayer را پرورش میدهد. داستان به طور کلی بسیار ساده و کلیشهای است. اما فرم روایی آن به دو شیوهی تصویری و نوشتاری میباشد.
مشکلی که در بحث قصه وجود دارد این است که خالقان زیادی آن را جدی گرفتهاند. اما در نهایت قصهی بازی چیز زیادی برای عرضه ندارد. متنهای نوشتاری نیز که در گوشه و کنار مراحل وجود دارند، زیر بار هیجان گیم پلی محو شده و به کلی تلف میشوند. هر چند از Doom به هیچ عنوان توقع قصهای ممتاز را نداریم اما به هرحال کدهای ارائه شده، تاکید بر قصه دارند که کاملاً هم ناکام ماندهاند. البته از پایان بندی بازی نباید غافل شویم که به نوبهی خود عالی و تماشایی از کار درآمده و حسابی غافلگیرکننده است.
در بحث گیم پلی صحبت بسیار است. DOOM Eternal بسیار سریع، کوبنده و نفسگیر است. این نکات که از همان اوایل بازی خود نمایی میکنند با پیشروی به اوج خود میرسند. ازدحام، هرج و مرج و هیجانی که در هر نبرد شکل میگیرد، غیر قابل وصف است.
در حقیقت گاهی آنقدر صحنه شلوغ میشود که اصلاً نمیدانیم چه خبر است! با این حال بازی به همان اندازهای که هیاهو میآفریند، لذتبخش، مفرح و درگیرکننده نیز هست. بازی با قواعد کلاسیکاش کاری میکند که به سادگی دلبستهاش شویم. قواعدی که برای ترسیم دستاوردهای بی نظیر خالقان کاملاً ضروری بودهاند.
همانطور که گفته شد تحرک در بازی حرف اول را میزند. نبردها طولانیاند و اکثراً با فاصلهی نزدیک به هم شکل میگیرند. اگر تعلل کنید در کسری از ثانیه کشته میشوید. دشمنها با نامها و شمایل مختلف که تعداشان نیز بسیار زیاد است، هر کدامشان راهکاری منحصر به فرد را میطلبند. همین نکته باعث شده که مدام با تعویض سلاحها به دنبال راه چاره باشید.
برای مقابله با دشمنان راهکارهای بسیار زیادی پیش روی بازیباز است. فارغ از آنکه بازی نکات آموزشی لازم را برای مقابله با دشمنان در اختیارتان میگذارد اما شما را محدود به هیچ قاعدهی خاصی نمیکند. در واقع بازی آنقدر محتوای گیم پلی دارد که تا آخرین لحظه بازیباز را غافلگیر میکند.
Doom Eternal در تکاپوی رسیدن به آخرین حد سرگرمی، کلکسیونی از بهترین و جذابترین سلاحهای ممکن را در اختیارتان میگذارد. سلاحهایی که آنقدر پرداخته شده و خوش استایل هستند که تمام خواستههای اکشن دوستان را فراهم میکنند. از سلاح پلاسمایی گرفته تا سوپر شاتگان معروف و انواع و اقسام سلاحهای سبک و سنگین، همگی با قابلیتهای فراوان در دسترس هستند تا بتوانید لذتبخشترین فستیوال این سبک را بر پا کنید.
نکتهی قابل توجه این است که تمامی سلاحها قابلیتی چند کاره دارند و هر سلاح با تغییر شکل، کارایی متفاوتی را از خود نشان میدهد. این مکانیکها با فانتزی گراییهای ذهنی بازیباز ترکیب میشوند تا پدیدهای عجیب را موجب شوند. پدیدهای که به خوبی نیاز بازیبازهای روز را میداند. بازی در میان آن مبارزات نفس گیر و بی مثالاش، راهکارهای متنوعی را برای طراوت بخشیدن به گیم پلی در پیش میگیرد. فصول سکوبازی، معمایی و مراحل زیرآبی، ضمن آنکه فرصت تنفس را به بازیباز میدهند، با پرداختی رضایت بخش، به خوبی تنوع لازم را به بازی میبخشند.
همه چیز در DOOM Eternal حساب شده است. ارتقاءها نیز بسیار چند لایه و چند شاخه هستند. در واقع هر آن چیزی که بازی معرفی میکند قابل ارتقاءست. سلاحها، خصوصیات فردی، خط سلامتی، Armor و هر آنچه که فکر کنید بارها و بارها ارتقاء مییابند تا غنای گیم پلی بی حد و مرز شود. “DOOM Eternal” در مسیر تکامل ژانر قدم برداشته و با پشت کردن به قواعد کلیشهای روز، ریشهها را یادآوری میکند. ریشههایی که اکنون بسیار تنومندتر از گذشته خود را نشان میدهند.
به طور کلی هر چقدر در بازی پیشرفت کنید، همه چیز لذتبخشتر میشود. بازی در معرفی مکانیکها و قابلیتهای جدید، به هیچ عنوان خساست به خرج نمیدهد و تا لحظهی آخرش سربلند است. به غیر از موارد گفته شده، در طول مراحل دروازههایی وجود دارند که باید با کلیدهایی خاص آنها را باز کنید. کلیدها با کمی دقت، جستجو و سکوبازی در دسترس واقع میشوند. این دروازهها (Slayer Gates) شما را به نبردهای چالش برانگیزی فرا میخوانند که بسیار جذاب و نفسگیر هستند.
نکتهی دیگر اینکه خالقان برای آنکه بازیباز را به جهان گردی تشویق کنند، ملزومات ارتقاء و آیتمهای مخفی را در گوشه و کنار مراحل، گنجاندهاند. آیتمهایی که دکوریها و موزیکهای نسخهی کلاسیک را شامل میشوند. این آیتمها که در مکانی به نام Fortress of Doom قابل دسترس هستند، در یک کلام فوق العادهاند. برای این بندهی حقیر، پیدا کردن این آیتمها و فائق شدن بر چالشها، آن قدر لذتبخش بود که به هیچ عنوان نمیتوانستم از کنار آنها عبور کنم!
به عبارتی جهان گردی به لطف این نکات و نقشهی سه بعدی مناسب، بسیار لذت بخش از کار درآمده و این موارد در دل یکی از جنون آمیزترین شوترهای تاریخ، تناقضی بس عجیب است که تعاریفی نو را ارائه میدهد. اما نکتهای دیگر که باید به آن اشاره کنیم، طنزی ماهرانه در دل بازی است. این طنز گاهی خود را در دل فینیشرهای دیدنی بازی نمایان میکند یا به صورت هوشمندانهای بازیباز را سر کار میگذارد!
در مورد فینیشرها که بسیار هم جذاب هستند، دشمنان معمولاً به شکل کمدی واری از بین میروند که به لطف انیمیشنهای فوق العاده، تا آخرین لحظه جذابیت خود را از دست نمیدهند. این کمدی حساب شده اما در مورد غولآخرهای نفسگیر بازی هم صدق میکند.
غولآخرها در نگاه اول واقعاٌ چالش برانگیزند و در هیبت یک مبارزهی نفسگیر ظاهر میشوند. به هرحال با آزمون و خطا و با توجه به نکات آموزشی لازم، آنها را پشت سر میگذاریم. نکتهی جالب اینجاست که بازی بعدها آنها را در کنار همان دشمنان همیشگی قرار میدهد، تا بازیباز را حسابی سر کار بگذارد. این جنبههای کلاسیک، فارغ از چالشهایی اساسی، بازی را لحظهای از نفس نمیاندازد.
به لطف طراحی مراحل عالی، موقعیتهای مختلفی در بازی خلق میشوند. هر مرحله و هر نبردی که شکل میگیرد با دیگری متفاوت است. بازی ماهرانه و مبتکرانه توازن را در کلیهی بخشها برقرار میکند و با وجود آنکه میلی عجیب به هیاهو و هیجانی بی حد و مرز به واسطهی مبارزات دارد اما در تمامی سطوح گیم پلی، عملکردی دلچسب و رضایت بخش را ارائه میدهد.
همانطور که گفته شد، DOOM Eternal محتوای فوق العادهای را ارائه میدهد. سلاحها و تجهیزاتی که برای مقابله با دشمنان در اختیارتان است، شما را به زیباترین و فانتزیترین شکل ممکن درگیر مبارزات میکنند. به جز غولآخر پایانی که بیش از حد طولانی و حوصله سر بر میشود، بازی ایراد خاصی ندارد و تمامی عوامل آن، در بهترین شرایط کارکرد هستند.
به طور کلی همه چیز محیا شده تا بازیباز از عنوانی پیشرو و برتر لذت ببرد. DOOM Eternal از 13 مرحلهی متفاوت تشکیل شده و مدت زمان آن نیز برای یک عنوان شوتر بسیار قابل توجه است. در این مراحل سناریوهای متفاوتی را تجربه میکنید و از گرافیک و فضاسازی چشمگیری که خالقان برایتان تدارک دیدهاند لذت وافری میبرید.
گرافیک به نوبهی خود دستاوردی فوق العاده است. ضمن آنکه بازی با 60 فریم بر ثانیه اجرا میشود که خود نقش به سزایی در کیفیت فوق العادهی مبارزات دارد. انیمیشنهای بی نظیر نیز که هنگام فینیشرها بسیار خودنمایی میکنند، کاری برجسته و دیدنی هستند. به دنبال این بحث، موسیقی و صداگذاری بسیار خوب هم تجربهی بازی را به غایت لذتبخش میکند.
Doom Eternal از هر جنبهای پر از نکات آموزشی ارزشمند است. ساختارمند و استوار با اقداماتی اصولی که به دور از استاندارهای تسلط یافته، خود را به شایستگی تثبیت میکند. این بازی به سادگی میتواند چشم اندازی از آیندهی درخشان این ژانر محبوب باشد. عنوانی با ارزش تکرار بالا و چندین درجهی سختی متفاوت، که تا مدتها علاقه مندان را درگیر یک سرگرمی بی پایان میکند.
امتیاز ساویسگیم: 9 از 10
FINAL VERDICT
Doom Eternal is invaluable in every way. Structured and stable, it establishes itself competently with principled actions that are far from the dominated standards. This game can easily be a vision of the bright future of this popular genre. A title with a high repetition value and several different degrees of difficulty, which for a long time engages the enthusiasts in an endless entertainment
SavisGame Score: 9 out of 10
- نقد و بررسی بازی Alan Wake؛ کابوسی بی پایان
- نگاهی بر ماجرای Ghost of Tsushima؛ آخر این دندان گردی سونی کار دستش میدهد!
- کارگردان خلاق بازی فاینال فانتزی 15 دو بازی بزرگ در دست توسعه دارد
- پایان یک عمر خاطرهسازی Japan Studio به صورت رسمی
- روز داوری؛ چرا ترمیناتور 2 یکی از بهترین فیلمهای علمی تخیلی تاریخ است؟
فوقالعاده آقای نصرالهی عزیز🌹❤🌹 یکی از بهترین و لذتبخشترین بازیهای چند سال اخیر
درود بر تو رضاجان🌷. فوق العادست این بازی. ممنون بابت قرار دادن نقد اقا رضای گل🌷