بازار انیمه در سالهای اخیر حسابی داغ شده است. انیمه که زمانی تفریح و سرگرمی افراد خاصی بود و اقبال جهانی نسبت به آن وجود نداشت، طی دههی گذشته میلیونها مخاطب جدید جذب کرده است. دلایل زیادی برای انفجار محبوبیت انیمهها وجود دارد که از حوصلهی این بحث خارج است. در این نوشتار صرفاً نگاهی خواهیم انداخت به ماری خوش خط و خال به نام حمله به تایتان (Attack on Titan) اثری که نقش عمدهای در محبوبیت انیمه در سطح جهانی داشته است.
انیمهی حمله به تایتان برگرفته از مانگایی به همین نام است که توسط Isayama Hajime نگارش شده است. و کارگردانی انیمه نیز بر عهدهی Tetsuo Araki میباشد. در حال حاضر فصل آخر این انیمه در حال پخش است و قسمتهای نهایی آن در حال آماده شدن هستند.
حمله به تایتان در ابتدا با این مضمون آغاز به کار کرد: بشریت به دلیل خیزش غولهای آدمخوار در شرف انقراض قرار گرفته است. و در طول یک دههی گذشته این مضمون به ظاهر سادهی انسان در برابر هیولا چرخش عجیبی به خود دیده است.
نوشتار مرتبط: بهترین انیمههای پیشنهادی
هشدار افشای داستان Attack on Titan تا فصل سوم
انیمهی حمله به تایتان پس از کش و قوسهای فراوان و آب بندی در اواخر فصل سوم ماهیت حقیقی خویش را رو میکند. البته که مخاطب بیدار در همان قسمتهای ابتدایی نیز حدسهایی خواهد زد.
حمله به تایتان در کشوری جریان دارد که از 3 شهر تشکیل شده است. این شهرها توسط دیوارهایی احاطه شدهاند تا جمعیت داخل دیوارها را از شر غولهای آدمخوار حفظ کنند. پس از 100 سال یک غول عظیم الجثه ظاهر میشود و دروازهی شهر اول را میشکند. در ادامه غولهای آدمخوار به شهر حملهور میشوند و مردم مجبور به مهاجرت به دیوار (شهر) دوم میشوند. در این گیر و دار مادر شخصیت اصلی داستان یعنی Eren توسط یک غول خورده میشود. و Eren سوگند یاد میکند تا همهی غولها را سلاخی کند.
داستان ادامه پیدا میکند و پس از چند سال Eren به همراه دوست دوران بچگیاش Armin و خواهر ناتنیاش Mikasa عضو هنگ پیشاهنگها میشوند. پیشاهنگها وظيفهی اکتشاف در خارج از دیوارها و مبارزه با غولهای آدمخوار را بر عهده دارند.
سرانجام پس از پشت سر گذاشتن داستانکهای نه چندان مهم، به این پی میبریم که فساد سر تا پای این کشور محصور را فرا گرفته است. و خاندان سلطنتی اسرار زیادی را از مردم مخفی نگه داشتهاند. اسراری دربارهی ماهیت دیوارها، نژاد مردم و اشتراکات غولهای آدمخوار با انسانها.
در نتیجه نیروی نظامی دست و کودتا میزنند و فرد منتخب را بر مسند قدرت مینشانند. و کم کم اسرار نهان روشن میشوند. در اواخر فصل سوم است که شخصیتهای اصلی داستان بالأخره با رفتن به محل موعود پی به ماجرای اصلی میبرند.
حمله به تایتان که تلاش میکرد خود را عمیق و پیچیده نشان دهد در نهایت همان داستان کلیشهای و نخ نمای «قوم برگزیده» را تعریف میکند. مردم دیوار از نژاد خاصی به نام الدیاییها میباشند که قابلیت تبدیل شدن به غول را دارند. مردمی که توسط مارلیها به جزیرهای تحت عنوان «پردیس» تبعید شدهاند. و پادشاه اول برای محافظت از الدیاییها دیوارهای 3 گانه را بنا کرده است.
علت نفرت مارلیها از الدیاییها نیز سابقهی اصلاح نژادی الدیاییها در قرنهای گذشته است و حال آن اعمال شیطانی گریبان خودشان را گرفته است. و مارلیها با تزریق مادهای الدیاییها را به غولهای آدمخوار و بی عقل تبدیل میکنند.
حمله به تایتان در نهایت همان داستان کلیشهای «قوم برگزیده» را تعریف میکند. داستانی که حوصلهی جهانیان را سر آورده و یهودیان نژادپرست و منفور آن را سر زبانها انداختهاند. این انیمه نیز در جهت مظلومنمایی و همذاتپنداری با این قوم نفرین شده گام بر میدارد. این را میشود از به تصویر کشیدن و نماد گرایی در سرزمین مارلیها متوجه شد. جایی که الدیاییها را در شرایط نامناسبی به نمایش میگذارد و ادعاهای یهودیان در خصوص جنگ جهانی را به نمایش میگذارد.
حمله به تایتان که ادعا میکند در تقبیح نژادپرستی است، برعکس کاملاََ نژادپرستانه و در جهت تطهیر قوم نفرین شدهی یهود است. گرچه ابتدا این موضوع را در لفافه به نمایش میگذاشت ولی در اواخر فصل سوم همه چیزش را رو میکند. کلیشهی «قوم برگزیده» به قدری نخ نما شده است که حال همهی جهانیان را به هم میزند. شاید تنها برخی یهودیان متوهم هنوز بر این باور نژادپرستانه باقی مانده باشند.
جالب است که سازندگان تماماً بحث نمادگرایی را رعایت کردهاند. این موضوع در شخصیت کلیدی داستان یعنی آرمین متبلور میشود. البته سازندگان روی هویت و خاستگاه آرمین تمرکز نمیکنند و صرفاً اشاره میشود که این نام را پدربزرگش انتخاب کرده است. ولی همانطور که میدانید ریشهی اسم آرمین پارسی است. پس از رحلت حضرت موسی (ع)، این پادشاهان هخامنشی بودند که بعد از سالها ذلت و خواری یهودیان را از بند اسارت نجات دادند. از این رو یهودیان هميشه به نوعی ارادت خود را نشان میدهند. در اینجا نیز آرمین به عنوان نماد هوش و درایت بارها الدیاییها را نجات میدهد و در آخر هم به فرماندهی هنگ پیشاهنگان میرسد و قدرت غول نگهبان را به دست میآورد. جالب است نه؟
این نمادگرایی کلیشهای در همهی آثار اینچنینی رعایت شده است. و مخاطب باهوش با یک نظر متوجه آنها میشود. خوشبختانه پس از فصل سوم شاهد سیل انتقادات و اعتراضها به انیمهی نژادپرستانهی حمله به تایتان بودیم. این نشاندهندهی این است که همهی مردم بردهی رسانه نشدهاند. البته که از یک نژادپرست باید هم چنین اثر نژادپرستانهای تراوش کند. خالق Attack on Titan در رسانه آشکارا نسبت به کرهایها نفرت پراکنی میکند. و اعمال نژادپرستانهی کشورش را میستاد. همانطور که میدانید تاریخ ژاپن با نژادپرستی عجین شده است، جهانیان جنگ جهانی دوم و رفتار ژاپنیها را فراموش نخواهند کرد.
در این میان نکتهای که مایهی تأسف و شرمندگی است، واکنش رسانههای ایرانی است. رسانههایی بی هویت که صرفاً به بازتاب افکار و عقاید غرب میپردازند و در جهت تبلیغ آنان برمیآیند. این رسانهها یا بسیار احمق و سطحی هستند و یا خائنانه دست به این اقدام میزنند. رسانههایی که حتی عرضه و شهامت ارائهی تحلیل درست را ندارند. در نهایت این رسانههای بی خاصیت هستند که موجب اقبال مردم به آثار نژادپرستانهی خوش خط و خال میشوند.
نظر شما در خصوص انیمهی حمله به تایتان چیست؟ آیا به درون مایهی آن توجهی کرده بودید یا صرفاً برای سرگرمی به تماشای آن مینشستید و محو جادوی صحنههای اکشن آن میشدید؟ اگر مایل بودید کانال تلگرام و صفحهی اینستاگرام ساویسگیم را دنبال کنید. همچنین میتوانید ویدئوهای گیم پلی بازیهای مختلف را در کانال یوتیوب ساویسگیم تماشا کنید.