نخستین بازی رزیدنت ایول در سال 1996 توسط دستان توانمند استاد میکامی پا به جهان ما گذاشت. این بازی سنگ بنای یک سبک کاملاً جدید شد و استاد را به لقب پدرخواندهی سبک وحشت و بقا در هنرصنعت بازیهای ویدئویی رساند. در طول این 25 سال لحظات تلخ و شیرین فراوانی را در این فرانچایز تجربه کردهایم. شاهد بازیهای ضعیف بودهایم و در شاهکارهای بی همتا غوطهور شدهایم. بیایید با ساویسگیم همراه شوید و نگاهی به 25 لحظهی برتر فرانچایز رزیدنت ایول داشته باشیم. اما توجه داشته باشید که با افشای داستان مجموعه مواجه خواهید شد.
اولین زامبی
برای بسیاری از طرفداران همه چیز از اینجا شروع شد. جیل/کریس وارد میشود و با صحنهای منزجر کننده مواجه میشود که یک زامبی در حال جویدن یک جنازه است. شنیده شدن صدای جویده شدن همانا و به حرکت در آمدن جمجمه همانا. شاید این میان پرده بر اساس استانداردهای امروزی خیلی مناسب نباشد، اما برای خیلیها نگاهی که در چشمان این زامبی بود آغازگر این کابوس 25 ساله شده است.
نمسیس وارد میشود
با وجود اینکه بازیبازان پیش از این هم با سلاحهای بیولوژیکی زنده روبهرو شده بودند، اما کپکام توانست با معرفی نمسیس جاودانه شود. جیل که در پی یافتن سر پناهی در ادارهی پلیس راکون سیتی بود با برد ویکرز مواجه میشود و قبل از اینکه بتواند به او کمک کند، سر و کلهی نمسیس پیدا میشود و باقی ماجرا را حتماً میدانید. این سرآغاز یک بازی موش و گربهی بی پایان بود. نجوای استارز هنوز هم مو بر تن طرفداران قدیمی مجموعه سیخ میکند.
مرگ بِرَد در رزیدنت ایول 3 (نسخهی بازسازی)
با وجود اینکه مرگ دلخراش برد در نسخهی بازسازی دستخوش تغییرات شده است، اما به نوعی این تغییر مثبت بوده است. این بار برد با جیل به ساختمان وارد میشود و جلوی دستهی زامبیها را میگیرد تا برای جیل زمان بخرد. متأسفانه اوضاع برای برد به خوبی پیش نمیرود. چرا که در دور دوم بازی در نقش کارلوس ما ماروین از رزیدنت اویل 2 را میبینیم که قصد شلیک به برد زامبی شده را دارد ولی با به حرف آمدن برد تعلل میکند و ماروین هم زخمی میشود. در ادامه باید با کارلوس کار برد را تمام کنیم. و او را از کابوس ابدی رهایی بخشیم.
ساندویچ جیل
با اینکه صداپیشگی نسخهی اول رزیدنت ایول جای کار داشت و بحث برانگیز است ولی بدون شک دیالوگهای جالبی داشت! بری برتون بدون شک در این بین بهترین دیالوگها و تکه کلامها را داشت. هنگامی که بری جیل را از اتاق تله که نزدیک بود جیل را له کند نجات داد، خطاب به او گفت: خیلی نزدیک بود، داشتی تبدیل به ساندویچ جیل میشدی! بری در حالی این جمله را میگفت که جلوی خندهی خود را گرفته بود.
با اینکه این دیالوگ را اندکی در بازسازی بازی تغییر دادند که احمقانه به نظر نرسد اما باز هم چیزی از ارزشهای این صحنه کم نمیکند. تا سالها این جمله سر زبان طرفداران رزیدنت ایول بود. حتی در Resident Evil Revelations 2 هم اشارهای به آن شد.
مستر ایکس وارد میشود؛ بازسازی رزیدنت ایول 2
حضور این شخصیت در نسخهی اصلی کاملاََ حساب شده و جمع و جور بود. در بازسازی اما مستر ایکس همهی توجهها را به خود معطوف کرد. پائین آمدن از پلهها همانا و ظاهر شدن مستر ایکس در کنار هلیکوپتر سقوط کرده همانا. هیکلی مخوف با لباسی با ابهت که صدای پای او لرزه بر اندامتان میاندازد و هر چیزی بر سر راهش باشد را کنار میزند. اگر هم به کلاه او شلیک کنید با واکنش جالب او مواجه میشوید. بدون شک مستر ایکس یکی از بهترین سکانسهای معرفی را در نسل هشتم به نام خود ثبت کرده است.
شکارچی در حال پرسه زدن؛ بازسازی رزیدنت ایول (2002)
برخلافِ زامبیها، شکارچیها چابک، خشن و بی رحم هستند. سکانس معرفی آنها در بازسازی رزیدنت ایول فوقالعاده بود. ما شاهد نمای اول شخصی بودیم که به سرعت راهروها را در مینوردد، بازیباز با خود میگوید این چیست که اینقدر سریع حرکت میکند! با اینکه کشتن آنها راحت است و فقط 2 گلولهی شاتگان خرج دارد ولی نمیشود از فوقالعاده بودن آنها نگفت. با توجه به سرعت بالایی که دارند، هر مواجه با شکارچی ممکن است آخرین باشد.
کلمات پایانی جیل خطاب به نمسیس در رزیدنت ایول 3: نمسیس
این کلمات شاید تأثیر خود را در نسخهی بازسازی از دست داده باشند، به خصوص با توجه به شرایطی که جیل داشت، ولی در نسخهی اصلی فوقالعاده بودند. پس از ساعتها تعقيب و گریز جیل که حال نمسیس را در یک قدمی مرگ میبیند خطاب به او میگوید: تو STARS میخواستی؟ من به تو STARS میدم.” این جمله را قبل از آخرین شلیک به نمسیس میگوید و تمام. جملهای سنگین از بانوی نخست وحشت و بقا که نشان میدهد محبوبیت بالای او در بین طرفداران بی دلیل نیست.
سکانس QTE لیان و جک
قبل از شروع مبارزهی اصلی با جک کراوزر، لیان و جک دست به تیزی میبرند که خطی بر دیگری بکشند. که البته هیچکدام موفق نمیشوند. مگر اینکه شما رزیدنت ایول 4 را روی PC بازی کرده باشید که بخاطر انتخاب دکمهی اشتباه این سکانس QTE تبدیل به رقص مرگ میشود.
نخستین مبارزه با جک بیکر
بیکر پدر نقش اساسی را در هفتمین رزیدنت بازی میکند. رزیدنت ایول 7 جولانگاه خانوادهی بیکرهاست و جک در این بین ستارهی میدان است. نخستین مبارزهی او با ایتن فوقالعاده است. از انفجار و آتش گرفته تا هدشات کردن خود و دیوانهبازیهای دیگر. اینجا همان نقطهای بود که رزیدنت ایول 7 تبدیل به عنوانی جذاب شد. و ورق برگشت.
بازگشت ردفیلد
انتظار هر شخصی را در رزیدنت ایول 7 داشتیم جز کریس ردفیلد! چرا مرد شماره یک استارز و عضو ارشد BSAA به آمبرلا پیوسته است!؟ خوشبختانه این موضوع در DLCی بازی به نام Not a Hero مشخص شد که در حقیقت این یک گروه نظامی مستقل است که توسط اعضای سابق آمبرلا تشکیل شده است و آنها کریس را به خدمت گرفتهاند. همهی بحثها به کنار، ظاهر جدید کریس هم عجیب بود، به خصوص با توجه به آب شدن آن همه عضله!
کریس ردفیلد هالک میشود
مبارزهی نهایی با آلبرت وسکر در رزیدنت ایول 5 فوقالعاده حماسی بود. برای مبارزه با آلبرت وسکر جهش یافته شیوا و کریس جدا میشوند تا شیوا حواس وسکر را پرت کند و کریس به او نزدیک شود. اما رسیدن به وسکر به آن سادگیها هم نیست. کریس باید از بین مواد مذاب عبور کند و برای این کار نیاز است تا ستونهای در مسیر را با دست خالی منهدم کند و مسیری برای پیشروی ایجاد کند. کریس ردفیلد عضلانی نهایت استفاده را از قدرت خود میکند و با مشت سنگین ستون سنگی را به زمین میزند. این لحظه واقعاً فوقالعاده بود.
نمسیس به تحقیر شدن حساس است؛ رزیدنت ایول 3 (بازسازی)
کپکام تغییرات جنجال برانگیز زیادی در بازسازی رزیدنت ایول 3 انجام داد. اما صحنههای جذابی هم به آن اضافه کرد. به عنوان مثال صحنهی قطار و خیانت نیکولای که در ادامه شاهد یک انفجار و پرت شدن نمسیس در آب هستیم. در این صحنه جیل میگوید: لعنتی حتی بلد نیست شنا کنه. ” البته که نمسیس در ادامه بازمیگردد، جهش یافتهتر و عصبیتر. ولی این صحنه باعث شد روی با صلابت جیل را ببینیم و بیشتر با شخصیت قدرتمند او آشنا شویم.
حماسهی خون و آتش در سکانس پایانی رزیدنت ایول 3 (بازسازی)
یکی دیگر از جاهایی که بازسازی رزیدنت ایول 3 خوش میدرخشد، مبارزهی پایانی با نمسیس است. جایی که جیل Railgun را به سمت نمسیس نشانه میرود ولی یک شلیک کارش را تمام نمیکند و جیل مجبور میشود دور بزند و یک شلیک دیگر را حوالهی این هیولا کند. در ادامه که نمسیس به زمین میخورد جیل دهان آن را نشانه میگیرد و شاهد انفجار عظیمی خواهیم بود که هیولا را پودر میکند.
اولین مواجه با لیکرها
هنگامی که بازیباز در ساختمان ادارهی پلیس راکون سیتی کاوش میکند، به یک باره با جنازهای بدون سر مواجه میشود و چند قدم آنورتر حمام خونی را مشاهده میکند که قطرات خون از سقف در آن میچکند. در ادامه هم معرفی لیکرها را داریم. این معرفی اما در بازسازی رزیدنت ایول 2 چندان جذاب نبود و آن حس ترس را القا نمیکرد. نسخهی اصلی در این بخش موفقتر ظاهر شده بود.
قیام Regenerator در رزیدنت ایول 4
لحظات جذاب رزیدنت ایول 4 بی شمارند. یکی از این لحظات هم مواجهی نخست با Regenerator میباشد. بعد از اینکه لیان کارت فریزر را بر میدارد، سر و کلهی این موجود پیدا میشود. شلیک به سر و سایر اندامهای او هیچ سودی برای شما ندارد. و درست زمانی که تصور میکنید شاید شلیک به پاهای او راهگشا باشد او شروع به جهش و جست و خیز به طرف شما خواهد کرد. مبارزهی با Regenerator واقعاً نفسگیر است.
مبارزهی نهایی در رزیدنت ایول
شکستن محفظه و کشتن وسکر توسط تایرنت به اندازهی کافی وحشتناک هست اما مبارزهی نهایی با آن یک چیز دیگر است. صحنهای که تایرنت بی مهابا به سمت بازیباز یورش میبرد و پس از یک مبارزهی نفسگیر تنها راه چاره روی آوردن به راکت لانچر است.
واگن سواری
رزیدنت ایول 4 برای تنوع بخشیدن به گیم پلی ناب خود دست به اقدامات متفاوتی زده بود. یکی از این اقدامات بدون شک واگن سواری در معدنهای متروک و مبارزه با دشمنان مختلف بود. لیان باید با دشمنان مبارزه میکرد و در عین حال بین واگنهای در حال حرکت هم جابهجا میشد. در نهایت هم شاهد پرش بلند او برای رهایی از مرگ بودیم.
مقاومت جانانه در آفریقا
همانند افتتاحیهی تکرار نشدنی رزیدنت ایول 4، کپکام برای رزیدنت ایول 5 نیز سناریوی مشابهی تدارک دیده بود. کریس و شیوا باید تا رسیدن نیروی کمکی از محلیهای ماجینی فرار میکردند و در میان راه چند بشکه را هم هوا میفرستادند. درست است که این افتتاحیه به پای شمارهی چهارم نمیرسد اما به نوبهی خود درگیر کننده بود. و بازیبازان را درگیر میکرد.
رونمایی از اولین در رزیدنت ایول 7
هر کدام از شخصیتهای بازی رزیدنت ایول 7 یک کم و کاستی داشتند. اما اولین فوقالعاده بود، به صورت تصادفی ظاهر و غایب میشد. تنها زمانی که کنترل میا را به دست میگیریم همه چیز مشخص میشود که اولین عامل همهی این بد بختیهاست. از خانوادهی بیکر بگیر تا عذاب کشیدن میا و غیره. در نهایت ایتن کار او را یک سره میکند. البته با کمک آمبرلا و کریس ردفیلد.
بازگشت جیل ولنتاین در رزیدنت ایول 5
رزیدنت ایول 5 با این پیشفرض که جیل مرده است آغاز شد. ولی رفته رفته این موضوع از میان برداشته شد. با توجه به علاقهی فرانچایز به پیچشهای داستانی، مشخص شد که جیل زنده است. این نخستین حضور مجدد او پس از سال 1999 در رزیدنت ایول 3 بود. علیرغم اینکه او دمار از روزگار کریس ردفیلد درآورد اما حضورش لذتبخش بود. همچنین او در بستهی گسترش دهندهی Desperate Escape قابل بازی بود.
وسکر زنده است
با تمام اتفاقات وحشتناک رزیدنت ایول کد ورونیکا، زنده بودن وسکر یک شگفتانهی بزرگ بود. همه تصور میکردند که او مرده است. وسکر پیش از کشته شدن توسط تایرنت در رزیدنت ایول یک، خودش را با یک ویروس جدید مصون کرده بود. و حال او با قدرتهای فرابشری بازگشته است. با اینکه الکسیا اشفورد بزرگترین تهدید در رزیدنت ایول کد ورونیکا بود، اما وسکر در ادامه دردسرساز میشود. و شروع همهی اینها در این بازی بود.
پایان حقیقی رزیدنت ایول 2
پایان حقیقی بازی رزیدنت ایول 2 زمانی باز میشد که شما بازی را یک بار به پایان میرساندید و دور دوم را با شخصیت دیگری شروع میکردید. در این صورت ما لیان و کلیر را داشتیم که به همراه شری سوار بر قطار میشدند و از راکون سیتی میگریختند. البته در میانهی راه لیان باید با فرم نهایی ویلیام بیرکین مبارزه میکرد و در نهایت شاهد بمباران شدن راکون سیتی بودیم. با وجود اینکه پایان سنگینی برای شری بود، اما بهترین پایان ممکن همین بود.
مبارزه با Nosferatu
نخستین مواجهی کلیر ردفیلد با Nosferatu در پایگاه قطبی بود. این شخص بعداََ مشخص میشود که الکساندر اشفورد بوده است. شخصی که با آزمایشات مختلف دو قلوهای اشفورد را پدید آورده بود و در ادامه آلفرد و الکسیا برای انتقام از او انواع ویروسها را روی او آزمایش میکنند. نزدیک شدن آهستهی او به کلیر و بعد تغییر شکل دادنهای او فوقالعاده وحشتناک و به یادماندنی است.
مرگ Pier در رزیدنت ایول 6
بیایید روراست باشیم، رزیدنت ایول 6 لحظات خاطرهانگیز زیادی نداشت. اما لحظهی مرگ و فداکاری Pier بدون شک قابل توجه است. این دوست و همکار کریس در لحظات آخر زندگی خود کریس را به درون محفظه پرت میکند و خودش که جانی برایش باقی نمانده است جلوی دشمنان را میگیرد. شاید بهترین توصیف برای او “یک دوست خوب” باشد. شخصی که لحظات آخر زندگی خود را برای نجات کریس خرج کرد.
رونمایی از الکس وسکر در رزیدنت ایول: مکاشفات 2
با توجه به اینکه در طول این 25 سال آلبرت وسکر پای ثابت همهی خرابکاریها بوده است، در Resident Evil Revelations 2 هنگامی که بری و ناتالیا یک قاب عکس پیدا میکنند، به نظر میرسید که وسکر باز هم جان سالم به در برده باشد. اما در ادامه مشخص میشود که شخص پشت پرده در این اتفاقات الکس وسکر است. الکس وسکر دنبال این بود که خود را به بدن ناتالیا منتقل کند ولی حضور اندکش در بازی مانع تحقق این امر شد. با این حال چیزی از فوقالعاده بودن این حضور کم نخواهد شد.
کدام یک از این لحظات برای شما خاطرهانگیز بود؟ کدام لحظه را به آن اضافه میکنید؟