نقد و بررسی Red Dead Redemption 2؛ به سوی بی نهایت و فراتر از آن

نقد و بررسی Red Dead Redemption 2

(به قلم حسن نصرالهی)

غرب وحشی دستمایه‌ی خلق آثار جاودانه‌ی بسیاری در تاریخ سینما شده است. عاشقان سینما به خوبی می‌دانند که در قرن بیستم این دست آثار که توسط فیلم‌سازانی بزرگ خلق شد، چه آثار ارزشمند و بی تکراری بودند. از آثار جان فورد بزرگ و هاوارد هاکس گرفته تا فیلم‌های وسترن اسپاگتی سرجیو لئونه.

ژانر وسترن به لطف فیلم‌سازانی بزرگ و توانمند در سینما به شکوه و عظمتی بی نظیر دست یافت. در واقع ظهور سینما از همان اوایل با ژانر وسترن پیوند خورده بود و فیلم “سرقت بزرگ قطار” که در سال 1903 توسط “ادوین اس پورتر” خلق شد اولین فیلم وسترن تاریخ بود که تنها 12 دقیقه طول داشت اما خیلی از اولین‌ها را در ژانر وسترن و حتی در مدیوم خود به وجود آورد.

اصالت وسترن و جذابیت‌های تیپیکال و تاریخی آن، به خوبی در سینما شناخته شده است. و فیلم‌سازان بزرگ با استفاده از این بستر، شاهکارهایی تاریخی را خلق کرده‌اند. ثمره‌ای که همچنان پابرجاست و همچنان فیلم‌سازانی نظیر تارانتینو و برادران کوئن هستند که با شیوه‌ای مدرن به بازنمایی آن دوران می‌پردازند.

با این حال مدیوم بازی زمان زیادی بود که از این بستر بهره نبرده بود هر چند بازی‌هایی مثل Gun ،Call of Juarez و حتی Red Dead Revolver (که در سال 2004 توسط خود راکستار ساخته شد) بودند که کمی این جای خالی را پر کنند اما هرگز نتوانستند عطش وسترن دوستان را فروکش نمایند.

ژانر وسترن با آن جذابیت‌های کلاسیک و دست نخورده‌ و همچنین قواعد کهن الگویی شناخته شده، تا حد زیادی در دنیای بازی ناشناخته بود تا اینکه در سال 2010 راکستار و خالقان توانمندش این افسار رها شده را در دست گرفتند و شاهکاری نو ظهور را به دنیای بازی‌ها معرفی کردند.

راکستار با تجارب ارزشمند خود در بازی‌های Open World (جهان‌باز) و با توانمندی هر چه تمام عنوان Red Dead Redemption را عرضه کرد و مثل همیشه با موفقیتی خیره کننده و با میانگین امتیازات 95 نه تنها توانست به ژانر وسترن در این مدیوم معنای دوباره‌ای ببخشد بلکه با اضافه کردن برخی از بهترین عناصر معرفی شده برای یک بازی جهان‌باز، راه را برای پیشرفت باز بگذارد و معیار سنجشی بی بدیل باشد. البته خیلی نمی‌خواهم به عنوان نخست بپردازم اما دستاوردهای فنی، هنری، داستانی و طراحی آن عنوان باعث شد به راحتی بهترین بازی سال شود و خیلی از مشتاقان را در انتظار نسخه‌ی دوم آن بگذارد.

سرانجام و بعد از گذشت 8 سال، راکستار با نسخه‌ی دوم این سری بازگشته است. عنوانی عظیم، خیره کننده و در ابعادی وسیع جاه طلبانه، که تمام معادلات را تغییر می‌دهد و با وضع کردن استانداردهایی که اصلاً فکرش را نمی‌کردیم روزی محقق شود، باری دیگر به معنای واقعی کلمه خوش می‌درخشد. راکستار با Red Dead Redemption 2 خود را از قید و بند تمام کلیشه‌های رایج خلاص می‌کند و از پس واقع گرایی محض در بازی، جهانی می‌سازد که به جرأت زنده‌ترین و زیباترین نمونه‌ای است که تا به حال تجربه کرده‌ام.

واقع گرایی محضی که شاید خیلی‌ها قبل از عرضه‌ی Red Dead Redemption 2 نگران آن بودند اکنون به یک عنصر بسیار مهم و تاثیرگذار تبدیل شده که نه تنها بر خلاف پیش فرض‌ها دست و پاگیر نیست بلکه باعث خلق شگفتی‌هایی شده که تنها می‌توانیم آن‌ها را در زندگی و مستندهای نشنال جئوگرافیک شاهد باشیم. جهانی کاملاً زنده، پویا با طبیعتی باور نکردنی که هر لحظه در آن اتفاقی رخ می‌دهد و فعل و انفعال در آن حتی با گذشت بیش از 200 ساعت در بازی، همچنان برایم حیرت انگیز و غافل‌گیر کننده است.

راکستار بازهم با بزرگ‌ترین دستاوردهای بازی سازی پا به میدان گذاشته، دستاوردهایی که در لایه به لایه‌ی بازی مشهود است و بطور کلی می‌تواند به تغییر موضع هر بازی‌ساز یا بازی‌بازی بیانجامد.

 روزی روزگاری در غرب

همه چیز از یک سرقت ناموفق به وسیله‌ی داچ و یارانش شروع می‌شود که در ابتدا باید از مخمصه‌ای که درون آن افتاده‌اند رهایی یابند. داستان Red Dead Redemption 2 شروعی کوبنده دارد اما در نهایت بازی آرام آرام قصه‌اش را می‌سازد.

راکستار هرگز به رسم سنت اکثر بازی‌های روز، بازی‌باز را در هرج و مرجی پرتکاپو رها نمی‌کند و خمیر مایه‌ی داستانی‌اش را آرام و با جزئیات کامل سر و شکل می‌دهد. این جزئیات داستانی و این روایت پلکانی، باعث شده به صورت تمام و کمال قصه و شخصیت‌های بازی را بشناسیم و در یک سیر روایی ماندگار آن‌ها را لمس کنیم.

قصه، شخصیت پردازی و کارگردانی نقطه اوج این مدیوم است و Red Dead Redemption 2 نه تنها قصه‌اش را هدفمند و با ریتمی حساب شده روایت می‌کند بلکه با خلق شخصیت‌هایی انسانی، بازی‌بار را به درون بازی تله‌پورت می‌کند.

آرتور مورگان شخصیت اصلی بازی با آن شخصیت‌پردازی ضد قهرمانانه‌اش با هوشمندی هر چه تمام به قهرمانی فراموش نشدنی بدل می‌شود و سرنوشتی تکان دهنده دارد. خالقان پیش درآمدی افسانه‌ای را برای یک شاهکار ترسیم کرده‌اند و به یک دستاورد عظیم قصه گویی رسیده‌اند. دستاوردی که تا سال‌ها می‌توانیم در مورد آن بحث کنیم.

شخصاً در میان تمام دستاوردهای عظیم Red Dead Redemption 2، شیوه‌ی روایت آن را برترین می‌دانم. قصه در بازی شاهراه ارتباطی است و آنقدر عمیق و رضایت بخش است که تمامی لایه‌های اثر را درگیر می‌کند. با قدرت دیالوگ نویسی برتر خالقان و پیش زمینه‌ی داستانی متفاوت برای هر اتفاقی که در بازی رخ می‌دهد، حضور پر رنگ قصه کاملاً احساس می‌شود. با این قدرت برتر سناریو هر فعالیتی در بازی لذت‌بخش می‌شود و بازی‌باز ناخوداگاه تمام ماموریت‌های فرعی و فعالیت‌های اتفاقی را انجام می‌دهد تا لایه‌های بیش‌تری از داستان را کشف کند و از آن‌ها لذت ببرد.

در واقع یکی از دلایل آنکه می‌توانیم تمام فعالیت‌های اتفاقی و ماموریت‌های فرعی موجود در بازی را انجام دهیم و به جای جای این طبیعت خیره کننده سرک بکشیم، شوق رسیدن به لحظه‌های داستانی است که با هوشمندی و ظرافت خاصی پرداخته شده‌اند و گاهی سرشار از احساسات عمیق هستند. احساساتی که گاه آنقدر در بازی درگیر‌کننده می‌شوند که با روح و روانمان بازی می‌کنند!

مساله این است که Red Dead Redemption 2 و قصه‌ی چند وجهی‌اش به سادگی روایت می‌شود و هرکسی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. مهم نیست که لحظه‌های ماندگار بازی از اتفاقات کوچک بین راهی سرچشمه گرفته است یا سکانس‌های فوق‌العاده‌ی داستانی. تمامی لحظه‌ها، عناصر و عوامل بازی در هارمونی کامل هستند و در هم تنیده شده‌اند. و این یک پارچگی محض در دل این جهان عظیم که هر گوشه‌اش زندگی در آن جریان دارد، به راستی که اتفاقی بزرگ و بی مانند را برملا می‌کند.

بله زندگی در گوشه گوشه‌ی عنوان عظیم راکستار وجود دارد. شاید برای اولین بار باشد که از به کار بردن واژه‌ی هوش مصنوعی بی‌زار می‌شوم! هر شخصی را که در این جهان می‌بینید هدفی دارد و مشغول زندگی خود است. بطور کلی هر موجود زنده‌ای که در Red Dead Redemption 2 وجود دارد “هدفمند زندگی می‌کند.”

دیالوگ‌ها وابسته به موقعیت تغییر می‌کنند، گپ و گفت‌های درون شهری مدام با فعالیت‌های روز تغییر می‌کنند و همه چیز صرف نظر از فلسفه‌ی واقع گرایی، به جهانی پویا و کاملاً زنده ختم شده است. در جهان و طبیعت Red Dead Redemption 2، ساختمان‌های نیمه‌کاره تمام می‌شوند، درخت‌های بی شاخ و برگ رشد می‌کنند، اجساد تجزیه می‌شوند و در کل هر اتفاقی که در واقعیت دیده‌اید و در دنیای بازی‌ها هرگز، در بازی وجود دارد تا مهر تاییدی باشد بر عظمت فنی و طراحی این نگین درخشان.

صرف نظر از این شگفتی‌ها، این قصه‌ی Red Dead Redemption 2 است که شوق دیدن و شنیدن این لحظه‌ها را فراهم می‌کند. قصه همانطور که عرض کردم به تمامی لایه‌های بازی بعدی اضافه می‌دهد و شخصیت چند وجهی آرتور نیز شما را تشویق به فهمیدن جزئیات داستانی می‌کند و این جزئیات زمانی آشکار می‌شوند که جهان بازی را جستجو کنید و ضمن دیدن شگفتی‌هایی بی پایان، غرق در داستان سرایی ناب راکستار شوید. ضمن آنکه انتخاب‌های اخلاقی نیز در مسیر داستانی وجود دارد و قصه را تعاملی‌تر و چند لایه‌تر هم می‌کند. قصه‌ای که به سادگی از زیباترین، دراماتیک‌ترین و عمیق‌ترین قصه‌های گفته شده در تاریخ بازی‌های کامپیوتری است.

به خاطر یک مشت دلار

خیلی ساده است که بگوییم راکستار از بازی‌باز می‌خواهد خیلی آرام بازی را پیش ببرد. ملزوماتش نیز فراهم است و طبیعت خیره کننده‌ی Red Dead Redemption 2 میزبان اتفاقاتی غیرقابل پیش بینی و گاه شگفت آور است. فعالیت‌های مختلف و ماموریت‌های داستانی کیفیت بسیار بالایی دارند و لیست کارهایی که در بازی می‌توانید انجام دهید مغز را منفجر می‌کند!

در واقع مهم نیست در بازی به چه فعالیتی مشغول می‌شوید. درگیر شکار کردن حیوانات افسانه‌ای باشید یا بازی کردن پوکر و دومینو یا مشغول ماهیگیری، هر کاری را که در بازی انجام می‌دهید به معنای واقعی کلمه لذت‌بخش و عمیق است. اما بسیار پیش می‌آید که نگاه به نقشه و مسیریابی را بی خیال شوید و مسحور طبیعت بی مثال Red Dead Redemption 2 شوید.

آرام رفتن و در میان شاخ و برگ درختان قدم زدن و دیدن اکوسیستم حیرت انگیز بازی، یک اشتیاق تمام نشدنی است و پویایی طبیعت و شرایط آب و هوایی مختلف که با بالاترین کیفیت ممکن به نمایش در می‌آیند به سادگی نکته‌ای غیر قابل گذشت است. در هر صورت لذت و سرگرمی در لحظه به لحظه‌ی Red Dead Redemption 2 موج می‌زند.

نکته‌ی جالب این است که راکستار تا حد توان و امکان، بازی‌باز را به گشت و گذار و جهان گردی در بازی سوق داده است. لایه‌های داستانی متفاوت و بدیع، فعالیت‌ها و ماموریت‌های تاثیرگذار و سرگرم کننده و نشان دادن شگفتی‌هایی پر شمار و یگانه، همگی بازی‌بار را تشویق به جهان گردی می‌کنند و شک نداشته باشید اگر گرفتار غرب وحشی ساخته شده توسط راکستار  شوید، بیرون آمدن از فضای آن غیرممکن می‌شود!

همه چیز به دستان بازی‌باز خلق می‌شود و تجربه‌ی Red Dead Redemption 2 برای هر شخصی متفاوت است. شخصی سازی نیز وجود دارد آن هم به صورت تمام و کمال با جزئیاتی مثال زدنی. از شخصی سازی آرتور گرفته تا سلاح‌ها و حتی اسب‌های موجود در بازی همگی در دسترس شما هستند تا آن چه را که می‌خواهید انجام دهید.

عظمت بازی در تمامی لایه‌های آن بازی‌باز را سیراب می‌کند. هر قسمت از Red Dead Redemption 2 و هر آن چیزی که در آن وجود دارد تجربه‌ای کامل است و نه تنها عمق دارد بلکه شوق انجام دادن آن‌ها نیز خودش قابل توجه است. از طرفی واقع گرایی بازی نکته‌ای درگیرکننده است و هیچ نگرانی در باب آن وجود ندارد. اینکه آرتور به آب و غذا نیاز دارد یا ریش و موی او به مرور بلندتر می‌شود، اینکه اسب او خسته می‌شود و نکات این چنینی دیگر، همگی جزو لاینفک این جهان هستند که اگر نبودند فقدان آن‌ها به شدت احساس می‌شد.

واقع گرایی در Red Dead Redemption 2 امتداد می‌یابد و مربوط به قسمتی خاص نمی‌شود. البته همانطور که گفته شد این نکته از نقاط مثبت بازی محسوب می‌شود. خالقان هر عنصری را که معرفی کرده‌اند پی آن را گرفته و تا انتهایش رفته‌اند. مثلاً وقتی در راه رسیدن به ماموریت می‌خواهید جایی اوطراق کنید اگر تحت تعقیب باشید یا میزان شرارتتان زیاد باشد، جایزه بگیرها از دود آتشی که بر پا کرده‌اید ردتان را می‌زنند و حسابی از خجالتتان در می‌آیند!

مثال فوق و مثال‌های بی شمار دیگری که می‌توانیم از جای جای این اثر یادآور شویم، تنها برای نشان دادن قدرت فنی بی رقیب خالقان نیست بلکه تمام این اعمال و هر آنچه که در بازی وجود دارد یا باعث تعجبمان می‌شود، پیوندی ناگسستنی است که برای هر چه بهتر و غنی‌تر شدن تجربه‌مان محیا شده‌، تجربه‌ای که نمونه‌ای برای آن وجود ندارد.

البته که نمی‌توانیم جزئیات و اتفاقات باور نکردنی Red Dead Redemption 2 را مو به مو بازگو کنیم اما به طور حتم بازی‌بازها شگفتی‌های بازی را به چشم دیده‌اند و مدام در حال اشتراک گذاری آن‌ها هستند. بازی همین است و میلی تمام نشدنی برای غافل‌گیری دارد.

صدها گونه از حیوانات مختلف با برخورد و هوش مصنوعی انقلابی که همگی طراحی و انیمیشن‌های بی نظیری دارند، این ضیافت ناب دیداری در Red Dead Redemption 2 را تکمیل می‌کنند. می‌توانید آن‌ها را شکار کنید و به فروش برسانید یا از پوست آن‌ها اقلام ساخت و ساز کردنتان را فراهم کنید.

برای پول در آوردن و درآمدزایی، فعالیت‌های بی شماری هستند که یکی پس از دیگری بدیع و لذت‌بخش از کار درآمده‌اند. می‌توانید در نقش جایزه بگیرها وارد عمل شوید و جنایتکاران یا تبهکاران را به دست قانون بسپارید و خیلی از موارد دیگری که می‌توانند منبع درآمدی قابل اتکا باشند. و صد البته باعث لذت‌بخش شدن هر چه بیش‌تر بازی هم بشوند.

به طور کلی اصلاً نمی‌توان فرقی را بین ماموریت‌های اصلی و فرعی Red Dead Redemption 2 متصور شد. کاملاً برایم این بحث بی معنی است و لایه‌های داستانی دلچسب بازی چنین نکته‌ای را بر نمی‌تابد. همگی مثل نخ تسبیح به یکدیگر وصل شده‌اند و درک پایدار از داستان و گیم پلی زمانی محقق می‌شود که به پایان رساندن همه‌ی ماموریت‌های ممکن در بازی بیانجامد.

اصلاً فکر اینکه تا این حد کافی است و مثلاً می‌خواهم به سراغ بازی‌های دیگر بروم به سرتان راه ندهید! تک تک ماموریت‌های این بازی می‌توانند سوژه‌ی یک بازی جداگانه باشند! و از نظر کیفیت، مکانیک، ساختار و نحوه‌ی اجرا، نه تنها از بهترین نمونه‌های ساخته شده هستند بلکه در تعاریفی ساختارشکنانه، می‌توانند با نمونه‌های بی نظیر مشابه در سینما رقابت کنند.

برای‌ام بسیار جذاب و خوشایند است که راکستار با شناختی درست از ژانر و مولفه‌های تثبیت شده، بازی‌اش را اصولی با ساختاری دقیق و شخصیت‌هایی کنش‌مند، ساخته و پرداخته کرده و با الهام‌گیری از آثار فاخر سینما، در نهایت هویت منحصر به فرد اثر را شکل داده است. Red Dead Redemption 2 یک زندگی است که با رسالت هنرصنعت همراه شده و در نهایت یک بازی است و این اصل هرگز فراموش نشده و سرگرمی با هر بهانه‌ای در بازی شکل می‌گیرد.

برای بنده‌ی حقیر، دیدن طبیعت چشم‌نواز بازی، شنیدن سازهای دوره گردها و گوش سپردن به نوازندگی فولکلور گاوچران‌ها، دیدن نمایش‌های تکان دهنده و دل نواز Vodevil یا حتی نوازش اسب‌ها، یک سرگرمی ساده و همیشگی بود! با دنیای این اثر باید زندگی کرد و از هر زاویه‌اش لذت برد. حال بماند که ماموریت‌های پر تب و تاب با طراحی مراحلی هوشمندانه و متفاوت که با گیم پلی و گان پلی‌ای کامل میخکوبمان می‌کند، چه هیجانی را به بازی تزریق می‌کند.

ماموریت‌های Red Dead Redemption 2 هر آنچه که فکر کنید را شامل می‌شود، از مخفی کاری، تعقیب و گریز، مبارزات پر هیجان و خلاصه هر آنچه که می‌خواهید آن هم به زیباترین شکل ممکن، در بازی وجود دارد. لیست سلاح‌ها و تعداد آن‌ها نیز در بازی بسیار قابل توجه است. و هر کدامشان با قابلیت‌هایی چندکاره حسابی مشغولتان می‌کند.

ضمن آنکه شخصی سازی جز به جز سلاح‌ها نیز خودش دنیای دیگری است و در کل شخصی سازی همان طور که عرض کردم در تمامی سطوح بسیار گسترده و گاه تعجب آور است که این خود نشان دهنده‌ی عمق و عظمت بی مثال این بازی دارد که بیهوده نیست و جذابیت فراوانی نیز دارد و اگر اهل این برنامه‌ها باشید، Red Dead Redemption 2 در مقیاسی وسیع سیرابتان می‌کند. می‌توانیم جز به جز بازی را مرور کنیم اما این دنیای عظیم و آن شگفتی‌هایش بهتر است توسط خود بازی‌باز کشف شود و از آن‌ها لذت وافر ببرد.

راکستار هرگز چیزی را در بازی به بازی‌باز تحمیل نمی‌کند و خیلی از زحمات آن‌ها ممکن است اصلاً دیده هم نشوند. اما با ذوق و شوق تمام دنیایی را ساخته که هر گوشه‌اش با وسواس و پرداختی قابل ملاحظه پیش روی بازی‌باز قرار گرفته است و به سبب پویایی بازی، طبیعت حیرت انگیز، فعالیت‌ها و ماموریت‌های درگیر کننده و همچنین قصه‌ای ممتاز، بازی‌باز را تا آنجا که می‌توانسته به جهان گردی سوق داده تا تجربه‌ای کامل از بازی را به دست بیاورد و تک تک لحظه‌های آن را در ذهن داشته باشد. تجربه‌ای که تا سال‌ها می‌تواند قابل بحث باشد و از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار بگیرد.

جویندگان

یکی از دلایلی که Red Dead Redemption 2 چنین زیبا و تاثیر گذار از کار درآمده بدون شک گرافیک مسحور کننده‌ی آن است. گرافیک بازی به معنای واقعی کلمه چشم نواز و فراتر از زمان است. در دوره‌ای که فناوری‌های گرافیکی در بازی‌ها همه به یکدیگر نزدیک شده‌اند، راکستار اما بالاترین دستاورد گرافیکی این نسل را در جهانی عظیم پیاده سازی کرده است. جهانی که آنقدر جزئیات دارد و آنقدر زیباست که گشت و گذار در آن را حتی اگر بیهوده هم باشد به یکی از لذت‌بخش‌ترین ارکان بازی تبدیل می‌کند.

راکستار خط بطلانی بر این فرضیه می‌کشد که بازی‌های جهان‌باز باید از حداکثرهای فنی بگذرند تا بتوانند به کیفیتی مطلوب برسند. Red Dead Redemption 2 نه تنها عظمتی بی پایان دارد بلکه همه‌ی عناصر تصویری‌اش در نقطه‌ی اوج این نسل هستنند. بافت‌ها، تکنیک‌های نورپردازی و سایه زنی، طراحی آب و رودخانه‌ها همگی در سطح بسیار بالایی پردازش شده‌اند.

تمامی این نکات با سطح جزئیاتی که دورنمایی از نسل آینده است، Red Dead Redemption 2 را به یک دستاورد بزرگ تکنیکی و بصری می‌رساند. شرایط آب و هوایی مختلف با کیفیتی قابل تحسین به نمایش در می‌آیند و تاثیرات بعد از آن نیز بی نقص و دیدنی است. اما انیمیشن‌های بازی بحث دیگری دارد.

انیماتورها بیش از 300,000 انیمیشن برای Red Dead Redemption 2 طراحی کرده‌اند که سرسام آور است. تمام حیوانات با انیمیشن‌هایی باورپذیر و کاملاً مطابق با واقعیت در بازی شبیه سازی شده‌اند و انیمیشن‌های خود آرتور و تمام NPCها نیز واقعاً شگفت انگیز هستند.

در مورد طبیعت دیدنی، دستاوردها و شاخصه‌های گرافیکی Red Dead Redemption 2 تا ساعت‌ها می‌توانیم حرف بزنیم و به زیبایی‌هایش اشاره کنیم اما تجربه‌ی شنیداری بازی مکمل این ضیافت ناب دیداری است. صداگذاری و صداپیشگی درخشان و پیشگام، تجربه‌ای نو را به ارمغان می‌آورد و موزیک‌های سبک فولکلور و کانتری، که اغلب با تک نوازی‌های خاصی در بازی اجرا می‌شوند تجربه‌ای فراموش نشدنی و لذت‌بخش را به همراه آورده‌اند که به صورت مستقل هم ارزش شنیدن بسیار دارند.

برنده یا بازنده

Red Dead Redemption 2 از آن دست بازی‌هایی است که در هر دهه یک بار متولد می‌شوند. بازی عظیم و بی پایان است و همواره می‌توان نکاتی جدید را در آن مشاهده کرد و غافلگیر شد. گویا اشتیاق بازی برای متحیر کردن بازی‌باز تمامی ندارد و بازی ضمن آنکه قصه و شخصیت پردازی بی نظیری دارد در تمامی سطوح خود کامل و پر از جسارت و اعتماد به نفس سازندگان است.

Red Dead Redemption 2 استانداردهایی تازه را وضع می‌کند و توقعات را بالاتر می‌برد. نکاتی که شاید دیگر تکرار نشوند مگر آنکه خود راکستار دوباره ابتکار عمل را در دست گیرد. محصولی ماندگار که قبل از آنکه با دستاوردهای عظیم فنی و بصری باعث بهت و حیرتمان بشود، یک بازی به شدت عمیق، تاثیرگذار و سرگرم‌کننده است که تا سال‌های متوالی در مورد آن بحث صورت می‌گیرد و همواره شگفتی‌های بیشتری از آن برملا می‌شود. ساخته‌ی راکستار به جرات نقطه اوج دستاوردهای هنری این مدیوم دوست داشتنی است.

امتیاز ساویس‌گیم: 10 از 10

FINAL VERDICT

Red Dead Redemption 2 is one of those games that is born once every decade. The game is huge and endless and you can always see new things in it and be surprised. It seems that the game’s desire to amaze the player is infinite, and the game, while having a unique story and characterization, is complete and full of courage and self-confidence of its creators

Red Dead Redemption 2 sets new standards and raises expectations. Tips that may not be repeated unless Rockstar takes the initiative again. A lasting product that, before it amazes us with its great technical and visual achievements, is a very deep, effective and entertaining game that is discussed for years and more and more surprises are revealed. Rockstar’s work is boldly the culmination of the artistic achievements of this lovable medium

SavisGame Score: 10 out of 10