(ترجمه شده توسط دکتر بهزاد کریمی)
The Evil Within بازگشت دوباره‌ی شینجی میکامی به سبک Survival Horror بود. و تا امروز 2 نسخه از آن را در کنار چندین بسته‌ی الحاقی دیده‌ایم. این سری توانسته به مجموعه‌ای محبوب بین هواداران وحشت و بقا بدل شود. هر 2 نسخه‌ی The Evil Within موفق شده‌اند دنیایی ترسناک و بسیار جالب را تدارک ببینند. عناوینی که با شخصیت‌هایی پیچیده و جذاب همراه هستند. این بازی‌ها از نظر نوع روایت هم کیفیت بالایی دارند و به پایانی تماشایی ختم می‌شوند. در ادامه به ترس روانشناختی در مجموعه‌ی The Evil Within خواهیم پرداخت.
هشدار افشای داستان The Evil Within
اویل ویتین در یک بیمارستان آغاز میشود که ما در آنجا با دنیایی موازی به نام STEM آشنا می‌شویم؛ جایی که تاریکی و موجودات نحس آزادانه می‌گردند. سباستین دائماً میان این جهان‌ها می‌گردد و در این راه ذهنش چنان تغییر می‌یابد که بهترین تجربه‌ی روانشناختی ترس را پدید می‌آورد. ترس‌های لحظه‌ای زیادند و راهروهای طولانی مملو از مواجهات فراطبیعی نیز موجب تپیدن قلب شما می‌شوند.
زمانی که وارد محیط اویل ویتین می‌شوید، بازی کم کم آن خاصیت ترس روانشناختی خود را از دست می‌دهد. غولآخرها بیش از آنکه ترسناک باشند، عصبی کننده هستند. با این حال Evil Within بدون ترس‌های لحظه‌ای کلیشه‌ای نیز می‌تواند وحشت آفرینی کند. هرگاه وارد مقر دشمنان می‌شوید، چشمی در گوشه‌ی راست تصویر ظاهر میشود و هنگامی که آن‌ها شما را ببینند، این چشم کاملاً باز میشود. برخی اوقات شما نمی‌توانید آن‌ها را ببینید و می‌بایست دوربین خود را دائماً تکان دهید تا پیدایشان کنید. کلیت اویل ویتین پوشیده از سایه است و بیش‌تر محیط‌ها تک رنگ و تاریک هستند که مضمون مرگ و ناامیدی را می‌رسانند.
-min_zzy0.jpg)
با به پایان رسیدن بازی و ضعیف‌تر شدن روویک، جهان بازی ناپایدارتر از همیشه میشود. صحنه‌ی آخر بازی در جهانی عجیب است که در آن اشیاء به شکل منجمد مغروق در STEM هستند. گویی که با گردباد همراه بوده‌اند. مبارزه با غولآخرهای بازی به اندازه‌ی کافی ترسناک هستند اما نه به اندازه‌ی جزئیات ریزی که بازی را رعب آور می‌کند. خوشبختانه نسخه‌ی دوم مجموعه‌ی The Evil Within به این نکات بیش‌تر دقت کرده است تا تجربه‌ای تماماً عالی را فراهم سازد.
اویل ویتین 2 به طرز چشمگیری نسبت به بازی نخست پیشرفت داشته است. سباستین باری دیگر خود را در جهان ناپایداری از یونیون می‌یابد که توسط فناوری STEM ساخته شده و در ذهن دخترش جریان دارد. با وجود اینکه دشمنان بازی نخست ضعیف و کند بودند، دشمنان زامبی‌مانند بازی دوم بسیار خشن و سریع‌تر هستند. در بخش سوم بازی سباستین سعی می‌کند سیگنال‌هایی را پیدا کند. و با این که شهر خالی از سکنه است، دشمنان زامبی‌مانند متعددی هنگام گشتن به دنبال دخترش به او حمله می‌کنند.
-min_67nk.jpg)
شاید دشمنان زامبی‌مانند اویل ویتین 2 وحشی و خشن باشند اما آن‌ها تنها شروع ماجرا هستند. درست به مانند نسخه‌ی پیشین، این جزئیات کوچک هستند که اتمسفری گیرا می‌سازند و برای بازی‌باز تنش به وجود می‌آورند. خانه‌های که سباستین واردشان میشود تاریک‌اند و راهروهای کم نورشان پر هستند از دشمنانی که پنهان شده‌اند. وقتی این عناصر با هم ترکیب می‌شوند، با علم به اینکه دشمنان کشنده‌ای در آن نزدیکی حضور دارند اتفاقات کوچیک‌تر قلب شما رو به تپش می‌اندازند. و زمانی که بازی‌باز عمیق‌تر وارد کابوس‌های اویل ویتین میشود، این عناصر تشدید می‌یابند.
بازی‌بازان کنجکاو ممکن است این بدشانسی را داشته باشند که با دشمنان ترسناکی به نام آنیما، ملاقات کنند. این اشباح تنها برای قربانیانی مخصوص در لباسی بلند و موهای بلند سیاه ظاهر می‌شوند. و نام سباستین را با نسخه‌ای عجیب از موسیقی Clair de Lune صدا می‌زنند. جنگیدن با دشمنی ناشناخته در فضایی محدود بسیار رعب‌انگیز است. علاوه بر ظاهر ترسناکشان، صداگذاری آن‌ها نیز وحشتناک است و بازی‌باز را به خوبی دچار ترس و اضطراب فراوانی می‌کند.
-min_t46r.jpg)
نهایتاً در هر 2 بازی این اجرای مناسب لحظات ترسناک کوچک است که باعث شده The Evil Within به مجموعه‌ای به یاد ماندنی بدل شود. کلیشه‌هایی که در سایر بازی‌های ترسناک تجربه می‌کنیم نیز در این مجموعه موجودند؛ اما به دلیل نوع اجرای آن‌ها و توجه به جلوه‌های صوتی و تصویری، ترسناک‌تر می‌نمایند. سری اویل ویتین می‌تواند مرحله‌ای از وحشت را ارائه دهد که اضطراب و شب بیداری ارمغان آن است.
نظر شما در خصوص عناصر ترس روانشناختی در مجموعه‌ی The Evil Within چیست؟ از طرفداران این مجموعه هستید؟ اگر مایل بودید کانال تلگرام و صفحه‌ی اینستاگرام ساویس‌گیم را دنبال کنید. همچنین می‌توانید ویدئوهای گیم پلی بازی‌های مختلف را در کانال یوتیوب ساویس‌گیم تماشا کنید.
