استودیوی Insomniac Games یک توسعهدهندهی بازیهای ویدئویی است که در Burbank، کالیفرنیا مستقر میباشد. این شرکت در سال ۱۹۹۴ با نام Extreme Software توسط Ted Price تاسیس شد. ولی یک سال بعد به Insomniac Games تغییر نام داد. این استودیو بیشتر به خاطر توسعهی چندین عنوان بازی انحصاری برای خانوادهی کنسول پلی استیشن نظیر Spyro the Dragon، Ratchet & Clank، Resistance و Spider-Man 2018 شناخته شده است. گرچه عناوینی نظیر Sunset Overdrive را نیز برای PC و Xbox One توسعه داده است.
اولین پروژه این شرکت یعنی Disruptor برای اولین کنسول پلی استیشن عرضه شد. که البته فروش ضعیف آن تقریباً منجر به ورشکستگی این شرکت شد. پروژهی بعدی اینسومنیاک Spyro the Dragon بود. یک بازی ویدئویی موفق که طی دو سال دو دنباله را برای خود رقم زد. در جریان نسل ششم و هفتم همکاری نزدیک Insomniac Games با بخش سرگرمیهای تعاملی سونی منجر به پیدایش دو فرانچایز مهم و جذاب Ratchet & Clank و Resistance گردید. این دو فرانچایز برای موفقیت شرکت بسیار مهم و حیاتی بود.
این کمپانی همچنین در سال ۲۰۱۳ برای اولین بار اقدام به ساخت بازی مولتی پلتفرم Fuse (با مشارکت الکترونیک آرتز به عنوان ناشر) کرد. اما این بازی به یکی از ضعیفترین بازیهای Insomniac Games تبدیل شد. از سال ۲۰۱۴، Insomniac Games بطور فعال سبد بازیهای خود را گسترش داده است. این شرکت با همکاری مایکروسافت بازی Sunset Overdrive را در سال ۲۰۱۴ منتشر کرد. و با GameTrust برای انتشار عنوانی به نام Song of the Deep همکاری کرد.
اینسومنیاک گیمز در ادامه چندین بازی موبایل و پروژهی واقعیت مجازی منتشر کرد. سپس نسخهی بازسازی شدهی اولین شمارهی Ratchet & Clank را ارائه داد. عنوان Spider-Man مایلز مورالز برای پلی استیشن 4 و 5 نیز آخرین بازی است که توسط این توسعه دهنده ساخته و به بازار عرضه شده است.
قبل از سال ۲۰۱۹، Insomnaic به عنوان یک استودیوی Second Party برای سونی پروژههای متعددی را اجرا کرد. سرانجام سونی اعلام كرد كه اینسومنیاک گیمز به عنوان چهاردهمین استودیوی داخلی مشغول به انجام وظیفه شود. سالهاست که Insomniac Games به عنوان یک توسعهدهندهی بازی معتبر از منتقدین به طور قابل توجهی نظرات مثبت دریافت کرده است. این شرکت توسط IGN به عنوان بیستمین توسعهدهندهی برتر بازیهای ویدیویی نامگذاری شده و توسط انجمن مدیریت منابع انسانی آمریکا یکی از بهترین مکانها برای کار در آمریکا لقب گرفته است.
تاریخچهی اینسومنیاک گیمز:
دههی ۹۰ میلادی
تد پرایس که از زمان عرضهی Atari 2600 در سال ۱۹۷۷، هنگامی که نه سال بیشتر نداشت، تصمیم گرفت تا در آینده به عنوان سازندهی بازی در هنر-صنعت بازیهای ویدئویی مشغول به کار شود. و سرانجام در ۲۸ فوریهی ۱۹۹۴ شرکت Xtreme Software را تاسیس نمود. بعداً در ماه ژوئن ۱۹۹۴ الکس هیستینگز که فارغالتحصیل و کارشناس برنامهنویسی رایانهای بود به عنوان همکار به شرکت پیوست.
پس از مدت کوتاهی برایان هاستینگز، برادر هاستینگز نیز به این شرکت پیوست. این استودیو به مدت یک سال با نام “Xtreme Software” مشغول به کار بود اما در سال ۱۹۹۵ به علت هم اسم بودن با شرکت دیگر و به منظور جلوگیری از نقض قانون حق کپیرایت نام شرکت به Insomniac Games تغییر نام یافت. نکتهی جالب آن است که اسامی مختلفی برای تغییر نام لیست شده بود که عبارت بودند از:
۱- The Resistance Incorporated
۲- Ragnarok
۳- Black Sun Software
۴- Ice Nine
۵- Moon Turtle
اما سرانجام نام Insomniac Games برگزیده شد. اندکی پس از تأسیس، توسعهی اولین پروژه آغاز شد. در ابتدا تیم بازیسازی با الهام پذیری از بازی معروف و محبوب Doom اقدام به ساخت بازی تیراندازی اول شخص نمود. با این امید که در بازار به موفقیت دست یابد. اما فقدان تجربه تیم سازنده را به سمت ساخت نسخهای مشابه بازی Doom سوق داد. با توجه به ارزان بودن کیت توسعهی Panasonic 3DO قرار شد بازی برای این کنسول ساخته شود. پرایس و تیمش خیلی امیدوار بودند کنسول نوپای پاناسونیک به موفقیت دست یابد. طی بازهی زمانی یک ماهه، یک نسخهی دمو قابل بازی برای تست آماده شد. سپس پرایس آن را به ناشران مختلف ازجمله Universal Interactive Studios نمایش داد.
مارک سرنی که در آن زمان به عنوان تهیهكنندهی اجرایی شرکت در یونیورسال مشغول به کار بود، تحت تأثیر تلاشهای این تیم قرار گرفت و مقرر شد هزینههای تولید، بازاریابی و انتشار این بازی بر عهدهی Universal قرار گیرد. همچنین به توسعه بازی نیز کمک شایانی کرد. از جمله اینکه بازیگرانی را برای فیلمبرداری سکانسهای بازی استخدام کرد. در ادامه کاترین هاردویک نیز به عنوان طراح بازی استخدام شد و ساخت بازی با الهام پذیری از بازی Warhawk که در سال ۱۹۹۵ برای پلی استیشن عرضه شده بود آغاز شد. مارک سرنی هم پس از بررسی طراحی بازی، نظرات خود را با تیم به اشتراک میگذشت.
اینسومنیاک اولین محصول خود را Disruptor نامگذاری کرد و این بازی در ماه نوامبر سال ۱۹۹۶ در سراسر جهان منتشر شد. با این حال، ۳DO همانطور که انتظار میرفت عملکرد خوبی در زمینهی فروش نداشت و Universal پیشنهاد کرد که این تیم برای افزایش فروش بازی، یک نسخه را نیز برای کنسول PlayStation عرضه کند. این بازی در ابتدا روی یک موتور سفارشی که توسط الکس هاستینگ ساخته شده بود اجرا شد و طی یک ماه بهروزرسانی و تبدیل به نسخهای شد که در پلی استیشن هم اجرا شود.
مارک سرنی و اینسومنیاک گیمز
بازی Disruptor با استقبال مثبت منتقدین مواجه شد. و از برخی سایتها لقب Dark Horse of the Year را دریافت کرد. جان رومرو، بنیانگذار شرکت Id Software (توسعه دهنده بازی Doom) هم بازی را ستایش کرد. بر اساس گفتههای پرایس، بازی Disruptor یکی از بهترین بازیهای زمان خود بود که کسی از آن چیزی نشنیده و ناشناخته مانده بود. با توجه با بازاریابی و تبلیغات ضعیف، بازی فروش خوبی نداشت و به شکست تجاری تلخی برای Insomniac Games بدل شد. و حتی کار به جائی کشید که شرکت تقریباً ورشکست شد. فروش Disruptor نتوانست انتظارات تیم را برآورده کند.
امروزه Insomniac Games بازی Disruptor را به عنوان درسی در خصوص توسعهی بازیهای ویدیویی برای خود قلمداد میکند. در ادامه با وجود عملکرد ضعیف بازی در فروش، Universal به همکاری خود با Insomniac Games برای ساخت بازی بعدی ادامه داد. گرچه روحیهی تیم پایین بود اما آنها تصمیم گرفتند به جای دنبالهی Disruptor بازی جدیدی را توسعه دهند.
در آن زمان فروش کنسول PlayStation به شدت بالا بود. و همه روزه نوجوانان و کودکان بیشتری به استفاده از این کنسول برای انجام بازیهای ویدیویی روی میآوردند. در نتیجه، تیم تصمیم گرفت تا ساخت بازی خشونت آمیزی مانند Disruptor را کنار بگذارد. و در عوض، سراغ بازیهایی با فضای دوستانه و خانوادگی برود. بازیهایی که فارغ از سن و سال، برای هر یک از اعضای خانواده مناسب باشند.
آن روزها نیز همچون امروز بازار بازیهای خانوادگی تحت سلطهی رقیب سونی یعنی Nintendo با بازیهایی مانند Super Mario 64 بود. در حالی که بازیهای عرضه شده برای پلی استیشن هیچ حرف خاصی در این زمینه نداشتند. در همین زمان بود که مارک سرنی، Insomniac Games را تحت فشار قرار داد تا یک بازی را با استفاده از عناصر طلسم و جاذبههای مربوط به آن ایجاد کند. بنابراین کریگ استیت که مسئول طراحی Disruptor بود، پیشنهاد کرد موضوع و داستان بازی جدید حول محور یک اژدها با خصوصیات انسانی باشد. در ادامه الکس هاستینگز (طراح ارشد استودیو) شروع به تولید یک موتور گرافیکی کرد که مخصوص بازیهایی با نمای پانوراما و جهانباز بود.
این موتور اجازه میداد تا ویژگیهای بیشتری از جمله قابلیت پرواز اژدها در هوا به گیم پلی بازی اضافه شود. در نتیجه تیم اقدام به تولید بازی Spyro the Dragon نمود که در اواخر سال ۱۹۹۸ به بازار عرضه شد. این بازی با تحسین منتقدین و کسب جوایز از نشریات مختلف همراه شد. فروش بازی در ابتدا نسبتاً کم بود اما بعد از کریسمس همان سال صعودی شد. و در ادامه فروش کلی بازی از 2 میلیون فراتر رفت. سپس افراد جدیدی به شرکت اضافه شدند و تعداد افراد تیم توسعه به ۱۳ کارمند افزایش یافت.
در پی موفقیت Spyro the Dragon، از استودیو خواسته شد دنبالهای برای آن تهیه کند. توسعهی نسخهی بعدی بازی با نام Spyro 2: Ripto’s Rage! اندکی پس از عرضهی Spyro The Dragon شروع شد. تیم توسعه ساخت دنبالهی بازی را برای خود یک چالش بزرگ میدانست. چرا که آنها میبایست ایدههای جدید و انقلابی را برای نسخهی بعدی بازی آن هم در مدت زمان کوتاه در ذهن پرورانده و اعمال میکردند. بنابراین تغئیرات بنیادین آغاز شد. ابتدا داستان بازی دستخوش تحولات شد و به سمت بزرگسالان سوق پیدا کرد. در بخش گیم پلی نیز مینیگیمهای متعددی به بازی اضافه شد و دموهای سینماتیک نیز به صورت میانپرده افزوده شد. در نتیجه کیفیت بازی به مقدار زیادی افزایش پیدا کرد. بازی نهایتاً در سال ۱۹۹۹ به بازار عرضه شد. Alex Hastings در هنگام عرضه بسیار نگران بود زیرا چرخهی توسعهی بازی بسیار کوتاه و با عجله بود.
- خدای خشم: 10 باس برتر و خاطرهانگیز مجموعهی God Of War
- حداقل سیستم مورد نیاز برای اجرای بازی Cyberpunk 2077
- روایت یک عشق غم انگیز: نگاهی بر Shadow of the Colossus
- رد دد ردمپشن 2: حقایق و نکات| 29 نکته و حقیقت از Red Dead Redemption 2
- تحقیقات 10 ساله هیچ نقطه اشتراکی بین خشونت و بازیهای خشن مانند GTA نیافت
یکی از بهترین استودیوهای بازیسازی
بسیار عالی