
نقد قسمتهای 5 و 6 سریال کره ای افشاگر (Unmasked)
هشدار: این مقاله حاوی اسپویل است.
قسمتهای ۵ و ۶ سریال کرهای افشاگر (Unmasked) همچنان کمی کند پیش میروند، اما یک افشاگری غافلگیرکننده در پایان، به داستان انرژی تزریق میکند.
من قبلاً هم اعلام کرده بودم که نمیدانم دقیقاً با این سریال چه کنم، و در طول بیشتر لحظات قسمتهای ۵ و ۶ بیش از همیشه مردد بودم، تا اینکه یک پیچش داستانی در پایان قسمت ۶ به این درام کرهای جان تازهای بخشید. اما هنوز هم متقاعد نشدهام. این دو قسمت عمدتاً کشدار هستند و زمان خود را بین پیامدهای حادثه فروپاشی ساختمان (که در قسمت قبل به اوج رسید) و سپس یک پرونده درباره یک استاکر تقسیم میکنند. با این حال، هرچه پیش میرفتم، کمتر درگیر داستان میشدم.
شاید دلیلش این باشد که طرح کلی مربوط به «دکتر تریگر» و همه چیزهایی که به سونگووک مرتبط است، جذابتر از پروندههای هفتگی سریال است. یا شاید تعادل بین این دو عنصر داستانی به هم خورده، یا اینکه تم اصلی کمی سنگین و قابل پیشبینی شده است. مطمئن نیستم. گاهی یک سریال یک «نقص» نامشخص دارد که به سختی میتوان آن را تشخیص داد، و اینجا هم همینطور است.

مثلاً ماجرای فروپاشی ساختمان. راننده اتوبوسی که در جای اشتباهی پارک کرده بود، پس از مرگش توسط رسانه ها مورد حمله قرار میگیرد، اما در نهایت مشخص میشود شرکت مقصر، سابقه ای طولانی در پوشش خطاها و حوادث در پروژههایش دارد. اکراه اولیه «هان دو» برای پوشش دقیق این پرونده، چون رسانه های اصلی قبلاً آن را گزارش کرده اند، نوعی ساده لوحی را نشان میدهد؛ اصرار «سوریونگ» بر بررسی دوباره، ثابت میکند او آنقدر تجربه دارد که بتواند یک پوشش رسانه ای را تشخیص دهد. رسانه های عمومی قابل اعتماد نیستند تا مقصران واقعی را پاسخگو نگه دارند، به همین دلیل است که تیمی مثل «تریگر» لازم است وجود داشته باشد.
اما اینها موضوعات کاملاً واضحی هستند. یک مدیرعامل بی تفاوت که بیشتر از امنیت کارگران، به پول فکر میکند، چیز جدیدی نیست. همینطور داشتن متحدان سیاسی برای پنهانکاری. مجازات قانونی برای افشای حقیقت، یک مانع آشکار است و چالش با قدرتمندان، یک کلیشه قهرمانانه است. مشکل این نیست که این مضامین بد اجرا شده اند، برعکس، اجرا قابل قبول است، اما کاملاً تکراری هستند.
با این حال، من به بخش شخصی این پرونده علاقه دارم. مادر سوریونگ ۲۰ سال پیش راننده اتوبوسی بود که پس از فروپاشی یک ساختمان، همه مسافران به جز خودش و فرزند زن بارداری که در حین سفر درد زایمان گرفته بود، کشته شدند. مادر سوریونگ از عذاب وجدان خودکشی کرد، بدون اینکه بداند آن کودک زنده مانده است، کودکی که حالا «سونگی»، یکی از کارآموزان تیم تریگر، است.
پرونده قسمت ۶ کمی کمتر شرکتی است. در این قسمت، خانمی به نام «نام» نگران است که استاکری همان مردی که قبلاً نامزدش را در مراسم عقد کشته، او را تعقیب میکند. او حالا با فرد دیگری نامزد شده که از همان ابتدا به نظر من مشکوک میرسد، شاید سلیقه عجیبی دارد؟ و مشخص میشود مظنون اصلی به دلیل اختلال هویت تجزیه ای در یک مرکز مراقبتی بستری است. تصاویر دوربین های مداربسته هم با توصیفات او مطابقت ندارند.
این پرونده هنوز حل نشده و احتمالاً در قسمتهای بعدی به یک معمای جنایی تبدیل میشود. در همین حال، پایان این دو قسمت با افشای اینکه هان دو خود «دکتر تریگر» است یا حداقل این ادعا را به سوریونگ میکند، همراه است. این غافلگیری قابل توجهی است، چرا که قسمتهای قبل این حس را ایجاد کرده بودند که او نمیتواند تریگر باشد. من حدس میزنم حقایق پشت این ادعا پیچیده تر است، اما به هر حال این پیچش، انرژی لازم را به داستان بازمیگرداند. به راستی که سریال کرهای افشاگر (Unmasked) به چنین چیزی نیاز داشت!
امتیاز ساویسگیم: 7 از 10
نظر شما درباره سریال کره ای افشاگر چیست؟
با ساویسگیم بمانید: