(ترجمه شده توسط دکتر بهزاد کریمی)
خدای جنگ (God of War) یکی از آن فرانچایزهایی است که در قلب بسیاری از بازیبازان جای دارد. این مجموعه از نظر تجاری و کیفی، موفقیتهای زیادی به دست آورده است و تقریباً هر نسخه از آن، جزو بهترین بازیهای سال عرضهی خود بودهاند. آخرین نسخه، یعنی God of War 2018 نیز بهترین بازی سال 2018 شد.
این لیست بازیهای این سری را از بدترین به بهترین رده بندی میکند. البته این بدان معنی نیست که بازی بدی در سری وجود دارد، اما همانطور که در مقاله خواهید خواند، لیست با عناوینی خوب شروع میشود و سپس به عناوین شاهکار سری میرسد. این شما و این 7 بازی از سری God of War، از “بدترین نسخه به بهترین نسخه!”
God Of War: Ascension
این عنوان به شکل عجیبی به مجموعه اضافه شد. بعد از اینکه God of War 3 عملاً سری را خاتمه داد، مقداری ناخوشایند بود تا عنوانی بعد از آن عرضه شود. خصوصاً اگر یک پیشدرآمد باشد و قصد این را داشته باشد تا همانند سه گانهی اصلی موفق باشد! اما از بعضی جهات، Ascension عنوان خوبی بود. هرچند به هیچ وجه به سطح عناوین پیش از خود نمیرسید.
بازی مذکور همانند عناوین قبلی پر از خشونت است. گیم پلی نیز با پیروی از خود بازی، کاملاً خشونت وار است و پر از ست پیسهای اکشن عظیم، که سایر بازیهای ماجراجویی آن زمان را شرمنده خود میکند! متاسفانه “خدای جنگ : معراج ” در سایهی سه گانهی فوق العاده God of War قرار گرفت. در حالی که انتظار می رفت بر موفقیت آن سه گانه سوار شود.
این بازی یک سری ایدهی زیرکانه و سکانسهای خارق العاده داشت که چیز جدیدی نبود. و در نهایت احساس میشد که سازندگان خطر و ریسک بالاتری را نمیخواهند بپذیرند. این رویکرد نمیتوانست برای پی گیری این مجموعه بازی حماسی، به حد کافی مناسب باشد.
God of War: Ghost of Sparta
خدای جنگ دو نسخه روی PSP داشت و دومین آن “شبح اسپارتا” بود. بسیاری بر این عقیدهاند که این عنوان از نظر جلوههای بصری، بهترین عنوان این کنسول دستی است. از نظر بصری، شبح اسپارتا محدودیتهای این کنسول دستی را درنوردید.
شبح اسپارتا تمرکز ویژهای روی گذشتهی پر دردسر کریتوس دارد. اما بازی در این لیست در جایگاه پایینی قرار میگیرد. زیرا از نظر داستانی، بازی عملاً جایگاه خاصی در سری ندارد. بازی صرفاً داستانهای فرعیای را روایت میکند که اهمیت خاصی ندارند و عملاً در مقابل داستان اصلی مجموعه، بیاهمیت و ناچیز هستند.
در عوض”شبح اسپارتا” همه چیزهایی که باعث شده بود God of Warهای PS2 عالی باشند را مجدداً به ما میداد. لحظات حماسی، گیم پلی قدرتمند و باس فایتهای فوق العاده از جمله مواردی هستند که در این عنوان وجود دارند. این نکات شبح اسپارتا را به یکی از بهترین عناوین تاریخ کنسول دستی PSP تبدیل میکند.
God of War: Chains of Olympus
“خدای جنگ: زنجیرهای الیمپوس” اولین نسخهی سری بود که برای PSP منتشر شد و داستان آن نیز ارتباط خیلی بیشتری به داستان اصلی سری داشت. داستان بازی ده سال پیش از اینکه کریتوس به خدمت خدایان الیمپوس در بیاید، روایت میشد. یعنی بازی پیش درآمدی برای نسخهی اول بود.
زنجیرهای الیمپوس پروتاگونیست عصبانی ما را در مقابل ارتش پارسها در Attica قرار میدهد. بازی با اختلاف کمی نسبت به Ghost of Sparta به عنوان بهترین God of War کنسول دستی PSP شناخته میشود و این موضوع را مدیون باسفایتهای به یاد ماندنیتر و کریتوس خشمگینتر است که هستهی احساسی داستان بازی را شکل میدهد. این بازی، یک God of War اصیل است!
God of War (2005)
این بازی خارقالعاده بود! God of War روی PS2 یک انقلاب بود. این عنوان تمامی مرزهای PS2 را درنوردید و نوع جدیدی از بازیهای اکشن را به دنیا معرفی کرد. مقدمهی داستان کریتوس منجر به اتفاقاتی شد که در نهایت به نابودی خدایان الیمپوس توسط کریتوس ختم شد. اما در این عنوان همه چیز با انتقام کریتوس علیه خدای جنگ یعنی Ares شروع شد. کسی که به کریتوس خیانت کرد و باعث شده بود او خانواده خود را به قتل برساند. این یک داستان دلهره آور و در عین حال ساده بود. به لطف سادگی داستان و گیم پلی سر راست، این بازی همچنان مورد توجه بسیاری از طرفداران قرار دارد.
“خدای جنگ” ثابت کرد که فراتر از حد متوسط یک بازی هک اند اسلش است و تبدیل به یک بازی افسانهای شد.
God of War III
پایانبندی آنچه من دوست دارم آن را سهگانه اساطیر یونانی بنامم! در این عنوان، کریتوس تایتانها را در جنگ با خدایان یونانی، رهبری میکند. به دنبال این اتفاق، گیم پلی بازی پر از ستپیسها، صحنههای اکشن دیوانه وار و هیجان انگیز است. طوری که هیچ وقت پیش از این در سری God of War اینگونه نبوده است. کریتوس به دنبال خدایان میرود و تک تک خدایان باقیماندهای که بر علیه او میجنگند را از پای در میآورد. این موضوع به لحظات بینظیری منجر شد. خصوصاً بخش آغازین بازی که مو بر تن آدم سیخ میکند! این بازی حماسی است، بیعیب و نقص طراحی شده و از همه نظر فوقالعاده میباشد.
نوشتار مرتبط: خدای خشم: 10 باس برتر و خاطرهانگیز مجموعهی God Of War
God of War II
با عرضهی نسخه اول سری، سانتامونیکا خود را کاملاً اثبات کرده بود. پس وقتی که God of War II آمد و به هر طریقی بهتر از بازی قبل بود، همه شگفت زده شدند! همچنین این بازی جایگاه سانتامونیکا را به عنوان یکی از غولهای هنرصنعت بازی محکم کرد. عنوانی که یکی از بهترین دنبالههای تاریخ دنیای بازی بود.
“خدای جنگ 2” کوبنده شروع میشود و به نوعی آن ضرب آهنگ بالا را در کل بازی (در برخی موارد حتی بالاتر هم میبرد) حفظ میکند. باسفایتهای بازی نیز بزرگتر و بهتر بودند و داستان بازی هم بیشتر از قبل به آتش انتقامجویی کریتوس آغشته شده بود. کریتوس نیز ثابت کرد قهرمانی است که نمیتوان به راحتی با آن کنار آمد. این شماره بهترین نسخهی سهگانه است و یک شاهکار در دنیای بازیهای ویدیویی به حساب میآید.
God of War (2018)
احتمالاً میدانستید که رتبهی اول لیست، این عنوان است. همهی عالم و آدم میدانند که من عاشق این بازی هستم! هرچند بازی سال من در سال ۲۰۱۸ عنوان دیگری بود اما خدای جنگ نیز نمرهی کامل را از من دریافت کرد و هنوز بر سر حرفم هستم.
بازی هم دنبالهای برای اساطیر یونان به شمار میآید و هم با فاصله گرفتن از اساطیر یونان و نزدیک شدن به اساطیر نورس، به گونهای سری را ریبوت میکند. انتظارات زیادی از بازی داشتم و پس از بازی کردنش، تقریباً همه آنها برآورده شدند. بخش عظیمی از این موضوع، مربوط به مسیر جدیدی بود که سانتامونیکا برگزید و تاکید ویژهای روی رابطهی کریتوس و فرزندش آترئوس داشت.
هر اتفاقی در بازی بیفتد، تمرکز همیشگی بازی رابطهی این دو نفر است و بهتر از همه، این یک سفر زیبا و تقریباً شاعرانه از پیوند بین کریتوس و فرزندش است. به عبارتی، مردی که همه چیز خود را از دست داده، حالا سعی میکند یک پدر باشد و فرزندی که به شدت به این پدر نیاز دارد.
اشکها و خونهای زیادی ریخته شد. ولی هیچ وقت حسی که هنگام بازی کردن خدای جنگ برای اولین بار داشتم را فراموش نمیکنم. این تجربه و حس، فقط چندبار در هر دهه رخ میدهد.