معرفی و نقد سریال

10 سریال وسترن که نمی‌توانیم بدون آن‌ها زندگی کنیم

10 سریال وسترن که نمی‌توانیم بدون آن‌ها زندگی کنیم، مجموعه‌هایی که همه‌چیز درباره‌ی بزرگی وسترن‌ها را تعریف می‌کنند.

سریال‌های وسترن هرگز از مد نیفتاده‌اند. از کلاسیک‌های سیاه‌وسفید تا وسترن‌های نئو با کیفیت بالا، این ژانر برخی از محبوب‌ترین سریال‌های هر دوره را ارائه داده است. چه داستان‌پردازی غنی از شخصیت‌ها، رویارویی‌های انفجاری، یا روایت‌های صمیمی از بقا و جامعه، بهترین آثار وسترن همیشه دلیلی برای همراهی هواداران دارند.

هر گوشه‌ای از این ژانر طرفداران خود را دارد، و دلیل خوبی هم دارد. با این حال، در حالی که بسیاری از سریال‌ها جایگاهی در تاریخ وسترن به دست آورده‌اند، برخی توانسته‌اند چیزی فراتر ارائه دهند. این‌ها مجموعه‌هایی با میراث ماندگار، نوآوری‌های جسورانه یا اجراهای فراموش‌نشدنی هستند که بارها و بارها هواداران را به خود جذب می‌کنند.

چه به افسانه‌های غبارگرفته‌ی داستان‌های کلاسیک کابویی علاقه داشته باشید و چه به پیچیدگی‌های تاریک قانون‌شکنان و قانونمداران مدرن، برخی سریال‌های وسترن آنقدر ضروری هستند که نمی‌توان از آن‌ها چشم پوشید. این‌ها داستان‌هایی هستند که معنای بودن در “غرب وحشی” را (چه در گذشته و چه در حال) تعریف و اغلب بازتعریف می‌کنند.

۱۰- لانگمایر (۲۰۱۲-۲۰۱۷)

سربال وسترن لانگمایر Longmire
سربال وسترن لانگمایر Longmire

یک وسترن معاصر که حال و هوای نوآر را با فضاسازی جادویی مرزهای غرب ترکیب می‌کند

در نگاه اول، لانگمایر Longmire ممکن است شبیه یک وسترن سنتی به نظر نرسد، اما دقیقاً همین نکته به آن قدرت می‌دهد. این سریال که در وایومینگ امروزی اتفاق می‌افتد، داستان کلانتر والت لانگمایر (رابرت تیلور) را دنبال می‌کند، یک قانونمدار خونسرد که هم غم شخصی و هم وضوح اخلاقی استوار دارد. این یک سریال وسترن است که در قالب یک درام پلیسی ظاهر می‌شود، اما با عمق بسیار بیشتر.

لانگمایر این ژانر را به زمان حال می‌آورد بدون اینکه روح آن را از دست بدهد. مناظر غبارآلود و ریتم آرام آن، حال‌وهوای کلاسیک وسترن را زنده می‌کنند، در حالی که درون‌مایه‌های عمیق‌تر آن (عدالت، رستگاری و برخورد فرهنگی) مستقیماً با مخاطب امروزی ارتباط برقرار می‌کنند. حضور داستان‌های بومی و روابط اجتماعی پیچیده، لایه‌هایی به آن اضافه می‌کند که در سریال‌های قدیمی‌تر به ندرت دیده می‌شد.

ترکیب منحصربه‌فرد لانگمایر از کهن الگو (آرکی‌تیپ‌های) کلاسیک وسترن و مشکلات روزمره، آن را به یک اثر برجسته تبدیل می‌کند. والت لانگمایر فقط یک کابویی مدرن نیست، او نمادی است از اینکه چگونه سریال‌های وسترن می‌توانند تکامل یابند و در عین حال به ریشه‌های خود وفادار بمانند. این سریال یادآوری می‌کند که مرزهای غرب هرگز واقعاً ما را ترک نکرده‌اند؛ فقط آدرسشان عوض شده است.

۹- خانه‌ی کوچک در چمن‌زار (۱۹۷۴-۱۹۸۳)

سربال وسترن خانه‌ی کوچک در چمن‌زار Little House On The Prairie
خانه‌ی کوچک در چمن‌زار Little House On The Prairie

یک درام خانوادگی گرم و دل‌نشین از مرزهای غرب با قدرت عاطفی دلنشین

در حالی که بسیاری از سریال‌های وسترن بر خشونت و بقا تمرکز دارند، خانه‌ی کوچک در چمن‌زار Little House On The Prairie به قلب عاطفی این ژانر پرداخت. این سریال که زندگی لورا اینگالز (ملیسا گیلبرت) و خانواده‌اش در مینه‌سوتای قرن نوزدهم را روایت می‌کند، چیزی ارائه داد که کمتر سریالی انجام داده بود: یک داستان پیشگامانه که عمدتاً از نگاه زنان و کودکان روایت می‌شد.

آنچه خانه‌ی کوچک در چمن‌زار را فراموش‌نشدنی می‌کند، توانایی آن در متعادل کردن سختی‌ها با امید است. این سریال از پرداختن به موضوعات سنگین (فقر، بیماری، تعصب) هراسی نداشت، اما این کار را با مهربانی و ظرافت انجام می‌داد. بازی مایکل لاندون در نقش چارلز اینگالز، گرمی پدرانه‌ای به داستان بخشید که به جذابیت ماندگار آن کمک کرد.

به راحتی می‌توان فراموش کرد که در آن زمان، قرار دادن زندگی خانوادگی در مرکز یک سریال وسترن چقدر رادیکال بود. با این حال، خانه‌ی کوچک در چمن‌زار به وضوح نشان داد که استقامت همیشه با اسلحه به دست نمی‌آید. گاهی با پشتکار، مهربانی و پیوند خانوادگی ناگسستنی به دست می‌آید.

۸- تفنگدار (۱۹۵۸-۱۹۶۳)

سریال وسترن تفنگدار The Rifleman
سریال وسترن تفنگدار The Rifleman

ترکیبی جسورانه از پدری و عدالت پیشرو

تفنگدار The Rifleman با ترکیب اکشن پرتنش و هسته‌ی عاطفی قوی، از دیگر سریال‌های وسترن زمان خود متمایز شد. این سریال حول لوکاس مک‌کین (چاک کانرز)، دامدار تنها، و پسرش مارک (جانی کرافورد) می‌چرخید و هم به فرزندپروری می‌پردازد و هم درگیری‌های مسلحانه.

لوکاس فقط سریع‌ترین تیرانداز نورث فورک نبود (او همچنین پدری دلسوز بود که سعی داشت پسرش را در سرزمینی اغلب بی‌قانون، با اخلاق بار بیاورد. این دوگانگی به تفنگدار کششی منحصربه‌فرد می‌داد. این سریال می‌توانست در یک لحظه خشن و خونین باشد و در لحظه‌ای دیگر احساسی و تأملی، بدون اینکه از ریتم بیفتد.

با داستان‌پردازی تیزبین و وضوح اخلاقی‌اش، تفنگدار ثابت کرد که حتی سریال‌های وسترن طولانی‌مدت می‌توانند هم پراکشن باشند و هم از هوش عاطفی برخوردار. شاید وینچستر سریعِ لوکاس مک‌کین تیتر خبرها را می‌دزدید، اما خردمندی و شرافت او بود که این سریال را به واقع نمادین کرد.

۷- دود اسلحه (۱۹۵۵-۱۹۷۵)

سریال وسترن دود اسلحه Gunsmoke
سریال وسترن دود اسلحه Gunsmoke

طولانی‌ترین سریال وسترن تاریخ که استاندارد طلایی را تعریف کرد

صحبت از سریال‌های وسترن بدون اشاره به دود اسلحه Gunsmoke غیرممکن است. این سریال که ۲۰ فصل دوام آورد، داستان مارشال مت دیلون (جیمز آرنس) را روایت می‌کرد که نظم را در خیابان‌های وحشی داج سیتی حفظ می‌کرد. اما میراث آن بسیار فراتر از تعداد قسمت‌هایش است.

دود اسلحه این ژانر را در تلویزیون به بلوغ رساند. با واقع‌گرایی خشن و شخصیت‌های اخلاقاً پیچیده‌اش، به داستان‌هایی که زمانی بر تعاریف سیاه‌وسفید از خوبی و بدی تکیه داشتند، ظرافت بخشید. کیتی (آماندا بلیک)، داک (میلبرن استون) و فستوس (کن کورتیس) گروهی به یادماندنی را تشکیل می‌دادند که به فضای اغلب تاریک مرزهای غرب ثبات می‌بخشیدند.

این یک وسترن بود که به شخصیت‌ها زمان می‌داد تا رشد کنند و به ندرت به پاسخ‌های آسان رضایت می‌داد. تأثیر آن را هنوز می‌توان در هر سریال وسترن بعدی دید که با ریتمی آرام و شخصیت‌محور ساخته شده است. دود اسلحه فقط دوام نیاورد، راه را نشان داد.

۶- بونانزا (۱۹۵۹-۱۹۷۳)

سریال وسترن بونانزا Bonanza
سریال وسترن بونانزا Bonanza

حماسه‌ای خانوادگی با شخصیت‌های ماندگار و وزن اخلاقی

در هسته‌ی خود، بونانزا Bonanza داستانی درباره پدران و پسران بود. این سریال که حول بن کارت رایت (لورن گرین) و سه پسرش می‌چرخید (هر کدام از مادری متفاوت) اکشن کلاسیک وسترن را در قالب پیوندهای خانوادگی و معضلات اخلاقی ارائه می‌داد. این سریال بزرگ‌منشانه و پرخرج، دامنه‌ی چیزی که یک سریال وسترن می‌توانست باشد را بازتعریف کرد.

کارت‌رایت‌ها فقط دامدار نبودند؛ آن‌ها الگو بودند. هر قسمت درسی اخلاقی در خود داشت که اغلب با وزن عاطفی (و نه شلیک گلوله) به مخاطب منتقل می‌شد. با این حال، این سریال همچنان رویارویی‌های هیجان‌انگیز و عدالت مرزی را که هواداران انتظار داشتند، ارائه می‌داد و در عین حال از سینماتوگرافی چشمنوازی بهره می‌برد که در زمان خود انقلابی بود.

نکته‌ای که بونانزا را متمایز می‌کند، ثبات آن است. این سریال توانست درام شخصیت‌محور را با مضامین اجتماعی گسترده ترکیب کند و اغلب سال‌ها قبل از دیگران به موضوعاتی مانند نژادپرستی، طبقات اجتماعی و بی‌عدالتی می‌پرداخت. برای میلیون‌ها بیننده (و هواداران مشهوری مانند کوئنتین تارانتینو)، پوندروزا فقط یک لوکیشن نبود، خانه بود.

۵- ددوود (۲۰۰۴-۲۰۰۶)

سریال وسترن ددوود Deadwood
سریال وسترن ددوود Deadwood

وسترنی خشن و شکسپیری که تصویری نو از غرب وحشی ارائه داد

ددوود Deadwood هیچ علاقه‌ای به رمانتیک‌کردن غرب نداشت. در عوض، این سریال افسانه‌ها را کنار زد تا تصویری بی‌رحم و اخلاقاً مخدوش از مرزهای غرب را نشان دهد؛ جایی که کلام به تیزی سلاح‌ها بود. ساخته‌ی دیوید میلچ، این سریال ظهور شهر بی‌قانون ددوود را دنبال می‌کرد و با بازیگرانی درخشان مانند آل سویرنجن (ایان مک‌شین) و ست بولاک (تیموتی اولیفانت) همراه بود.

با دیالوگ‌های غنی، اجرای لایه‌لایه و امتناع از تلطیف تاریخ، ددوود سطحی از پیچیدگی را به سریال‌های وسترن آورد که پیش از آن به ندرت دیده شده بود. این سریال ثابت کرد که این ژانر می‌تواند قلمرو درام نخبه‌پسند را در آغوش بگیرد، بدون اینکه هویت خشن خود را از دست بدهد.

عمر کوتاه این سریال از تأثیر آن نکاست. ددوود تعریف جدیدی از ظاهر و صدای وسترن‌ها در قرن ۲۱ ارائه داد. این سریال نه تنها یکی از بهترین سریال‌های وسترن تاریخ است، بلکه یکی از بهترین سریال‌های تاریخ تلویزیون محسوب می‌شود.

۴- دارای اسلحه – آماده سفر (۱۹۵۷-۱۹۶۳)

سریال وسترن قدیمی Have Gun - Will Travel
سریال وسترن قدیمی Have Gun – Will Travel

وسترنی متفکرانه دارای سبک، ظرافت و جسارت

قبل از اینکه ضدقهرمان‌ها به عنصری ثابت در تلویزیون تبدیل شوند، پالادین (ریچارد بون) وجود داشت؛ تیرانداز خوش‌پوش و فرهیخته‌ای که قلب سریال وسترن قدیمی تفنگدار سیار بود. او از سانفرانسیسکو فعالیت می‌کرد و به هر کجا که نیاز بود سفر می‌کرد و تجسم کابویی متفکر بود.

Have Gun – Will Travel در زمان خود بی‌نظیر بود. این سریال به معضلات اخلاقی و مسائل اجتماعی می‌پرداخت و در عین حال با قسمت‌های ۳۰ دقیقه‌ای فشرده و هیجان‌انگیز، مخاطبان را سرگرم می‌کرد. قانون اخلاقی پالادین هرگز ساده نبود و این سریال از زیر سوال بردن معنای واقعی عدالت در مرزهای غرب هراسی نداشت.

سریال‌های وسترن اغلب قهرمانان خود را با خطوطی پهن ترسیم می‌کردند. Have Gun – Will Travel با ارائه‌ی پیچیدگی در طرح داستان و شخصیت‌ها، این ژانر را متحول کرد. با فیلمنامه‌های هوشمندانه و عمق فلسفی، این سریال راه را برای ضدقهرمان‌های مدرن وسترن هموار کرد.

۳- یلوستون (۲۰۱۸-۲۰۲۴)

سریال وسترن Yellowstone (یلواستون)
سریال وسترن Yellowstone (یلواستون)

حماسه‌ای وسترن درباره میراث، زمین و وفاداری خونی

در عصر تلویزیون نخبه‌پسند، Yellowstone (یلواستون) علاقه‌ی عمومی به سریال‌های وسترن را دوباره برانگیخت. این سریال با تمرکز بر جان داتون (کوین کاستنر)، مالک مزرعه‌ی یلوستون در مونتانا آغاز شد و در همان قسمت اول، درام گسترده، توطئه‌های سیاسی و رویارویی‌های مدرن با هیجان قدیمی غرب وحشی را ارائه داد، و این شتاب را تا انتها حفظ کرد.

آنچه یلوستون را متمایز می‌کند، شدت بی‌پروای آن است. وفاداری خانوادگی به جنگ تبدیل می‌شود، مالکیت زمین به سرنوشت بدل می‌گردد و هر تصمیم عواقبی خونین دارد. با شخصیت‌هایی مانند ریپ ویلر (کول هاوزر) و بت داتون (کلی رایلی)، این سریال به ملودرام اپرایی تمایل دارد، بدون اینکه لبه‌ی وسترن خود را از دست بدهد.

دیدگاه تیلور شریدان، خالق سریال، ارزش‌های سنتی کابویی‌ها را با جنگ‌های شرکتی و نبردهای زیست‌محیطی ترکیب کرد و به یلوستون حال‌وهوایی تازه اما ریشه‌دار در این ژانر بخشید. این سریال ثابت می‌کند که سریال‌های وسترن هنوز حرف‌های زیادی برای گفتن دارند، و مخاطبانی وفادار که مشتاق شنیدن هستند.

۲ – روهاید (۱۹۵۹-۱۹۶۵)

سریال وسترن روهاید Rawhide
سریال وسترن روهاید Rawhide

سریال نمادین گاوچرانی که ستاره‌ها را ساخت و سبکی را تعریف کرد

Rawhide بینندگان را به سفر طولانی و سخت یک گله‌داری برد و هرگز از هیجان نکاست. این سریال فقط درباره کابوی‌ها نبود؛ بلکه درباره استقامت، رهبری و پیوندهایی بود که در مسیر شکل می‌گیرند. اریک فلمینگ در نقش گیل فیور، رهبر گله، بازی می‌کرد، اما کلینت ایستوود جوان در نقش راودی ییتس بود که به این سریال جایگاه افسانه‌ای بخشید.

این سریال ماجراجویی، مشقت و معضلات اخلاقی را در پس‌زمینه‌ی مناظر همیشه‌درحال‌تغییر آمریکا به تصویر می‌کشید. روهاید به شدت به واقع‌گرایی تمایل داشت و نشان می‌داد که زندگی در مرزهای غرب چه هزینه‌ای از نظر جسمی و عاطفی می‌تواند داشته باشد. هر قسمت مکان‌های جدید، مشکلات تازه و نگاهی اجمالی به زندگی کابویی‌ها ارائه می‌داد.

بیش از هر سریال دیگری در زمان خود، روهاید ماهیت کوچ‌نشینی مرزهای غرب را به تصویر کشید. حتی آهنگ تیتراژ آن به تنهایی نمادین شد و تأثیر آن را می‌توان در بی شمار سریال‌های وسترن پس از آن دید. روهاید فقط سرگرم‌کننده نبود، داستان‌سرایی وسترن را به جلو هدایت کرد.

۱- توجیه‌شده (۲۰۱۰-۲۰۱۵)

سریال وسترن توجیه‌شده Justified
سریال وسترن توجیه‌شده Justified

نئووسترنی هوشمندانه که افسانه‌ی تیراندازها را برای عصری جدید به‌روز کرد

توجیه‌شده Justified در غرب قدیم اتفاق نمی‌افتد، اما تمام عناصری که سریال‌های کلاسیک وسترن را بزرگ کرده‌اند، در آن جریان دارد. مارشال آمریکایی رایلان گیونز (تیموتی اولیفانت) کلاه استتسون بر سر می‌گذارد، در صورت لزوم اول شلیک می‌کند و با جذابیتی کم‌حرف، عدالت را اجرا می‌کند. این سریال که بر اساس آثار المور لئونارد ساخته شده، آرکی‌تیپ قانونمدار تنها را برای کنتاکی قرن ۲۱ بازتعریف می‌کند.

آنچه توجیه‌شده را به تماشایی ضروری تبدیل می‌کند، فقط رایلان نیست، بلکه گالری دشمنان اوست، به ویژه بوید کرودر (والتون گاگینز) که شرارت شاعرانه‌اش با هر رویارویی مسلحانه‌ای رقابت می‌کند. دیالوگ‌های سریال پر از طنز است، روایت آن تیزبینانه است و هرگز وزن عاطفی پشت گلوله‌ها را از یاد نمی‌برد.

توجیه‌شده با ترکیب درام جنایی مدرن و درون‌مایه‌های کلاسیک وسترن، الگویی برای ساخت نئووسترن‌های درست ارائه داد. این سریال نادری است که هم حس نوستالژیک دارد و هم انقلابی به نظر می‌رسد. به نظر ما، این سریال به سادگی تماشایی است.

پایان نوشت

این سریال‌ها نه‌تنها نماینده‌ی بهترین‌های ژانر وسترن هستند، بلکه نشان می‌دهند که چگونه این ژانر توانسته در طول دهه‌ها تکامل یابد و همچنان مرتبط بماند. از کلاسیک‌های سیاه‌وسفید تا نئووسترن‌های پیچیده‌ی امروزی، این داستان‌ها ثابت کرده‌اند که افسانه‌ی غرب وحشی هنوز هم می‌تواند تازه، هیجان‌انگیز و عمیقاً انسانی باشد.

کدام یک از این سریال‌ها را دیده‌اید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

رضا خلف چعباوی

به نام خدا - سلام، سابقه‌ی نوشتن بیش از 3000 مطلب گیمینگ و نویسندگی در بزرگ‌ترین سایت‌های ایران. بازی‌های مورد علاقه: Metal Gear Solid 3، سری Devil May Cry، فرنچایز Yakuza: Like a Dragon و Gravity Rush. ایمیل کاری: khc.reza@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا