(به قلم حسن نصرالهی)
وقتی Gears Of War 4 در سال 2016 عرضه شد، عنوانی خوش ساخت را شاهد بودیم. اگر چه عملکرد The Coalition در حد و اندازههای اپیک گیمز نبود. با این حال آنها با بهبود عناصر دوست داشتنی این سری، باز هم تجربهای فوق العاده را به ارمغان آوردند.
کوالیشن با کمترین ریسک ممکن به بهبود عناصر قابل اعتماد این سری پرداخت و نتیجه هم کاملاً رضایت بخش از کار درآمد. به طور حتم بعد از ساخت چنین عنوانی، انتظارات از نسخهی پنجم هم تا حد بسیاری بالا میرود. اما کوالیشن اینبار به جای آنکه به عناصر آشنای این سری تکیه کند، ریسک تغییرات را پذیرفته و Gears 5 را به سمت و سوی دیگری سوق داده است. البته شاکلهی بازی همانی هست که سالها شاهد آن بودهایم. اما تغییراتی وجود دارد که متأسفانه چندان دلپذیر نیستند.
با وجود اینکه تغییرات در مجموع باعث نشده که با عنوانی جذاب روبرو نباشیم اما اگر تغییر موضع کوالیشن به این شکل ادامه داشته باشد، چندان امیدوار کننده نخواهد بود. زیرا عناصر تازه آن چنان مثمر ثمر واقع نشدهاند. حتی به نقاط قوت این سری نیز خدشه وارد کردهاند. در واقع خالقان قدم در راهی گذاشتهاند که هیچ شناختی از آن ندارند. برای همین Gears 5 با تمام شایستگیهایاش، بستر آزمون و خطا برای دورهای جدید است. هر چند باید یادآور شوم که گیرز 5 همچنان تجربهای ارزشمند و هیجان انگیز محسوب میشود.
قصهی بازی پس از گیرز 4 رخ میدهد. با پایانی که در نسخهی قبل شاهد بودیم، مشخص بود که نسخهی پنجم با تغییراتی روبرو خواهد شد. اینبار شخصیت اصلی بازی کیت دیاز است. دخترک احساسی که در نسخهی قبل همراه جمیز فینیکس بود. او که اکنون بالغتر شده، بایستی پاسخ سوالات خود را بیابد و به کابوسهایاش نیز پایان دهد.
متأسفانه قصهی بازی به خوبی نسخههای گذشته نیست. عناوین گذشته در حد و اندازههای یک بازی اکشن قصههای ساده و بسیار خوبی داشتند. سکانسهای کوتاه و شخصیت پردازی عالی، باعث میشد در هیاهوی اکشن فوق العادهی بازی، قصه به خوبی شکل بگیرد و حتی به عنصری مهم تبدیل شود. اما گیرز 5 در زمینهی قصه گویی تقریباً ناکام مانده است. ناکامی هم از جایی شکل میگیرد که بازی گاهی میخواهد قصه گو باشد!
خالقان به هیچ عنوان نتوانستهاند توازن مناسبی در بازی برقرار کنند. گاهی سکانسهای بازی به درازا میکشند و زمان زیادی بازیباز را از هیجان شکل گرفته دور میکنند. گاهی هم در محیطی جهانباز رها میشوید و قصه را به باد فراموشی میسپارید. این نقطه ضعف زمانی جدیتر میشود که شخصیتهای همراهتان هم چیزی برای عرضه نداشته باشند. در نتیجه قصهی بازی کشش لازم را ایجاد نمیکند و کارایی گذشته را ندارد. البته خود کیت دیاز پرداخت مناسبی دارد و در کل چند غافلگیری داستانی هم در انتظار بازیباز خواهد بود.
در حقیقت میتوانیم کیت دیاز را تنها نقطه قوت داستانی Gears 5 بدانیم. دل واکر هم که در این بازی اصلیترین همراه کیت است، هرگز قادر نیست به شخصیتی به یاد ماندنی تبدیل شود. حال اینکه مارکوس فینیکس افسانهای به حاشیه رانده شده و پسر او هم حضور حداقلی در بازی دارد، خود نکتهی دیگریست که از عمق قصه به شدت کاسته است. به هر حال قصهی Gears 5 با اینکه در حد و اندازهی نسخههای گذشته نیست اما تا حدی قابل قبول میباشد. و راه را برای نسخهی بعدی هموار کرده است. البته پایان بندی بازی چندان هم راضی کننده نمیباشد. در همین راستا برای پاسخ به بسیاری از سوالات باید منتظر نسخهی بعدی باشیم.
دنیای Gears 5 نسبت به عناوین قبل بزرگتر و تجهیرات آن بیشتر شده اما در مجموع بهتر نشده است. کوالیشن با رویکردی متفاوت قصد داشته این سری را در مسیری تازه قرار دهد که متأسفانه موفق به انجام آن نشده است. به طور کلی Gears 5 از 4 فصل تشکیل شده است. در فصل اول و چهارم، همان رویکرد همیشگی این سری را با مبارزاتی لذت بخش تجربه خواهید کرد. اما فصل دوم و سوم در محیطی جهانباز به ماجراجویی میپردازید. برای گشت و گذار در این فصول وسیلهای به نام Skiff در اختیارتان خواهد بود. این وسیله به شکل اسنوموبیل طراحی شده و یک بادبان هم روی آن قرار گرفته است.
مشکل اینجاست که ساختار این سری، عناصر جهان باز را بر نمیتابد. این مشکل زمانی حادتر میشود که بدانیم خالقان هیچ شناختی از عناصر جهانباز نداشتهاند. جهان خالی از سکنهی بازی به غیر از اهداف اصلی، چند مأموریت فرعی را هم در خود گنجانده است. اما مأموریتهای فرعی تنها به پاکسازی مناطق خلاصه شدهاند. در این مأموریتها از همان مبارزات همیشگی سری لذت میبرید و جوایزی هم در انتظارتان خواهد بود. اما بهانهی اصلی برای این ماجراجویی و سیر کردن در جهان بازی، همان مبارزات دلچسب همیشگی است تا پاداشهای غیرضروری.
خالقان برای آنکه به ماجراجویی و جهان گردی رنگ و لعاب ببخشند، رباتی به نام جک را در بازی قرار دادهاند. در حقیقت این ربات بعد از عناصر جهانباز، دومین تفاوت بزرگ Gears 5 با عناوین گذشته است. البته این ربات در نسخههای گذشته هم وجود داشته اما در این نسخه به یکی از اجزای مهم بازی بدل گشته است.
جک در این بازی همراه همیشگی کیت میباشد. او کلی قابلیت قابل ارتقاء دارد و به مرور مجهزتر هم میشود. برای آنکه بخواهید مهارتهای او را ارتقاء دهید به آیتمهایی تحت نام Component نیاز خواهید داشت. این آیتمها در جهان بازی پراکنده شدهاند. بازیباز باید با یک ماجراجویی غیرضروری و نه چندان دلچسب آنها را پیدا کند.
قابلیتهای جک در مبارزات اگر چه کارساز خواهند بود اما آن چنان تاثیر گذار نیستند. جک میتواند آیتم های غیر قابل دسترس را برای کیت فراهم نماید. او را به گونهای نامرئی کند و با ایجاد سپر حفاظتی وی را از ضربات مصون بدارد. حتی خود میتواند دشمنان را هدف قرار دهد و با قابلیتهای مختلف شرایط مبارزات را به سود کیت تغییر دهد. اما بازیباز وابستگی خاصی به این قابلیتها نخواهد داشت. خالقان چند معمای دم دستی هم در بازی گنجاندهاند که با کمک جک پشت سر گذاشته میشوند. اما این عناصر نه تنها تب و تاب بازی را گرفتهاند بلکه برعکس اهداف مد نظر سازندگان، از عمق مبارزات هم تا حدی کاستهاند.
تغییرات شکل گرفته با اینکه چندان با ذات این سری جور در نیامده، اما به هر حال جذابیتهایی هم به همراه دارد. سیر کردن در جهان بازی به لطف کنترل روان و لذت بخش Skiff خالی از لطف نیست چه بسا جلوههای بصری چشم نواز هم چاشنی کار شده باشد. از طرفی مأموریتهای فرعی با اینکه تکراری و فاقد کوچکترین نکتهی خاصی هستتد، با این وجود بازیباز را هر چه بیشتر درگیر مبارزات فوق العادهی بازی میکنند.
Gears 5 همچنان با عناصر آشنای سری بازیباز را سرگرم نگه میدارد. هر چند بازی زیادی به بیراهه میرود، اما وقتی صحبت از عناصر دلپسند این سری میشود، گیرز 5 تا حد زیادی میدرخشد.
کماکان با مبارزات مبتنی بر سنگرگیری لحظههایی فوق العاده را تجربه خواهید کرد. این بار مبارزات وسیع تر شدهاند. دشمنان متنوعتر از هر زمان دیگری هستند و سلاحها نیز بسیار افزایش یافتهاند. اما نکتهای که در مبارزات وجود دارد، دور شدن از حالت دفاعی عناوین گذشته است. به عبارتی مبارزات تهاجمیتر از قبل دنبال میشوند.
موجودات انتحاری به نام Popper بی مهابا در مبارزات حملهور میشوند تا بازیباز را از سنگر خارج کنند. دشمنان این چنینی زیادی با شمایلی متفاوت وجود دارد که بدون شک نفسگیرترینشان Warden است. او با سلاحهای سرد حملات کشندهای را ترتیب میدهد. تنها نقطه ضعف او نیز سرش میباشد. بدن Warden به زرهای فولادین مجهز شده که وی را از ضربات مصون میدارد. در حقیقت نبرد با او همواره چالش برانگیز و لذت بخش خواهد بود.
در مجموع دشمنان بسیار متنوعاند. Swarmها با گونههای بسیار بیش تری نسبت به قبل در این بازی حضور دارند. همین هم باعث شده، مبارزات از جذابیتهای فراوانی برخوردار باشند. اگر چه همانطور که گفته شد از عمق مبارزات کاسته شده است. با این وجود Gears 5 چه در زمینهی اکشن و چه طراحی مرحله، همچنان یک بازی خوش ساخت، با اصالت و سرگرم کننده است. عاشقان سری از این لحاظ خیالشان آسوده باشد.
شایان ذکر است که گیرز 5 از سلاحهای بسیار متنوعی هم بهره میبرد. خالقان در زمینهی کیفیت و کمیت سلاح ها انصافاً سنگ تمام گذاشتهاند. سلاحهای قدیمی همچنان عالی هستند و سلاحهای جدید هم به خوبی در تار و پود گیم پلی نهادینه شدهاند.
سلاح Lancer این بار با نمونههای مختلفی در اختیار بازیبار خواهد بود. به طور مثال، می توان به نمونهای اشاره کرد که به جای اره برقی، یک لیزر روی آن نصب شده است. با استفاده از این لیزر میتوانید دشمنان را بمباران کرده و له شدن گوشت و استخوان آنها را شاهد باشید! البته سلاحهای بسیاری برای قلع و قمع کردن Swarmها و دیگر دشمنان بازی در اختیارتان قرار خواهند گرفت. در همین راستا میتوان گفت که گیرز 5 در زمینهی ادوات جنگی، پربارترین قسمت این مجموعهی خوش ساخت و جریان ساز است.
با اینکه نقصهای Gears 5 هرگز نمیگذارند درخشش عناوین گذشته تکرار شود. اما در نهایت بازی از همان اصول سری تبعیت میکند. چه بسا اگر گیرز ۵ بستر آزمون و خطا نمیشد، مسیر پر فروغ عناوین گذشته میتوانست ادامه دار باشد.
بازی Gears 5 همچنان گان پلی فوق العادهای دارد و گاه مبارزاتی استثنایی و به یاد ماندنی را رقم میزند. به غیر از اسنچرهای لعنتی که از عنوان قبل به این بازی آمدهاند، کوالیشن چند مبارزهی حسابی با غولاخرهای بازی را برایتان تدارک دیده است. گل سر سبد این مبارزات هم بدون شک، دست و پنجه نرم کردن با Matriarch (مادر سالار) میباشد.
این غول عظیم الجثه به نوعی گونهی جهش یافتهی برسکر (از غولآخرهای معروف قسمت اول) است. مبارزه با او شرایط بسیار خاصی دارد و به جرأت نفس گیرترین غولآغر این مجموعه را به نام خود رقم میزند! قبل از او ژنرال Raam از نسخهی اول را چالش بر انگیزترین نبرد این سری میدانستم. اما اکنون با حضور Matriarch این افتخار را به او واگذار میکنم! برای آنکه لذت مبارزه با این موجود از بین نرود، نمیتوان توضیحات زیادی را داد. با این وجود به Matriarch اشارهی خاصی داشتم تا مبارزهی جانانه با او را یادآور شوم.
البته غولآخرهای دیگری هم معرفی میشوند که جذابیتهای خاص خود را دارند. مبارزهی پایانی نیز از چند مرحله تشکیل شده که در نوع خود قابل قبول میباشد. در واقع کیفیت مبارزات Gears 5 حتی با وجود تغییرات شکل گرفته، همچنان جذابیت بالایی دارد. این نکته با توجه به تنوع بالای دشمنان و راهکارهای انتخابی فراوان، مثل همیشه لحظات پر تنش و هیجان انگیزی را رقم میزند.
Gears 5 حسرتهایی هم بر دلمان میگذارد. با وجود پتانسیلهای لازم برای مراحل تعقیب و گریز با Skiff، چنین مراحلی وجود ندارند. شخصاً دوست داشتم با این وسیلهی خوش دست چند مرحلهی تعقیب و گریز را تجربه کنم. متأسفانه کوالیشن از این پتانسیل هم بهرهای نبرده است. اما اگر تمام اجزای بازی را با یکدیگر بسنجیم نتیجه رضایت بخش خواهد بود. از طرفی آیتمهای جمع کردنی بسیاری هم وجود دارد. خالقان بخش جداگانهای را برای آنها تدارک دیدهاند. این آیتمها در بخش مربوطه قابل رویت هستند و نکات داستانی را هم در خود گنجاندهاند.
کوالیشن برای آنکه بازیبازها را تا مدت زیادی در گیرز 5 نگه دارد، بخش Co-Op را نیز در بازی قرار داده است. بخشی که میتوانید با یکی از دوستانتان آن را پیش ببرید و لحظههایی سرگرم کننده را تجربه کنید. در تمام مدت هم از گرافیک و فضاسازی تماشایی این بازی لذت فراوانی خواهید برد. محیطها نه تنها متنوع هستند بلکه کیفیت فوق العادهای دارند. در این میان جا دارد به محیط برفی این بازی هم اشارهای داشته باشم که بسیار خیره کننده است. نورپردازی نیز عالی میباشد و انیمیشنها در نوع خود قابل توجه از کار در آمدهاند. کوالیشن از موتور پایهی آنرال انجین بهترین بهرهی ممکن را برده و در بخش گرافیکی کار خود را به نحو احسن انجام داده است.
اما موسیقی کماکان با سه گانهی طلائی اپیک گیمز فاصله دارد. به نظرم رامین جوادی انتخاب مناسبی برای این سری نبوده است. با اینکه کار او قابل قبول بوده اما با هیچ قطعهی به یاد ماندنی در بازی مواجه نخواهید شد. با این وجود صداگذاری مثل همیشه عالی است و مشکل خاصی در این بخش وجود ندارد.
در نهایت بایستی Gears 5 را عنوانی خوب و خوش ساخت قلمداد کنیم. هر چند تغییرات شکل گرفته چندان امیدوار کننده نبودهاند اما عناصر امتحان پس دادهی این سری همچنان به قوت خود باقی هستند. در حقیقت اگر بتوانیم تغییرات شکل گرفته را بپذیریم، مثل همیشه میتوانیم از اکشنی ناب و پرهیاهو لذت ببریم.
امتیاز ساویسگیم: 8 از 10
نوشتار مرتبط: این مبارزان فداکار: رتبهبندی عناوین مجموعهی Gears Of War
FINAL VERDICT
In the end, we should consider Gears 5 a good and well-made title. Although the changes that have taken place have not been very promising, the test-taking elements of this series still remain strong. In fact, if we can accept the changes that have taken place, we can, as always, enjoy pure and sensational action
SavisGame Score: 8 out of 10
عالی آقای نصرالهی عزیز🌹
عزیزی رضاجان. خسته نباشی🌷
سلامت باشید آقای نصرالهی عزیز🌹