(به قلم رضا چشمی)
امروز با مبحث جنگ کنسولها در دههی ۹۰ میلادی بین سگا و نینتندو در خدمتتون هستم. جنگ کنسولها در همهی ادوار بحث بسیار جذابی بین هواداران کنسولها بوده است. در ماههای آغازین نسل نهم شاهد نبردی همه جانبه بین طرفداران سونی و مایکروسافت هستیم. که هر کدام کنسول مورد علاقهی خودشان رو از دیگری برتر میدانند. اما اجازه بدید از نسل نهم فاصله بگیریم و برویم به اواخر دههی ۸۰ و اوایل دههی ۹۰ میلادی و نسل چهارم کنسولها. جایی که دو شرکت دوست داشتنی سگا و نینتندو به طرز بیرحمانهای مشغول جنگ با یکدیگر بودند. تا بتوانند رهبری بازارهای جهانی و در رأس آنها بازار آمریکا را به دست گیرند.
دههی هشتاد میلادی را میشود به عنوان نقطه اوج پیدایش کنسولهای بازی در نظر گرفت. در این دهه شرکتهای زیادی مشغول تولید کنسول و کامپیوترهای خانگی بودند به امید اینکه بتوانند سهمی از بازار را برای خودشان داشته باشند. شرکتهایی نظیر آتاری، سگا، نینتندو و NEC در بازار کنسولها و شرکتهای کمودور، اپل، آتاری و اسپکتروم آمستراد در بازار کامپیوترهای خانگی در حال جنگیدن بودند. با توجه به این که بحث ما در مورد سگا و نینتندو هست اجازه بدید معرفی کوتاهی از دو شرکت و کنسولهای پرطرفدارشان در دههی ۸۰ و ۹۰ میلادی داشته باشیم. و بعد میپردازیم به اصل ماجرا.
سگا:
شرکت ژاپنی سگا در سال ۱۹۴۰ میلادی توسط سه آمریکایی با نام استاندارد گیمز آغاز به کار کرد. و پس از مدتی مقر اصلی آن به ژاپن منتقل شد. اما بعدها به سرویس گیمز تغییر نام داد. در واقع نام سگا برگرفته شده از دو کلمه سرویس و گیم هست. حروف S و E از کلمه سرویس و دو حرف G و A از کلمهی گیم.
در سال ۱۹۸۲ سگا اولین کنسول خانگی خودش را به نام اس جی ۱۰۰۰ وارد بازار کرد. سپس کنسول سگا مستر سیستم را به بازار عرضه کرد. که رقیب خیلی خوبی برای NES یا همان میکروی خودمون محسوب میشد. سال ۱۹۸۸ سگا کنسول ۱۶ بیتی نسل چهارمی خودش با نام سگا جنسیس را وارد بازار ژاپن کرد. این کنسول در سال ۱۹۸۹ با نام مگادرایو در بازار آمریکا عرضه شد. قلب تپندهی این کنسول پردازندهی موتورولا ۶۸۰۰۰ بود. که یکی از بهترین چیپستهای ساخته شده تاریخ به شمار میرفت. و پیش از آن در سری کامپیوترهای آمیگا، اپل و آتاری مورد استفاده قرار گرفته بود. همراه این پردازنده یک تراشهی Zilog Z80 هم در کنسول به منظور پردازش صدا به کار برده شده بود. تولید این کنسول نهایتاً در سال ۱۹۹۷ با فروش ۳۰ میلیون و ۷۵۰ هزار دستگاه متوقف شد.
نینتندو:
در سال ۱۹۸۹ تاسیس شد و در سال ۱۹۷۷ اولین کنسول بازی خودش را با نام تی وی گیم وارد بازار کرد. در سال ۱۹۸۳ کنسول فوقالعاده موفق NES به بازار عرضه شد. که فروش بسیار خوبی را هم تجربه کرد. اما با عرضهی کنسول جنسیس ورق برگشت و سگا توانست بازار را تا حد زیادی به دست گیرد. به همین علت نینتندو که نفسهای یک رقیب قدرتمند را در کنار خودش احساس میکرد جهت جلوگیری از کاهش سهمش در بازار اقدام به طراحی و عرضهی کنسول SNES کرد و این کنسول در سال ۱۹۹۱ میلادی و با تاخیر سه ساله نسبت به جنسیس وارد بازار شد.
SNES از یک پردازندهی ریکو استفاده میکرد که به لحاظ فرکانس نصف پردازندهی جنسیس سرعت داشت و به همین علت مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان قرار گرفت. اما در سایر بخشها نسبت به جنسیس برتری داشت. SNES دارای حافظهی دو برابر، دارای 64 برابر رنگ بیشتر، رزولوشن دو برابر و پردازش صوتی ۸ کاناله بود. که در مجموع برتری گرافیکی و صوتی را نسبت به رقیب رقم زده بود. این کنسول سال ۲۰۰۳ با فروش ۴۹ میلیون ۱۰۰ هزار واحدی به کار خود پایان داد.
جنگ کنسولها:
جنگ کنسولها برخلاف تصور عمومی از اوایل دههی ۸۰ میلادی آغاز شد. سگا که تا پیش از این در تهیه و تولید بازی برای دستگاههای آرکید فعالیت داشت در سال ۱۹۸۳ شانس خودش را برای ورود به دنیای کنسولهای خانگی محک زد. در این سال کنسول SG-1000 را به بازار عرضه کرد. اما از بخت بد سگا، در دورهی زمانی مشابه شرکتهای بسیاری به سمت بازار کنسولها جذب شدند. که باعث سرازیر شدن بازیهایی با محتوای یکسان و تکراری به بازار شد.
این موضوع منجر به کاهش تقاضا در بازار شد، برهم خوردن سیستم عرضه و تقاضا در بازار کنسول ها رکود اقتصادی شدیدی را در این بخش پدید آورد به نحوی که بسیاری از شرکتها ورشکسته شدند. در این ایام جامعهی جهانی تقریباً به این نتیجه رسیده بود که زمان مرگ کنسولها فرا رسیده و این صنعت شانسی برای بقا ندارد. بسیاری به سمت کامپیوترهای خانگی از جمله محصولات کمودور گرایش پیدا کردند.
فروش ناامیدکنندهی اس جی ۱۰۰۰ سگا را در آستانهی ورشکستگی قرار داد به نحوی که مالکین این شرکت مجبور شدند تمام سهامشان را به شرکت CSK بفروشند. تغییر مالکیت سگا منجر به تولید محصول دیگری به نام مستر سیستم شد. کنسولی که در سال ۱۹۸۵ روانهی بازار شد و با وجود کسب توفیق نسبی، کماکان نینتندو با کنسول میکرو سهم عظیمی از بازار را در دست داشت.
میکرو که از سال ۱۹۸۳ و همزمان با تولید SG-1000 روانه بازار شده بود از تلاطم بازار جان سالم به در برد. و با عرضهی بازی سوپر ماریو بروز تونست کشتی تقریباً به گل نشستهی کنسولهای خانگی را هم نجات دهد. تغییر مالکیت سگا و موفقیتهای روز افزون NES مالکین سگا را وادار کرد که کنسول نسل بعدی خودشان رو با نام مگا درایو یا جنسیس در سال ۱۹۸۸ به بازار عرضه کنند. در آن زمان نینتندو ۹۵ درصد بازار گیم در آمریکا را در دست داشت.
نفوذ بالای نینتندو بر خرده فروشیها باعث شده بود سگا نتواند سهم بیشتری از بازار را به دست بیاورد. نینتندو خرده فروشیها را تهدید کرده بود که اگر محصولات سگا را در فروشگاهها به فروش برسانند دیگر هیچکدام از محصولات نینتندو را برای فروش دریافت نخواهند کرد. که با توجه به ضریب نفوذ بالای نینتندو در بازار، شرکتهای خرده فروشی نظیر والمارت عملاً با سگا قطع همکاری کردند.
نینتندو شرکتهای Third Party را تهدید کرده بود در صورتی که برای کنسولی غیر از میکرو بازی بسازند، اجازهی ساخت بازی بر روی کنسول NES را دیگر به آنها نخواهد داد. در همین هنگام بود که سگا جهت تصاحب سهم بیشتری از بازار دست به تغییر عجیبی در سیستم رهبری خود زد و طی یک اقدام غافلگیرکننده تام کالینسکی را به عنوان مدیرعامل سگا در آمریکا منصوب کرد. این موضوع از آنجا عجیب بود که کالینسکی هیچگونه تجربهای در صنعت گیم نداشت. اما در صنعت اسباببازی کالینسکی اعجوبهای بود که او را به عنوان شاهزادهی صنعت اسباببازی خطاب میکردند.
با اینکه کالینسکی تجربهای در این زمینه نداشت اما دقیقاً همان حلقهی مفقودهی سگا برای رسیدن به موفقیت بود. پیش از ملحق شدن کالینسکی به سگا در سال ۱۹۸۹ فروش جنسیس تعریفی نداشت و سگا به زحمت توانسته بود حدود یک میلیون دستگاه از این کنسول را به فروش برساند. اما بعد از اضافه شدن کالینسکی و اتخاذ تصمیمات تهاجمی فروش این کنسول به طرز غیرقابل باوری افزایش پیدا کرد.
تیم مدیریتی سگا در آن دوران دو تصمیم مهم و حیاتی گرفتند اول اینکه سگا فروشگاه مخصوص محصولات خودش را در نزدیکی فروشگاه مرکزی والمارت بنا کرد و دوم اینکه تصمیم گرفتند هزینهی بسیار زیادی برای تبلیغات جنسیس داشته باشند. که افراط هم بخشی از این سیاست شد و آنها برای زیر سوال بردن کنسول رقیب حتی از تحقیر مستقیم هم اباء نکردند. در نهایت این سیاستها به خوبی جواب داد و از همین جا بود که جنگ کنسولها وارد فاز جدیدی شد.
کنسول ۱۶ بیتی جنسیس موفقیتهای زیادی را برای سگا به همراه آورد. و از طرف دیگر نینتندو که در باد موفقیتهای NES خوابیده بود خیلی دیر به خودش آمد. و زمانی متوجه وخامت اوضاع شد که درصد بسیاری از سهم بازار را به رقیب خودش یعنی سگا واگذار کرده بود. نینتندو سه سال بعد از عرضهی جنسیس کنسول بعدی خودشان یعنی SNES را به بازار عرضه کردند. کنسولی که از نظر گرافیک و صدا یک هیولای واقعی بود و به راحتی جنسیس را شکست میداد. اما در این بین سختافزار این کنسول یک نقطه ضعف نسبت به رقیب خودش داشت و این نقطه ضعف چیزی نبود جز فرکانس بسیار پایینتر پردازنده.
با عرضهی کنسول SNES مجدداً بازارهای جهانی تحت تاثیر کنسول فوقالعادهی نینتندو قرار گرفتند. عرضهی نسخههای متعدد از مجموعه بازیهای ماریو هم در تغییر شرایط به نفع نینتندو بیتاثیر نبود. بنابراین سگا که برتری خودش را از دست رفته میدید به طراحان شرکت اعلام کرد که همانند نینتندو شخصیتی را خلق کنند که به نماد سگا بدل شود. طراحان خوشذوق سگا با بررسی عناصر مختلف به یک نکتهی جالب پی بردند و آن چیزی نبود جز سرعت بالاتر فرکانس پردازندهی جنسیس در مقابل SNES.
این قضیه در نهایت منجر به طراحی شخصیت بسیار محبوب سونیک شد. خارپشتی که با سرعت مافوق صوت میتواند جهان را زیر پا بگذارد. و به نقاط مختلف سفر کند. دقیقاً عکس شخصیت ماریو بود که سرعت بسیار پایینی داشت. طراحی سونیک طعنهای بود به سرعت کمتر پردازندهی SNES. با عرضهی بازی Sonic The Hedgehog یکباره کفهی ترازو به سمت سگا به طرز عجیبی سنگینی کرد. و در برههی زمانی انتشار این بازی تا چند سال بعد حتی محبوبیت خارپشت آبی پرسرعت از ماریو پیشی گرفت و فروش فوقالعادهی ۱۵ میلیون نسخهای را تجربه کرد.
علاوه بر بازی سونیک، سگا تعداد زیادی بازی دیگر هم برای جنسیس به صورت انحصاری تولید و عرضه کرد. که به فروش کنسول محبوب این شرکت کمک بسیار زیادی کرد. از جمله بازی شورش در شهر. در جبههی مقابل هم نینتندو بیکار ننشست و بازیهای بسیار زیادی را برای SNES منتشر کرد. نکتهی جالب در خصوص سرعت پردازنده جنسیس شعار تبلیغاتی سگا بر علیه نینتندو بود آنها از عبارت:
Genesis does what nintendon’t
یا به عبارتی «جنسیس کاری را انجام میدهد که نینتندو نمیتواند» استفاده کرندد. تا علاوه بر تخریب رقیب بازار جهانی را تحت الشعاع خود قرار دهند. در ادامه سگا برای اینکه بتواند ضعف قدرت گرافیکی جنسیس را برطرف کند اقدام به عرضهی دستگاه جانبی Mega CD کرد. دستگاهی که قدرت پردازشی جنسیس را تا حد زیادی بهبود میبخشید.
اما تمام تلاشهای سگا هم نتوانست جلوی موفقیتهای نینتندو و SNES را بگیرد. میزان استقبال از این کنسول در آمریکا به حدی بالا بود که به رویای کودکان آمریکایی بدل شده بود. و به نوعی، مردم بازیها را با نام نینتندو میشناختند. دقیقاً همان کاری که آتاری با مردم ایران کرده بود.
تا همین اواخر هم مردم خودمان به خصوص قدیمیترها به کنسولهای فعلی میگفتند آتاری. فروش ۲۳ میلیون واحدی SNES موید همین نکته است. در سال ۱۹۹۳ پس از عرضهی مورتال کامبت نینتندو به دلیل وجود صحنههای خشن همراه با خونریزی و مغایر بودن ماهیت این بازی با فلسفهی این شرکت جلوههای خونریزی را از رنگ قرمز به رنگ سبز تغییر داد! و همین عامل باعث شد فروش کنسول رقیب یعنی جنسیس به طور فزایندهای افزایش پیدا کند. چرا که مردم آمریکا خشونت واقعی را بیشتر میپسندیدند.
در واقع جنسیس نوع جدیدی از بازیها را عرضه میکرد که مشابه آن در هیچ کنسول دیگری دیده نمیشد. و این سبک بازیهای خشن به شدت مورد پسند نوجوانان آمریکایی بود. بدین ترتیب برای اولین بار فروش سگا از نینتندو پیشی گرفت. ولی این تمام ماجرا نبود. چرا که خشونت بازی مورتال کامبت باعث شد پای کنگره وسط کشیده شود. تا بتوانند از ترویج خشونت جلوگیری کنند. در این بین کنگره از نمایندگان دو شرکت دعوت کرد تا با حضور در کنگره طی جلسهای موضوع را با حضور سناتورها بررسی کنند.
در جریان این جلسه نمایندهی نینتندو از تصمیم شرکت مبنی بر حذف و تعدیل صحنههای مربوط به خونریزی دفاع و به نوعی شرکت مطبوعش را از هجمههای وارده مبرا دانست. در طرف دیگر نمایندهی شرکت سگا هم که از قضا از کارکنان سابق نینتندو بود نوک پیکان انتقادات را به سمت نینتندو گرفت. و ابزار و وسائل جانبی کنسولهای نینتندو را عامل اصلی خشونت برشمرد.
در نهایت این جنگ حقوقی بدون هیچ برندهای به پایان رسید. اما آتش خشم مسئولین سگا را شعلهورتر کرد. چرا که سگا معتقد بود تمام این اتفاقات نمایشی است که نینتندو برای جلوگیری از موفقیتهای سگا به راه انداخته. در پی موفقیتهای سگا طولی نکشید، شرکتهای مختلف دیگر نیز پیشنهاد همکاری مشترک را به سگا ارائه کردند.
یکی از آنها سیلیکون گرافیک بود. این شرکت معتبر که در ساخت جلوههای ویژه حضور فعالی داشت پیشنهادی جهت ساخت کنسول بر مبنای معماری ۶۴ بیتی و بازیهای سهبعدی را به مسئولین این شرکت داد. این پیشنهاد در ابتدا با استقبال کالینسکی روبرو شد اما ناکایاما مدیرعامل سگا با این همکاری مخالفت کرد. در ادامه شرکت سونی نیز پیشنهاد کاری به سگا داد که مجدداً با مخالفت ناکایاما مواجه شد. فرصتها یکی پس از دیگری توسط سگا از دست میرفتند. تا اینکه سونی بعد از برهم خوردن شراکتش با نینتندو تصمیم گرفت از بازار چند میلیارد دلاری بازیها برای خود سهمی دست و پا کند.
و بدین ترتیب رقیب قدرتمندی به نام پلی استیشن در برابر سگا و نینتندو متولد شد. از طرف دیگر نینتندو که فرصت را مناسب میدید به شرکت سیلیکون گرافیک پیشنهاد همکاری داد. و در نتیجه اولین کنسول ۶۴ بیتی توسط نینتندو به جهانیان معرفی و به بازار عرضه شد. سگا که به شدت از قافله عقب افتاده بود به فکر جبران مافات افتاد. اما عدم دانش کافی در زمینهی پردازش ۶۴ بیتی آنها را وادار کرد دست به ریسک بزرگی بزنند. و به جای به کارگیری از یک پردازندهی ۶۴ بیتی از 2 پردازندهی ۳۲ بیتی در کنسول بعدی خود یعنی سگا ساترن استفاده کنند.
با اینکه ساترن کنسول بسیار قدرتمندی بود اما نوشتن بازی برای آن به قدری سخت بود که بسیاری از شرکتها عطای کار را به لقایش بخشیدند. و از پشتیبانی آن دست کشیدند. با توجه به قیمت بالاتر ساترن و فروش بالای پلی استیشن و نینتندو ۶۴، سگا ساترن شکست سختی خورد. و خیلی زودتر از تصور از رده خارج شد. در ادامه سگا تلاش کرد با کنسول انقلابی دریمکست سهم خود را از بازار پس بگیرد. اما عرضهی پلی استیشن ۲ و فروش دیوانهوار آن باعث شد سگا برای همیشه بازار سخت افزار را ترک کند. و بدین ترتیب فصلی از جنگهای نا تمام کنسولها به پایان برسد.
امیدواریم از خواندن این مقالهی جذاب لذت برده باشید. نظرتان در خصوص جنگهای کنسولی چیست؟
- نینتندو همچنان تحت تأثیر نمادهای هنر-صنعت بازیهای ویدئویی
- آخرین بازمانده از ما: 6 لحظهی ماندگار عنوان The Last Of Us
- کونامی و آیپیهای خاک خورده؛ بالأخره شاهد نسخهی جدید سایلنت هیل خواهیم بود؟
- چرا Six Days In Fallujah بازی بحث برانگیزی است؟
- آغاز کابوس: نگاهی موشکافانه به پیش از وقایع Resident Evil و شکلگیری آمبرلا