
والهالا، اودیسی یا اوریجینز | کدام اساسین کرید داستان بهتری دارد؟
والهالا، اودیسی یا اوریجینز | کدام اساسین کرید داستان بهتری دارد؟
(به قلم حسن نصرالهی)
مجموعه اساسین کرید با نسخه Origins تغییرات زیادی به خود دید. از آن زمان، بازیهای این فرانچایز داستانهای بزرگی را در جهانهای باز تعریف میکنند. اما کدام یک در این زمینه عملکرد بهتری دارد؟ فرانچایز Assassin’s Creed همواره با امتیازاتی بسیار خوب و فروش عالی، به موفقیت رسیده است. اما نیروی محرک این تجدید حیات را باید در تصمیم یوبیسافت برای تغییر گیم پلی و روایتی متفاوت در اساسینز کرید ریشهها جستجو کنیم.
از زمان Origins، بازیهای Assassin’s Creed بر روایت داستانهای گسترده در جهانهای بزرگ متمرکز شدهاند. اما کدام بازی آن را به بهترین نحو انجام داده است؟ Origins یک تغییر بزرگ در فرانچایز اساسینز کرید محسوب میشود. این نسخه عناصر نقش آفرینی جدیدی را در این سری معرفی کرد. عناصری که یوبی سافت از آن زمان به بعد وقت زیادی را صرف تکمیل آن کرده است. اوریجینز از داستانی جذاب نیز برخوردار است.
«بایک» به عنوان شخصیت اصلی، به راحتی یکی از بهترین شخصیتهایی است که این فرانچایز تاکنون به خود دیده. پیوند عاطفی او با همسرش «آیا» در یک کلام عالی است و با وجود انحرافات روایی، بازیباز به خوبی درگیر رابطهی آنها میشود. از طرفی وفاداری و انگیزهی بایک نسبت به اطرافیاناش کاملاً روشن است. برای همین در مقام مقایسه با دیگر قهرمانان مدرن Assassin’s Creed، بایستی او را زندهترین و باورپذیرترین قهرمان خطاب کنیم.
قصهی Origins بر داستان اودیسی و والهالا برتری دارد. آیا و بایک با کشف فرقهای مخفی، شکار اعضای آنها را در دستور کار قرار میدهند. فرقهای که مسئول مرگ پسرشان است. همین موضوع به اندازهی کافی هیجان انگیز و قانع کننده است. از طرفی تعامل آنها با چهرههای دنیای واقعی، به روشی بسیار بهتر از اودیسی صورت میگیرد. در هم آمیختن موضوعات داستانی در این بازی به خوبی عمل می کند و بازنگریهای تاریخی آن بسیار سرگرم کننده از کار در آمدهاند. این بازی همچنین یک خط داستانی مدرن امروزی را معرفی کرد. هر چند مثل همیشه این بخش به پاشنه آشیل داستان تبدیل شده و در نهایت بخشی کاملاً اضافی و فراموش شدنی است.
در مجموع از بین سه اساسینز کرید مدرن، احتمالاً اودیسی از نظر داستانی ضعیفترین نسخه باشد. قهرمانان دوگانه این نسخه به نامهای کاساندرا و آلکسیوس به شدت نامتعادل هستند. کسانی که نقش دومی را بازی میکنند حتی تجربهی ضعیفتری خواهند داشت. داستان به وضوح برای کاساندرا نوشته شده است. اما حتی بازی در نقش او نیز نمیتواند داستان اودیسی را به طور کامل از منجلاب نجات دهد.
در حقیقت اودیسی از تلاش برای بزرگ بودن در همه چیز رنج میبرد. به عنوان مثال نقشهی عظیم بازی کمی خالی به نظر میرسد. زیرا خط اصلی داستان موفق نمیشود این خلاء را پر کند. نبرد «پلوپونز» که تم اصلی داستان است به مرور جذابیتهای اولیه خود را از دست میدهد. چرا که به نبردهایی تکراری منجر خواهد شد.
از سویی دیگر، شخصیتهای تاریخی نشان داده شده در اودیسی، بیش از حد زیاد هستند. به گونهای که واقعاً نمیتوانند تأثیری که بازی در تلاش است را بگذارند. البته به جز سقراط که بسیار سرگرمکننده بود. با اینکه عناصر عرفانی جالب هستند اما احساس میکنید که از یک بازی کاملاً متفاوت بیرون آمدهاند. در همین راستا طرحهای داستانی از هم گسیخته به نظر میرسد. این نکات باعث شده داستان اودیسی نتواند مانند نیاکاناش تأثیرات لازم را نهادینه کند.
جدیدترین محصول فرانچایز یعنی Assassin’s Creed Valhalla نیز نکات زیادی از پیشینیان خود آموخته است. در واقع یوبیسافت با قدم گذاشتن در دورهی وایکینگها عناصر جالبی را معرفی کرده. توانایی انتخاب جنسیت Eivor و اینکه در خلال بازی میتوان این کار را انجام داد نکتهای جالب توجه است. جالبتر اینکه در داستان هم این انتخاب پشتیبانی میشود.
موضوع «اراده آزاد در برابر سرنوشت» در قلب داستان نهفته است. در حقیقت این یک پس زمینهی عالی برای داستان Eivor است. شخصی که تلاش میکند برای خود و مردماش یک زندگی تازه را در سرزمینی جدید فراهم کند. از طرفی انحرافات چشمگیر داستان در اساطیر اسکاندیناوی بسیار سرگرم کنندهاند. اما ارتباط بین دو وجه داستان کمی با مشکل مواجه میشود. به همین ترتیب، داستانهای متفاوتی را که در مکانهای مختلف دنبال میکنید، به جای دنیای باز منسجمی که خالقان به دنبال آن بودهاند، چرخشهایی نه چندان منطقی را در پی داشته است.
اگر چه Valhalla با بستههای اضافه شونده، کیفیت داستان را افزایش میدهد. اما در نهایت Origins بهترین و قویترین داستان را در این سه گانهی مدرن دارد. والهالا و اودیسی در رتبههای دوم و سوم قرار میگیرند. هر چند به شخصه هر سه نسخه را دوست دارم. اما در مبحث داستانی خالقان کاری عمیق و به یادماندنی را در نسخه ی اوریجینز ارائه دادهاند.
نوشتار مرتبط: 10 بازی برتر اساسین کرید
نظر شما در این خصوص چیست؟ داستان کدامیک را برتر میدانید؟ اگر مایل بودید کانال روبیکا، کانال تلگرام و صفحهی اینستاگرام ساویسگیم را دنبال کنید. همچنین میتوانید ویدیوهای گیم پلی بازیهای مختلف را در کانال یوتیوب ساویسگیم تماشا کنید.
من از نظر داستانی اوریجینز رو به ادیسه ترجیح میدم ادیسه خیلی داستان طولانی و پیچیده ای داشت والهالا رو هم تو کل سری تنها بازیه که هنوز تجربه نکردم
سپاس که نظرت رو به اشتراک گذاشتی عزیز جان
من در کل سری اسیسن کرید ، سندیکیت و اودیسه و والهالا را خیلی دوست دارم ، چون به نظرم فقط داستان مهم نیست گیم پلی بازی از همه مهمتر است
سپاس که خوندی و نظرت رو به اشتراک گذاشتی علی جان
دقیقاً نظر منم همینه ، سه گانه عالی این مجموعه
از نظر من بهترین اساسین کرید و از بین اون سه تا آخری بهترین بازی این سری والهالا هم از لحاظ داستانی هم از لحاظ کیفیت هم از لحاظ گرافیک هم از لحاظ فیس و قیافه و شخصیت پردازی و از هر لحاظ بهترین بازی تاریخ و بهترین بازی این سری هستش
سلام دوست من سپاس که نظرت رو به اشتراک گذاشتی
خدا قوت آقای نصرالهی عزیز، مقایسه جانانهای بود ❤️ لذت بردم