گریزی به گذشته؛ یادداشتی بر بازی Resident Evil 3: Nemesis

(ترجمه شده توسط دکتر بهزاد کریمی)

تقریباً 22 سال پیش در نوامبر سال 1999 بازی محبوب و معروف Resident Evil 3: Nemesis در ایالات متحده عرضه شد. این بازی، آخرالزمانی را نشان می‌داد که توسط زامبی‌ها به جلو برده می‌شد. و راکون سیتی را وارد فاز جدیدی کرده بود. اشتیاق هوادارن برای بازی بسیار زیاد بود. به گونه‌ای که Resident Evil 3: Nemesis توانست در نخستین ماه انتشار تبدیل به پرفروش‌ترین بازی پلی استیشن در آن کشور شود. 22 سال از آن روزها می ‌گذرد و اکنون پس از بازسازی رزیدنت اویل 2، چند وقتی از عرضه‌ی بازسازی نسخه‌ی سوم این فرانچایز می‌گذرد. اتفاقی که خاطرات نسل پنجم را دوباره برایمان زنده کرد.​

Resident Evil 3: Nemesis که داستان 24 ساعت قبل از رزیدنت اویل 2 را روایت می کرد، شخصیتی جدیدی به نام نمسیس را به بازی‌بازان معرفی کرد. شخصیتی که شاید بهترین شخصیت منفی تمام فرانچایز باشد. علاوه بر این سازندگان پیشرفت زیادی در گیم ‌پلی هم پدید آورده بودند.

Resident Evil 3: Nemesis با حفظ موفقیت‌های رزیدنت اویل 2، موارد زیادی مثل تنظیمات بهبود یافته و مهم‌تر از همه مکانیزم جدیدی به گیم پلی این بازی اضافه کرد. در نسخه‌ی سوم مهمات بیش‌تر از قبل بود و باعث می‌شد که بازی‌باز برای مبارزه با دشمنان تشویق شود و حمله کند. البته این بار در کنار مبارزه انتخاب جدیدی به نام فرار نیز وجود داشت. و سبک جدیدی برای ادامه‌ی بازی پیش روی مخاطب قرار می‌داد. با به پایان رساندن بازی هم حالت Mercenaries در دسترس قرار می‌گرفت. که درجه‌ی سختی را بالاتر می‌برد و بازی چالش برانگیزتر از قبل می‌شد. افزایش سرعت و بهبود یافتن عکس العمل‌های شخصیت اصلی نیز یکی دیگر از موارد مهم رزیدنت اویل سه بود.

در Resident Evil 3: Nemesis قابلیت جاخالی دادن از حملات دشمن وجود داشت و همچنین می توانستید با چرخشی 180 درجه ای به عقب بازگردید. اما هیچ‌یک از این تغییرات به اندازه‌ی نمسیس نتوانستند هیجان بازی را به اوج برسانند. این موجود خطرناک که ترکیبی از یک قاتل مخفی کار و یک هیولای بی واهمه از حمله‌ی رو به رو بود، نتیجه‌ی آزمایش‌های آمبرلا در جهت نابود کردن تیم استارز و بدست آوردن اطلاعات آنان بود. نخستین مواجه‌ی شخصیت اصلی (که جیل ولنتاین بود) با نمسیس، زمانی اتفاق می‌افتاد که نمسیس خلبان هلیکوپتر استارز را به قتل رسانده و بالای جسد او بود. شما می‌توانستید با نمسیس مبارزه کنید یا فرار را پیشه کنید. هر 2 گزینه در اختیارتان بود.​

همزمان با پیشروی در بازی نمسیس نیز ضعیف‌تر می‌شد. و آسیب بیشتری می‌دید. اما این آسیب دیدن باعث می‌شد که همانند ویلیام بیرکین در رزیدنت اویل 2 قوی‌تر و خطرناک‌تر شود. درکنار داستان زیبا، جذاب و معماهای پیچیده‌ای که Resident Evil 3: Nemesis داشت، کپکام با تمرکز روی شخصیت منفی بازی روندی که در بازی‌های قبلی در پیش گرفته بود را شکست.

در اولین بازی از این سری شاهد عنکبوت‌ها و دشمنانی بودیم که بی وقفه حمله می‌کردند. احتمالاً خاطره‌انگیز‌ترین مورد در رزیدنت اویل یک زامبی اول بازی است که شبیه یک تکه یخ در لباسی سبز به شما حمله می‌کرد!

رزیدنت اویل 2 هم حول محور مستر ایکس می‌چرخید که در طول داستان خود به یک تایرنت تبدیل شد و عاقبتی همانند ویلیام بیرکین پیدا کرد.

در نهایت Resident Evil 3: Nemesis یکی از بهترین آثار سبک وحشت و بقاست. و نسخه‌ی بازسازی آن هم علیرغم کاستی‌ها شایسته بود. بازسازی دلچسبی که ما را به دوران خوش نسل پنجم هنرصنعت بازی برد. و زمزمه‌ی استارز دگرباره خاطرات کودکی را به یادمان آورد!