نقد و بررسی بازی Sekiro: Shadows Die Twice
(به قلم حسن نصرالهی)
شکست میخوری و بر میخیزی، صدها بار مرگ را تجربه میکنی باز هم به مسیرت ادامه میدهی، نا امید و خسته از تکرار مکررات با تلاشی مضاعف با آن مقابله میکنی تا بلکه طعم پیروزی را بچشی و سرانجام یکی از بیرحمانهترین بازیهای تاریخ را خود به چالش بکشی…
“میازاکی” بازیساز عجیبی است. او در آثارش فرمولی را به کار میبرد که خیلی از بازیسازها از نزدیک شدن به آن هراساناند. قواعد سختگیرانه و در عین حال کلاسیک میازاکی که با ترکیب عناصر مدرن در آثارش جاری میشود، تجربهای به غایت منحصربه فرد است که تنها از افکار او سرچشمه میگیرد. آنهایی که با آثار این بازیساز بزرگ ساعتهای متوالی مشغول بودهاند، به طور حتم میدانند که سختی بی رحمانهی بازیهای او، دلیل محکمی است بر تجربهی آثاری مطلقاً فرمال که هیچ عنوانی نمیتواند شبیه آنها باشد.
وقتی خالق جهانی را چنین منحصر به فرد میسازد و روی قواعد قانونمندش با جسارت پافشاری میکند، تبدیل به مولفی تاثیرگذار میشود. اکنون موتیفهای تکرار شوندهی میازاکی بخش مهمی از این هنرصنعت هستند و خیلی از بازیبازها برای آثار او سر و دست میشکنند. او در هر بازی مسیر خودش را با قدرت ادامه میدهد و دستاوردهای خویش را به درجاتی بالاتر میبرد.
فارغ از درجه سختی غیر معمول، آثار او جادویی دارند که بازیباز را رها نمیکند. Sekiro: Shadows Die Twice نیز در بند همین جادوست که وقتی تجربهاش میکنیم با تمام دردسرهایی که گاه ناجوانمردانه به ما تحمیل میشوند با آنها کنار میآییم، چون میدانیم در هر صورت غیرمنطقی نیستند! و ته دلمان روشن است که سرانجام میتوانیم بر هر مشکلی فائق شویم و جشن پیروزی را هم بگیریم!
پاداش اصلی در بازیهای میازاکی نه گرفتن جادو یا قدرتی خاص، بلکه همان جشن پیروزی است که بعد از شکستهای متوالی شکل میگیرد. احساسی که نیروی محرکی میشود برای پیشروی در بازی و مقابله با صدها بار مرگ! اما قبل از این احساس منحصربه فرد، نکات درخشان و کاملاً سیستماتیکی در بازی به چشم میخورد که به آنها خواهیم پرداخت. نکاتی که منجر به خلق شاهکاری دیگر از خالقان توانمندش شده است.
سایهی مرگ
طببعتاً قصهی Sekiro: Shadows Die Twice مثل تمام آثار “FromSoftware” چندان نمیتواند پر رنگ باشد. بازی داستان یک شینوبی را در دوران سنگوکو ژاپن روایت میکند. پلات اصلی آن نیز خیلی ساده است؛ سکیرو باید از ارباب جوان خود “کورو” محافظت کند. اما در نهایت همه چیز به بازیباز بستگی دارد که چقدر میخواهد از اسرار جهان و جزئیات داستانی فاش شود.
قصهی بازی کاملا مناسب آن است اما شاید نکتهی برجستهای در آن به چشم نخورد. هر چقدر تمایل داشته باشید میتوانید اسرار داستانی را کشف کنید و در یک کلام به چیستی و چگونگی داستان پی ببرید. اما در نهایت هم قصه و هم شخصیت پردازی چندان نکتهای قابل اتکا نیستند و جای زیادی هم برای بحث ندارند. اگرچه کاملاً مناسب بازی هستند و پایانهای چندگانه نیز، داستان سرایی این اثر را غنیتر کرده است. دنیای عجیب و پر ماجرای بازی، نکات شنیدنی زیادی دارد که با کنکاش و تعامل با افراد آشکار میشود.
در واقع قصهی این اثر میتواند بهانهای باشد برای ماجراجویی در دنیایی بی رحم که هر گوشهاش خطر در کمین است. اما لذت جهان گردی و ماجراجویی در دنیای اسرار آمیز سکیرو، ارزش هر ریسکی را دارد. و این میل تمام نشدنی برای کنکاش، مبارزه و چالش بیشتر، مثل خورهای به جان هر بازیبازی میافتد تا هر آنچه که در جهان بازی وجود دارد را فتح کند! این از همان جادوهای ذکر شده است که آثار کمی در تاریخ به آن دست یافتهاند. تمایل برای فهمیدن هر آن چیزی که در بازی وجود دارد و در نوردیدن دنیایی که با وجود بی رحمی هر چه تمام، بازیباز را در خود غرق کند. جهان سکیرو به جرات یکی از بهترین و ماجراجویانهترین جهانهای ساخته شده در تاریخ بازیهای ویدیویی است.
اربابان سایه
گیم پلی Sekiro: Shadows Die Twice به نوبهی خود شاهکار و بسیار درگیرکننده است. بازی تجربهای کاملاً فرمال است و مهارت در آن حرف اول را میزند. در بازی هیچ نکتهی محیر العقولی برای سکیرو در نظر گرفته نشده است. چند ضربها محدودند و تنها سلاح موجود در بازی همان شمشیر کاتانای (Katana) اول بازی است که تا آخر هم بدون تغییر باقی میماند. اما بازی با شیوه ی نوین، دیسیپلین و فرمال مبارزاتاش کاری میکند که هیچ کمبودی احساس نشود و وابستگی به این سلاح استادانه شکل میگیرد.
Sekiro: Shadows Die Twice با امکانات تسلیحاتی اندک، سرگرمی و محتوایی چشمگیر دارد. وقتی بازی به چنین درجهای از عمق برسد، کلیشههای رایج از جمله ارتقاءها، سلاحهای متنوع و هر آن چیزی که فکرش را میکنید وصلهی آن نمیشوند، زیرا بازی با تکیه بر “مهارت” بازیباز پرداخته شده است. این اصل بنیادین بازی باعث شده به کلی از اصطلاحات رایج فاصله بگیریم، حصارها را بشکنیم و بجای آنکه نامی از سیستم مبارزات ببریم به اصطلاح جدید “هنر مبارزات” برسیم. هنری که آنقدر بازیباز را درگیر میکند و آنقدر عمیق است که بعد از صدها بار مرگ و تکرار مکررات هم تازگی خود را از دست نمیدهد.
مبارزات سخت هستند و معمولاً بسیار هم طولانی میشوند. دشمنان متنوعاند و هر کدامشان اگر دست کم گرفته شوند میتوانند به سادگی باعث مرگ و هدر رفتن همهی زحمات شوند. در همین راستا درگیر شدن با جمعی از آنها کار عاقلانهای بنظر نمیرسد.
دلایل زیادی برای هر چه سختتر شدن بازی وجود دارد. یکی از این دلایل، اصرار بازی بر شیوهی هجومی بازیباز است. یعنی علاوه بر اینکه باید به موقع دفاع کنید، جا خالی دهید، باید ضربات خود را به صورت مداوم وارد کنید تا نوار پاسچر (Posture) حریف خصوصاً غولآخرها پر شود تا بلکه بتوانید تمام کنندهها را اجرا کنید.
نوار پاسچر هر چقدر پر شود، استقامت حریف کمتر میشود و اگر به نهایت برسد تمام کنندهها اجرا میشوند و این برای شما نیز صادق است. توجه به این نوار و مدیریت آن میتواند کلید پیروزی در مبارزات باشد. هر چند در کل کار نسبتاً مشکلی است و لزوماً در هر مبارزهای هم امکان پذیر نیست. بنابراین توجه به نوار سلامتی نیز در کنار این مهم حائز اهمیت است و میتوان با تمام کردن خط سلامتی دشمنان، تمام کنندهها را اجرا کرد.
اما در هر صورت این مدیریت و مهارت بازیباز است که تفاوتها را رقم میزند. خالقان با پایبندی به قواعد کلاسیک و پیوند آن با عناصر مدرن، به محدودیتهای قانونمند تعریف دوبارهای بخشیدهاند. یعنی محدودیتها وجود دارند اما با تکیه بر مهارت، تجربهای متفاوت برای هر بازیبازی خلق میشود.
نکتهای دیگر در باب مبارزات بازی مهارتها هستند. مهارتها با میزان تجربهای که از مبارزات کسب میکنید تکمیل میشوند و در بازی به کارتان میآید. ضمن آنکه به غیر از شمشیر Katana، دست مصنوعی (Prosthetic Arm) سکیرو هم قابلیتهای زیادی را شامل میشود که با بهره گیری درست از آنها همه چیز به توازن بهتری میرسد.
از جملهی این قابلیتها، میتوان به تبر سهمگین او (Loaded Axe) اشاره کرد که برای دشمنان سپر به دست تنها راه چاره است. سلاح آتشین Flame Vent هم میتواند تا حد زیادی در مبارزات راه گشا باشد. شوریکن این ابزار پرتاپی یکی دیگر از سلاحهای کارآمد سکیروست. و نه تنها در صورت استفاده درست میتواند نوار پاسچر دشمنان را تا حدودی پر کند بلکه به طور کلی بعضی از حملات آنها را نیز میتواند خنثی کند و فرصت ضربات را به بازیباز بدهد.
این ابزارها تعدادشان در طول بازی بیشتر میشود و هر کدامشان به درجههای بالاتری هم میرسند و قدرت و کاراییشان نیز بهتر و لذت بخشتر میشود. البته شرط استفاده از این ابزارها، نشان روح سفید (White Spirit Emblem) است. این روحها را هم میتوانید در مبارزات جمع آوری کنید و هم میتوانید آنها را با پرداخت هزینه از طریق مجسمههای “Sculpture Idol” به دست آورید.
در واقع این مجسمهها، حکم همان Bonfireهای سری سولز را دارند که با استراحت در کنار آنها نوار سلامتیتان بازیابی میشود و امکان سفر به جای جای نقشه را نیز فراهم میکند. از طرفی تکمیل مهارتها، ارتقای نوار سلامتی و افزایش Attack Powerها به وسیلهی این مجسمهها صورت میگیرد.
البته شرط افزایش عوامل فوق، کشتن مینی باسها و غولآخرهای موجود در بازی است. همین امر موجب شده دنیای پر خطر بازی را زیر و رو کنید تا بلکه بتوانید مینی باسهای بیشتری را شکار کنید و ضمن تجربه کردن چالشهایی نفس گیر، خود را در مقابل دشمنان سرسخت بازی مقاومتر کنید.
اما در کل مهارت بازیباز تعیین کنندهی برتری است و واکنشهای به موقع از جمله جا خالی دادن، دفاع، بلاک و منحرف کردن ضربات، راز پیروزی و پیشروی در این دنیای تاریخی و پر ماجراست. اگر بازیباز با قوانین سخت و بی رحمانهی بازی کنار بیاید جادوی آن هرگز رهایاش نمیکند. هر چند تفکر و دیدگاه خالقان مبنی بر اینکه “از اشتباه خودتان درس بگیرید” با تکرار مداوم رخدادها، کمی بازی را طاقت فرسا میکند، اما مبارزات تکرار نشدنی، خونین و زندهی این اثر هرگز آن را در مسیر تکرار قرار نمیدهد. حتی اگر در سفری بی رحمانه بارها و بارها مرگ را تجربه کنیم، مبارزات نفس گیر بازی نمایشی خیره کننده و جادویی دارد.
سیر پیشروی در مراحل نیز به نوبهی خود عالی و پر استرس هستند. بازی تنها روی هنر مبارزاتاش تمرکز ندارد بلکه جهانی اسرار آمیز برای ماجراجویی دارد که هر گوشهاش خطر در کمین است اما جوایز و آیتمهای ارزشمندی نیز در انتظار است.
از همان ابتدا و با کمی پیشروی در بازی، جهان آن در اختیار بازیباز قرار میگیرد و میتواند به هر سویاش سرک بکشد. همان طور که عرض کردم Sekiro: Shadows Die Twice با تکیه بر مهارت بازیباز ساخته و پرداخته شده برای همین مانعی برای پیشروی وجود ندارد.
هر منطقه پر از راههای مخفی و آیتمهای بسیار است که با جستجو قابل دسترسی هستند و مکانهای صعب العبور نیز با قلاب سکیرو فتح میشوند. این قلاب نقش پررنگی در بازی دارد و در طول مراحل ابزاری کاملاً کاربردی به شمار میرود. برای مخفی کاری نیز که بازی روی آن تاکید ویژهای دارد، این قلاب میتواند سکیرو را به ارتفاعات ببرد و او را از چشم دشمنان دور نگه دارد.
مخفی کاری در Sekiro: Shadows Die Twice واقعاً لذت بخش است و با استفاده از آن میتوان سادهتر مراحل را پیش برد و با تمام کنندههای خونین، دشمنان را از پیش رو برداشت. البته قابلیتهایی که برای مخفی کاری تحت نام Ninjutsu معرفی میشوند این بخش را جذابتر هم میکنند و راهکارهای متفاوتی را برای پیشروی در اختیار بازیباز قرار میدهند و حتی میتوانند کلید رسیدن به راههای مخفی هم باشند!
هر چند هوش مصنوعی در زمینه مخفی کاری شاید بیش از حد ابتدایی باشد اما در کل مخفی کاری تجربهای لذتبخش است و نقش پررنگی هم در گیم پلی دارد. به هرحال Sekiro: Shadows Die Twice در زمینهی گیم پلی و طراحی مراحل عالی عمل کرده است و قواعد کلاسیک را با عناصر مدرن آمیخته است. نتیجهی این امر محصولی را در اختیار بازیباز قرار داده که ضمن درجه سختی غیرمعمول، ساعت ها فعالیت، کنکاش، ماجراجویی و مبارزاتی بی تکرار را به ارمغان آورده است. سکیرو دلبسته به قواعد کلاسیک بازیسازی است که با تفکراتی به روز شده سر و سامان یافته. قواعدی که ترسیم شدهاند ما را در بازی نگه دارند اما هرگز به شیوهای کلاسیک محدودمان نمیکنند. در واقع جادوی سکیرو چیزی بیش از اتفاقات رایج دنیای بازیست.
در باب گیم پلی نکات زیادی برای بازگو کردن وجود دارد که پرداختن به همهی آنها وقتگیر میشود. از کارایی منحصر به فرد آیتمها تا یادگیری فنون جدید که همگی میتوانند برای پیشرفت در بازی راه گشا باشند. باید به دستورالعملها توجه کرد و آنها را فرا گرفت تا سیر پیشروی در بازی بهتر و سادهتر شود. هر چند در نهایت باز هم تکرار میکنیم که همه چیز به مهارت بازیباز بستگی دارد و مهارت نیز در بازی بدست میآید. با درس گرفتن از اشتباهات، یافتن نقطه ضعف دشمنان و تحمل کردن مرگهای متوالی، بازی به سرانجام میرسد و مزهی تمام کردن آن نیز تا مدتها از یادتان نمیرود!
سکیرو با گیم پلی بی نظیر و پرتنش به ندرت اجازهی نفس کشیدن را به بازیباز میدهد. در واقع وقتی صحبت از گیم پلی و مکانیکهای مبارزات به میان میآید، سکیرو از بهترین مثالهای دنیای بازی است و ارزش تکرار بسیاری دارد. این ارزش تکرار تنها برای این نیست که پایانهای مختلف بازی را تجربه کنید. بلکه تکرار دوباره و دوبارهی بازی به دلیل مبارزات نفس گیر و پر هیجان آن است که لحظهای بوی تکرار نمیدهند. سکیرو بازیباز را درگیر “هنر مباررات” میکند. پس از این هنر لذت بسیار ببرید.
زیباییهای یک دنیای بی رحم
Sekiro: Shadows Die Twice از نظر گرافیکی و خصوصاً کارگردانی هنری بسیار دیدنی است. محیطهای مختلف پذیرای ماجراجویی بازیباز هستند و هرکدامشان از نظر هنری نمونهای ندارند. روستاها، قلعهها، غارها، معابد و جنگلها همگی زیبا و چشم نواز از کار در آمدهاند. از طرفی فیزیک بازی نیز فوق العاده میباشد و تاثیر ضربات شمشیر سکیرو بر محیط دیدنی است.
همه چیز در محیط تحت تاثیر حرکات سکیروست و انیمیشنها نیز تا حد امکان عالی و باور پذیر هستند. در کل بخش گرافیکی بازی کاملاً سربلند است و سکیرو گاهی آنقدر زیبا و دیدنی میشود که بازیباز را به ایستادن و دیدن مناظر تشویق میکند. موسیقی و صدا گذاری هم کاملاً موفق و تاثیرگذار است. صدای برخورد شمشیرها و صدای هر آن چیزی که در بازی میشنوید با دقت فراوانی ساخته و پرداخته شده است. به دنبال این بحث، موسیقی نیز تجربهای واقعاً ارزشمند است و سازهای خاور دور انصافاً فوق العاده و شنیدنی از کار در آمدهاند و بازی از این حیث به نوبهی خود تجربهای درخشان است.
سخن پایانی
Sekiro: Shadows Die Twice با وجود روندی چالش برانگیز، تجربهای فوق العاده است. سختی بی رحمانهی بازی در هر صورت منطقی است و همین امر باعث شده ساعتهای متوالی با مبارزات خونین و درگیر کنندهی آن همراه شویم و لحظههای جذاب و نفس گیری را تجربه کنیم. FromSoftware باز هم با تکیه بر اصول بازیسازی خود، عنوانی منحصر به فرد و پر هیاهو را عرضه کرده و حتی در Sekiro: Shadows Die Twice قواعد سخت گیرانهاش را به اوج خود رسانده است. آنها از پس هر چالش و شکستی یک پیروزی بزرگ را برایمان خلق کردهاند. احساس منحصربه فردی که تنها از آثار FromSoftware و شخص Hidetaka Miyazaki سرچشمه میگیرد. این بازی دنباله رو همان احساس است و تجربهای به یاد ماندنی را ارائه میدهد.
امتیاز ساویسگیم: 9 از 10
FINAL VERDICT
Sekiro: Shadows Die Twice is a wonderful experience despite the challenging process. The brutality of the game is logical in any case, and this has led us to hours of bloody and engaging struggles and experience fascinating and breathtaking moments. Based on its gaming principles, FromSoftware has once again released a unique and sensational title, and even peaked its strict rules in Sekiro: Shadows Die Twice. They have created a great victory for us after every challenge and defeat. A unique feeling that comes only from the works of FromSoftware and Hidetaka Miyazaki
SavisGame Score: 9 out of 10
- آفریقا در تصرف اشرار؛ چرا Far Cry 2 بهترین بازی در سری فارکرای است؟
- ساویسگیم را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید و از مطالب جذاب لذت ببرید
- چرا رئیس فعلی پلی استیشن جیم رایان باید از کار برکنار شود؟
- نقد و بررسی بازی The Last of Us Part 2 | دار و دستهی بازندهها
- نقد و بررسی بازی God of War، خدایی که میخواهد پدر باشد
مثل همیشه عالی آقای نصرالهی عزیز🌹