چیزهایی که حتی طرفداران قدیمی Metal Gear Solid درباره Solid Snake نمی‌دانند

چیزهایی که حتی طرفداران قدیمی Metal Gear Solid درباره Solid Snake نمی‌دانند، اطلاعاتی که درباره سالید اسنیک نمی‌دانید. حقایق سالید اسنیک.

شخصیت‌های کمی به اندازه سالید اسنیک از سری Metal Gear Solid در ذهن گیمرها جاودانه شده‌اند. این مزدور محبوب که توسط نابغه‌ای به نام هیدئو کوجیما خلق شده، طی سال‌ها در نبردهای بی‌شماری شرکت کرده و خود را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین جنگجویان تاریخ بازی‌های ویدیویی ثابت کرده است.

او سربازی است که خطرناک‌ترین شروران را متوقف کرده و یکی از پیچیده‌ترین و جذاب‌ترین داستان‌ها را در دنیای دیجیتال به ما هدیه داده. به لطف دیدگاه کوجیما، شخصیت اسنیک به نمادی از عمق روانشناختی و دراماتیک تبدیل شده، نه فقط یک قهرمان اکشن معمولی.

هرچند بیشتر طرفداران می‌دانند که او نسخه کلون‌شده بیگ باس است و رابطه عاطفی‌اش فقط با مریل سیلوربرگ بوده، اما حقایق هیجان‌انگیز زیادی وجود دارد که ممکن است حتی از ذهن وفادارترین طرفداران سری هم غایب باشد.

در ادامه، حقایقی درباره سالید اسنیک را می‌بینید که بیشتر طرفداران از آن‌ها بی‌خبرند.

منابع الهام‌بخش شگفت‌انگیز پشت طراحی سالید اسنیک

بیشتر طرفداران سری Metal Gear Solid می‌دانند که شخصیت سالید اسنیک تا حدی از اسنیک پلیسکن در فیلم Escape From New York و جذابیت جیمز باند، مأمور بریتانیایی، الهام گرفته شده. اما آنچه ممکن است بسیاری را شگفت‌زده کند، این است که ویژگی‌های جسمانی و چهره اسنیک فقط بر اساس آن شخصیت‌های سینمایی طراحی نشده.

طراح یوجی شینکاوا، ساختار بدنی اسنیک را از ژان-کلود ون دام، ستاره مشهور اکشن، الهام گرفته، در حالی که ویژگی‌های چهره‌اش را از کریستوفر واکن، بازیگر، برگرفته. این انتخاب ممکن است در دوران ما عجیب به نظر برسد، اما واکن در اوایل دوران بازیگری‌اش در فیلم‌های جنگی کلاسیکی مثل The Deer Hunter و The Dogs of War ظاهر شده بود، که این امر به اسنیک لمسی دراماتیک و عمیق می‌دهد و او را فراتر از یک قهرمان نظامی معمولی می‌برد.

نام کوچک اسنیک از نام صداپیشه‌اش الهام نگرفته

بیشتر طرفداران سری Metal Gear Solid می‌دانند که نام کوچک اسنیک دیوید است، اما برخی تصور می‌کنند این نام به خاطر دیوید هیتر، صداپیشه اسنیک در بازی، انتخاب شده. اما این درست نیست؛ در واقع، هیدئو کوجیما این نام را از فیلم علمی-تخیلی مشهور 2001: A Space Odyssey انتخاب کرده، و به همین دلیل اوتاکون نام واقعی هال را دارد، که اشاره‌ای به هوش مصنوعی HAL 9000 در آن فیلم است.

علاوه بر این، انتخاب نام دیوید همچنین ادای احترامی پنهان به بازی دیگری از ساخته‌های کوجیما به نام Policenauts است، که شامل شخصیتی به نام دیو می‌شود.

بازگشت اسنیک به Shadow Moses در Metal Gear Solid 4 اولین نبود

لحظه بازگشت به تأسیسات Shadow Moses در Metal Gear Solid 4 یکی از تأثیرگذارترین لحظات برای طرفداران سری بود، که خاطرات ماجراجویی‌های اولیه اسنیک در دنیای جاسوسی و نفوذ را زنده می‌کرد. اما شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد این اولین بازدید او پس از رویدادهای قسمت اول نبوده.

در Metal Gear Solid 2، اسنادی ظاهر می‌شود که درباره کتابی به نام In the Darkness of Shadow Moses: The Unofficial Truth صحبت می‌کنند، که داستان روزنامه‌نگاری را روایت می‌کند که به تأسیسات متروکه رفته، اسیر شده و سپس توسط مردی نامرئی نجات داده می‌شود. هویت این نجات‌دهنده تأیید نشده، اما با توجه به مهارت‌های اسنیک در نفوذ و پنهان‌کاری، این احتمال کاملاً منطقی به نظر می‌رسد.

این اشاره مبهم، بعدی جدید به تاریخچه شخصیت اضافه می‌کند و نشان می‌دهد که دنیای MGS پر از جزئیات پنهان است که کنجکاوی بازیکنان را برمی‌انگیزد و کسانی را که عمیق‌تر کاوش می‌کنند، پاداش می‌دهد.

قد متغیر اسنیک در قسمت‌های مختلف Metal Gear Solid

عجیب است که شخصیت سالید اسنیک، با وجود اینکه یکی از پایدارترین شخصیت‌ها در دنیای بازی‌هاست، قد رسمی‌اش در منابع مختلف بارها تغییر کرده. به نظر می‌رسد این ناهماهنگی ناشی از تفاوت در مستندات یا شاید سهل‌انگاری توسعه‌دهندگان باشد.

• در راهنمای Metal Gear Solid 2، قد اسنیک ۱۸۰ سانتیمتر تعیین شده.
• پنج سال بعد، قد او به ۱۸۳ سانتیمتر در منابع بعدی افزایش یافت.
• در سال ۲۰۰۹، ۲ سانت دیگر اضافه شد و به ۱۸۵ سانتیمتر رسید.
• اما در Metal Gear Solid 4، قد به ۱۸۰ سانتیمتر بازگشت، که ممکن است به تحول اسنیک به «Old Snake» و تأثیرات پیری بر ساختار جسمانی‌اش مربوط باشد.

این ناهماهنگی بر جوهر شخصیت تأثیر نمی‌گذارد، اما لمسی خنده‌دار به تاریخچه طولانی و پیچیده‌اش می‌افزاید و نشان می‌دهد که حتی جزئیات کوچک در دنیایی پر از راز مثل MGS می‌تواند تغییر کند.

تضعیف عمدی توانایی‌های رزمی‌اش

یکی از برجسته‌ترین سلاح‌های رزمی بیگ باس، سبک CQC (مبارزه نزدیک یکپارچه) بود، که او در جوانی به سالید اسنیک آموخت. اما پس از خیانت بیگ باس به او، اسنیک تصمیم گرفت از این سبک دست بکشد، یعنی عمداً خودش را محدود کرد و از یکی از مؤثرترین تکنیک‌هایش در درگیری‌های نزدیک صرف‌نظر کرد.

به جای آن، اسنیک به سبک CQB (مبارزه نزدیک سنتی) تکیه کرد، که سبکی رایج‌تر و کمتر پیچیده از CQC است. با وجود این عقب‌نشینی تاکتیکی، اسنیک به لطف تجربه، هوش و توانایی‌اش در سازگاری با موقعیت‌های رزمی مختلف، همچنان سربازی مؤثر باقی ماند.

این تصمیم، جنبه‌ای عمیق روانشناختی از شخصیت اسنیک را بازتاب می‌دهد، جایی که او انتخاب کرد از میراث خیانت بیگ باس فاصله بگیرد، حتی اگر به قیمت کارایی رزمی‌اش تمام شود.

ادامه دارد…