
Tomb Raider در برابر Uncharted | کدام مجموعه بازی بهتر است؟
(ترجمه شده توسط دکتر بهزاد کریمی)
لارا کرفت و نیتن دریک هر دو شخصیتهای اصلی عناوین خود هستند. عناوینی اکشن ماجراجویی با چاشنی حل معما. اما به راستی کدام یک از این دو عنوان، برای تجربهی این سبک بهترین هستند؟ Tomb Raider یا Uncharted؟
بازیهای رایانهای قطعاً خوششانس بودهاند. تا میزبانی بعضی از فرانچایزها را داشته باشند! برای مثال مجموعهی Grand Theft Auto به ما اجازه داد تا در نقش مجرمین و ضدقهرمانان بازی کنیم. مجموعهی The Elder Scrolls به ما اجازه داد تا وارد دنیاهای فانتزی شویم. و Call of Dutyها نیز به ما تجربههای نفسگیری از بازیهای چندنفره و شوتر دادند.
در میان این عناوین، Tomb Raider و Uncharted به طور ویژه کاری کردند تا به بازیکنان این حس را بدهند که ایندیانا جونز هستند! عشق درهم تنیده شده به تاریخ، گشت و گذار، حل کردن معما و صحنههای اکشن. اینها شاخصهایی هستند که فرمول اصلی این عناوین را تشکیل میدهند. هر دوی این عناوین ارزش بازی را دارند. اما هر کدام در بخشهای مختلف و مشخص، موفقتر از دیگری ظاهر میشوند.
۱۱- Tomb Raider: از جمله پیشگامان در این سبک
تفاوت اصلی میان این دو مجموعه، به قدمتشان بر میگردد. لارا کرفت در ابتدا یک شخصیت چندضلعی و پیکسلی بود. در حالی که نیتن دریک از همان ابتدای وجودش، از پیشرفتهای ایجاد شده در فناوری بهره میبرد. البته این را بگویم که گرافیک در این مقاله، به هیچ وجه به معنای بهتر بودن یک عنوان نسبت به دیگری نیست.
شمارهی نخست Tomb Raider به نوعی لحن و بیان دیگر شمارههای مجموعه را که در طول نسلهای مختلف تولید شدند، تعیین کرد. اگر ماجراهای لارا به این جذابی و لذتبخشی نبودند، شاید هیچگاه Unchartedـی وجود نداشت. Tomb Raider از جمله نخستین بازیهایی بود که نشان داد، چقدر ترکیب اکشن، گشت و گذار و حل معما در محیطی پر از خرابههای باستانی، یادگاریهای قدیمی و مصنوعات ساخت بشر که قادر به تغییر دنیا هستند، میتواند لذتبخش باشد!
۱۰- Uncharted: مجموعهای جوان
اگر به هنگام انتشار Tomb Raider در سال ۱۹۹۶ در حال بازیکردن بازیهای کامپیوتری نبودید، احتمالاً تاکنون نیز ماجراهای لارا کرفت را به طور کامل بازی نکردید! در مقایسه اما باید گفت که مجموعهی Uncharted، نسبتا جدید است. و در نسل PS3 یعنی نسل هفتم کنسولهای بازی منتشر شد. و در نسل PS4 یعنی نسل هشتم نیز حضور داشت.
به خاطر همین موضوع، نیتن در مدت زمان کمتری، تاثیر قابل توجهی روی بازیکنان گذاشته است. در آن سو اما، مردم محتواهای بسیار بیشتری برای برقراری ارتباط با لارا کرفت داشتهاند. و توم ریدرهای بیشتری وجود داشته تا بازیکنان به شناخت و ارتباط با لارا بپردازند. البته باید گفت که طول و تعداد بازیها به هیچ وجه مبنایی بر بهتر یا بدتر بودن عنوانی نیست.
۹- Tomb Raider: حس یک بازی را تداعی میکند
طبیعتاً منطقی نیست که A Thief’s End را با نسخههای اولیهی توم ریدر مقایسه کنیم. با در نظر گرفتن اینکه بازآفرینی مجموعه تقریباً همزمان با عرضهی PS4 منتشر شد، توم ریدر نهایت استفاده ازعناصر سنتی موجود در بازیهای اکشن و ماجراجویی را برد.
هرچند از نظر گرافیکی عناوین Tomb Raider بسیار واقعگرایانه هستند. و باعث غرق شدن بازیکن در محیط میشوند. اما باید این موضوع را قبول کرد که این عناوین به طور کلی مکانیکهایی دارند که در شرایط خاص، عملاً به بازیکن میگویند که چه کار بکند و چه کارهایی را انجام بدهد. از بین سه عنوان آخر مجموعه، Shadow of The Tomb Raider در غوطهور کردن بازیکنان در یک منطقهی خاص بسیار عالی عمل میکند. اگرچه آنها باید با تلاش بیشتر با ایجاد تغییرات در گزینههای بازی این قابلیت را بهتر نیز بکنند.
۸- Uncharted: یک روایت سینمایی
یکی از مهمترین نقاط قوت این مجموعه، روایت سینمایی و یکپارچهی آن است. این موضوع در نسخهی آخر از همیشه بهتر به نظر میرسد. جایی که انتقال از گیمپلی به میانپردهها روانتر از همیشه انجام میشود!
در محیط بازی راهنماییها یافت میشود. اما آنها بسیار کمتر از Shadow of The Tomb Raider هستند. گاهی مواقع نیز واقعاً تشخیص این موضوع سخت است که آیا بازیکنان باید نیتن را کنترل کنند و یا فقط تماشا کنند که او از یک قطار که در حال سقوط ته دره است، آویزان شده است!
۷- Tomb Raider: بازیهای جدید و نوآوریهای جدید
توم ریدر راه طولانیای را در طول عمر خود طی کرده است. و از کنسولهای قدیمیتر به کنسولهای امروزی رسیده است. این موضوع باعث شده تا در طول این زمان، تغییرات اساسی در بازی شکل بگیرد و گیمپلی بازی دچار انقلابهایی شود. عناصر قبلی مانند اکشن درهمتنیده با گشت و گذار و معماهای بازی، هنوز به قوت خود در نسخههای جدید باقی هستند. و به طور کلی میتوان گفت چیزی از هسته اصلی فرانچایز کم نشده است.
علاوه بر اینها، اضافه شدن مخفیکاری، مهارتها و مراحل فرعی به بازی حس نقشآفرینیگونهی بیشتری میدهند. این موضوع باعث شده تا بازیبازان آزادی عمل داشته باشند. و این موضوع نیز طبیعتاً باعث افزایش لذتی شده که بسیاری از بازیکنان از این عنوان میبرند. این بهبودهای ایجاد شده در گیمپلی، سبب این شد تا جان تازهای به مجموعه تزریق شود. مجموعهای که واقعاً نیازمند این جان تازه بود تا مجدداً آبرومندانه به PS4 بازگردد.
۶- Uncharted: فرمول خود را به بهترین شیوه به تکامل میرساند
با بررسی کردن چهار بازی اصلی مجموعه و البته نسخهی فرعی یعنی Lost Legacy، طرفداران میتوانند به راحتی ببینند که فرمول کلی این بازیها تغییر زیادی نمیکند. ممکن است بعضی بخشها برای بهتر کردن تجربه کلی بازی تغییر کنند، اما اکثر آنها بدون تغییر باقی میمانند.
در عوض، Uncharted کاری را که در آن بهترین است انجام میدهد. از موارد ساده مانند تیراندازی، بالارفتن از در و دیوار و دویدن به هنگام حل معماها یا گشت و گذار بهترین استفاده را میبرد. و شاید در نگاه اول این موضوع برای شما خیلی ساده به نظر برسد. اما اجرای همهی این عناصر به درستی و با پیوستگی در این محیط خاص، چیزی است که باعث شده مجموعهی Uncharted شامل صحنههای خاطره انگیز بسیاری باشد.
۵- Tomb Raider: تحول لارا در طول سالیان
میشود گفت که متفاوت نبودن لارا از نسخهی اول تا نسخهی آخر سری غیرممکن به نظر میرسد! او در سه نسخهی اخیر، خیلی انسانیتر شده است. هم به دلیل پیشرفت فناوری و هم به دلیل عملکرد فوقالعادهی Camilla Luddington در زمینهی صداپیشگی و ضبط حرکات.
هرچند شخصیت لارا در طول مجموعه تکامل یافته، قلب و روح او اما مثل قبل باقیماندهاند. ایجاد این تغییرات و تکاملها در شخصیت او برای بازگشت او لازم بود. او حالا مانند شخصی به نظر میرسد که در طول زمان با اتفاقاتی که برایش افتاده، پختهتر به نظر میرسد.
۴- Uncharted: ماجرای نیتن؛ از یک سارق تا یک پدر
داستان Uncharted همیشه دو قسمت اصلی دارد. بخش اصلی به دنبال گشتن گنجها و بخش دیگر روابط بین شخصیتها. نیتن همیشه در نقش یک پروتاگونیست بیپروا ظاهر میشود. شخصی که بلااستثناء همیشه با یک آنتاگونیست خودخواه مقابله میکند. هردوی آنها با روشهای عجیبی دستشان به گنج میرسد. و هردوی آنها برای آن به جنگ و نزاع میپردازند. تا اینجا همهچیز کلیشهای به نظر میرسد!
با این حال نیتن، روابط جدیدی در هر بازی با شخصیتهای فرعی برقرار میکند. او همچنین به طور کلی به لطف تجربیاتش به عنوان یک شخص، بالغتر و پختهتر میشود. در انتهای داستانش، او در یک ساحل کنار خانوادهاش زندگی میکند. و دیگر به دنبال گنج رفتن را کنار گذاشته است. و میخواهد از ثروتهای حقیقی زندگیاش بهره ببرد.
۳- Tomb Raider: مجموعهای بیپایان
داستان لارا پایان خاصی ندارد. حداقل تا به امروز نداشته است. هر بازی ماجراهای مخصوص به خود را دارد. با این حال، هر یک از این ماجراها تنها چالشهایی برای لارا هستند. تا بتواند بخشهایی از گذشتهی خود و همچنین تاریخ دنیای خود را بهتر درک کند.
به طور کلی، بازی اینطور به نظر میرسد که گویا دارد داستانهایی را تعریف میکند که با پایان باز هستند. و ممکن است به هر جهتی منحرف شوند. این به لارا این اجازه را میدهد تا در محیطهای جالبی به گشت و گذار بپردازد. و شاید، نقشههایی را ترسیم کند که نیتن هیچوقت نمیتواند.
۲- Uncharted: یک مجموعهی غنی
میتوان گفت نقطه قوت اصلی Uncharted، روایت آن توسط شخصیتهاست. البته این به این معنی نیست که داستان Shambhala و یا گنجینه Avery مهم نیستند. بلکه تمرکز اصلی روی این است که چطور این داستانها و ماجراها، روابط میان نیتن و دوستانش را تعریف میکند و شکل میدهد. هر ماجرایی که با نیتن طی میکنیم، معنی و مفاهیم مخصوص خود را در طول مسیر پیدا میکند. بهجای اینکه هربار پشت تمام اتفاقات، یک مجموعهی شیطانی مانند Trinity باشد.
مجموعهی Uncharted دارای چنان افتتاحیه و اختتامیههای خوبی میباشد که رضایت مخاطب را به اوج میرساند. گویی که به او جایزهای داده باشند. اگر بازیبازان نیتن دریک را در مجموعه بازیهای او همراهی کرده باشند، آنها خواهند فهمید که A Thief’s End یک اختتامیهی عالی برای گروهی از شخصیتهاست. بهتر است بعضی چیزها را به محض اینکه به نتیجهی مناسبی رسیدهاند کنار بگذاریم.
۱-نتیجه گیری نهایی
هر دوی Tomb Raider و Uncharted برای بهتر شدن هنر-صنعت بازیها و البته سبک اکشن-ماجراجویی حیاتی بوده و هستند. هر کدام از این دو عنوان به نحوی روی دنیای گیم تاثیر گذاشتهاند. بسته به سلایق و علایق خود شخص، هر یک از این عناوین میتوانند بالاتر از دیگری قرار بگیرند.
اگر به دنبال گیم پلی وسیع با آزادی عمل و سیستمهای متفاوت و مکانیکهای متنوع هستید و همچنین شخصیتی میخواهید که مذکر نباشد! پس به سراغ سه عنوان آخر از سری توم ریدر بروید. تجربهای پر از لحظات اکشن نفسگیر که اگر خوشبین باشیم، در آینده هم ادامه خواهد یافت.
اگر به دنبال هیجان فراوان و در عین حال یک ماجرای پر معنا هستید و میخواهید یک روایت خارقالعاده و مهیج را تجربه کنید، احتمالاً Uncharted بیشتر مناسب شماست. گیمپلی این عناوین در مقایسه با توم ریدر، سادهتر و بیآلایشتر به نظر میرسد. اما به کارگیری این گیم پلی آنقدر خوب است که اصلاً این موضوع اهمیتی ندارد! سکوبازی، حل معما و اکشن، همه در بهترین حالت خود در Uncharted: A Thief’s End قرار دارند.
شما طرفدار کدام هستید؟
همچنین بخوانید:
- نقد و بررسی بازی FIFA Street 2؛ گل کوچیک در زاغههای برزیل
- نقد و بررسی بازی inFAMOUS Second Son؛ سیاتل در آتش
- بررسی: آیا Xbox Game Pass به پلتفرمهای نینتندو و پلیاستیشن خواهد آمد؟!
منبع: Tomb Raider vs. Uncharted: Which Is Better?
عالی بهزاد جان🌹 انتخاب سختیه، هر دو فرانچایز رو دوست دارم. منتهی شمارههای قبلی tomb raider بهتر بود به نظرم از این جدیدا. مبارزات بهتر و معماهای بیشتری داشت
موافقم