(به قلم حسن نصرالهی)
بدون شک هیدئو کوجیما یکی از تاثیرگذارترین بازیسازهای هنر هشتم است. او سالها با سری Metal Gear Solid به دستاوردهای بزرگی رسیده است. در واقع متال گیر سالید و ژانر مخفی کاری، از نگرش و جهان بینی کوجیما نشأت گرفته است.
کوجیما که از همان کودکی نیز به موضوع جنگ و مسائل نظامی علاقهمند بوده، بهتر از هر شخص دیگری در مدیوم بازیهای ویدیویی به این مسائل پرداخته است. او به صراحت مسائل پشت پردهی نظام سلطه و جنگ طلب را به تصویر میکشد و با جسارت از سران آنها انتقاد میکند.
کوجیما وسواس زیادی در ساخت آثارش دارد و به طور زیرکانهای دغدغههایاش را مطرح میکند. او در حالی که سیاست کثیف و ویرانگر جنگ را نمایان میکند، سیاست زده نمیشود و در حالی که به مقولهی جنگ میپردازد با ژانری که برگزیده، از آن فاصله میگیرد. سری متال گیر سالید در بسیاری از موارد پیشرو بوده است. کوجیما با متال گیر سالید 2 یک اثر پست مدرن واقعی را در این مدیوم به نمایش گذاشت و به بررسی بسیاری از مسائل پرداخت.
علیرغم پیچیدگیهای روایی، قصهی Metal Gear Solid با کارگردانی عالی هیدئو کوجیما بسیار نمایشی و سرگرم کننده از کار در آمده و با شخصیت پردازی فوق العادهای نیز همراه شده است. خودش میگوید بیشتر دوستاناش در غرب هستند و با چند کارگردان صاحب نام سینمایی هم در ارتباط است. همین هم باعث شده، کارگردانی را خوب بداند و بر جنبهی نمایشی آثارش همواره تاکید داشته است.
فارغ از محدودیتهای گیم پلی خصوصاً بخش دوربین در نسخههای اولیه، آثار او تمام ملزومات یک بازی را در اختیار دارند. البته در لابه لای عناصر گیم پلی، او غیر مستقیم و به طرز زیرکانهای مقصودش را هم میرساند! مثلا در Peace Walker (سفیر صلح) شما را وادار میکند کسی را نکشید و با بیهوش کردن دشمنان، آنها را به خدمت بگیرید! او این گونه پیاماش را منتقل میکند تا خود را “سفیر صلح” بنامد!
به طور کلی کوجیما علایق سینمایی بسیاری دارد و از همان اول نیز قرار بوده یک کارگردان سینما باشد اما سرنوشت او را به هنر بازیهای ویدیویی مرتبط کرده است. به واسطهی کارگردانی درست او، سکانسهایی در سری Metal Gear Solid خلق شده که میتوان تعداد زیادی از آنها را در لیست بهترین لحظات تاریخ بازیهای ویدیویی قرار داد. به طور مثال تقابل او با “باس” در “متال گیر سالید 3” نمونهای خارق العاده از این لحظههاست.
با تمام این اوصاف کوجیما مردی از سرزمین آفتاب است. برای همین تاثیراتی که او از انیمهها و مانگاهای ژاپنی گرفته در آثارش آشکار میشود. لحظهی جدال اسنیک با میمونها و رقص آنها در متال گیر سالید 3 را به یاد بیاورید تا کاملاً به این موارد پی ببرید.
به طور کلی Metal Gear Solid تلفیقی از فرهنگها، اعتقادات و تضادهاست. همهی این موارد عجیب و غریب بستری برای خلق عنوانی بزرگ و تاثیر گذار را فراهم آورده است. اما نکتهای که برای من در کارگردانی کوجیما بسیار مهم و برجسته میباشد، نحوهی تبدیل میان پرده به گیم پلی است. طوری که بیشتر اوقات نمیدانیم چه زمانی میان پرده است و چه زمانی گیم پلی! این شیوهی اتصال در عین حال که ساده به نظر میرسد، بسیار پیچیده است. فقط کوجیما میتواند سکانسی را که در آن غرق شدهای در یک لحظه به گیم پلی تبدیل کند، طوری که مدام از خودت میپرسی این گیم پلی است یا میان پرده!؟
فقط کافی است لحظهی نبرد اسنیک و آسلات در متال گیر سالید 4 را به خاطر بیاورید یا آن لحظهی پایانی لعنتی بین اسنیک و The Boss در متال گیر سالید 3 را در ذهنتان مرور کنید تا به این تغییر موضع ماهرانه پی ببرید.
در مجموع این شیوهی روایی در آثار کوجیما منحصر به فرد است و همواره بازیباز را غافلگیر میکند. کوجیما میل فراوانی برای غافلگیری بازیباز دارد و از راههای مختلفی هم این کار را انجام میدهد. در نهایت کوجیما یک مولف در مدیوم بازیهای ویدیویی است. ما در این مطلب تنها چکیدهای از خصوصیات او را یادآور شدیم تا شایستگیهای یکی از تاثیرگذارترین بازیسازان این مدیوم را خاطرنشان کنیم.
- شاهکاری ماندگار؛ چرا Metal Gear Solid 3 بهترین قسمت این فرانچایز است؟
- 10 معرفی بزرگ که انتظار داریم در Sony PlayStation Showcase 2021 صورت گیرند
- از Death Stranding تا Deathloop؛ تاریخ عرضهی تمام بازیهای سپتامبر
- بازی eFootball 2022 در تاریخ 8 مهرماه عرضه میشود؛ اطلاعات کامل
- معرفی بازی Twisted Metal 2012 به علاوهی تاریخچهی این مجموعه