معرفی و نقد سریال

نقد قسمت 11 سریال آزمایشگاه سیب زمینی The Potato Lab

هشدار: این مطلب شامل افشای جزئیات مهم داستان است.

قسمت یازدهم سریال «آزمایشگاه سیب‌زمینی» The Potato Lab دقیقاً همان‌طور پیش رفت که انتظار می‌رفت. نشانه‌ها از قبل مشخص بودند. نمی‌شود یک درام عاشقانه کره‌ای با محوریت دشمنی و عشق بدون عبور از دوره‌ی جدایی پیش برود؛ همان دورانی که سوءتفاهم‌ها باعث فاصله‌گیری می‌شوند و این دوری، عشق را عمیق‌تر می‌کند. این سریال تاکنون کلیشه‌ها را با هدف زیر سؤال بردن آن‌ها پذیرفته، اما در این قسمت، چنین حسی به بیننده منتقل نمی‌شود. همه‌چیز طبق قواعد آشنا پیش می‌رود، اما شاید زمانش رسیده که سریال به جای ریسک‌ کردن‌های بی‌مورد پیش از قسمت پایانی، همین مسیر را ادامه دهد.

پس حالا بک‌هو و می‌کیونگ از هم دلخور شده‌اند. باید مسیر کلیشه‌ای جدایی و آشتی طی شود. تمام مراحل قابل پیش‌بینی در این قسمت دیده می‌شود. البته نکته‌ای که این ماجرا را اندکی جذاب‌تر می‌کند، افشاگری‌ای درباره اونگ-جو است که کمی فضا را سرزنده‌تر می‌سازد. اما در مجموع، آنچه در این قسمت می‌بینیم، عبور از یک مسیر تکراری‌ست که از نگاه دو شخصیتی که مخاطب آن‌ها را دوست دارد، دیده می‌شود. سریال «آزمایشگاه سیب‌زمینی» به‌اندازه کافی اعتماد به نفس دارد که وارد داستان‌سرایی کلیشه‌ای شود، چون از قبل وقت گذاشته تا مخاطب را درگیر کند. ما حالا به داستان و شخصیت‌ها علاقه‌مند شده‌ایم.

البته افشاگری بک‌هو درمورد نقش داشتنش در دردناک‌ترین دوران زندگی می‌کیونگ، بدترین زمان ممکن را برای مطرح شدن انتخاب کرده، چون او قرار است آزمایشگاه را ترک کند و این افشاگری، پایانی تلخ برای ماجرا رقم می‌زند. با وجود تلاش همکارانش برای روحیه دادن، می‌کیونگ نمی‌تواند شاد شود، به‌خصوص وقتی بک‌هو دائماً در اطرافش حضور دارد و یادآوری زنده‌ی اتفاقات است، و خبر جدایی‌شان هم مثل آتش در خرمن پخش می‌شود.

به‌صورت طبیعی، تماس گرفتن کی-سه هم کمکی نمی‌کند. فشار زندگی شخصی و کاری بالاخره می‌کیونگ را از پا می‌اندازد. با وجود اینکه قبلاً تأکید کرده بود تنها باشد، غریزه بک‌هو هنوز او را وادار می‌کند حالش را بپرسد. البته خودش هم شرایط خوبی ندارد. اما در کمال تعجب، او تنها کسی نبوده که در نابودی زندگی می‌کیونگ با کی-سه نقش داشته. اونگ-جو هم از خیانت کی-سه خبر داشته و هیچ‌وقت زمان مناسبی برای گفتنش پیدا نکرده بود.

می‌کیونگ راحت‌تر می‌تواند اونگ-جو را ببخشد، چون اونگ-جو با گذشت زمان، وفاداری‌اش را ثابت کرده. اما آیا بک‌هو چنین نکرده؟ اینجاست که می‌کیونگ مجبور می‌شود دوباره در مواضعش تجدیدنظر کند. البته شگفت‌زده نخواهید شد اگر بفهمید سریال در ادامه، پیچیدگی داستان را بیشتر می‌کند و یک بحران مرتبط با سیب‌زمینی پیش می‌آید که می‌کیونگ و بک‌هو را وادار می‌کند با هم همکاری کنند. همان‌طور که حدس می‌زنید، این اجبار در نزدیکی باعث می‌شود فرصتی برای گفتگو و درک متقابل پیدا کنند، که در واقع، همان چیزی‌ست که نیاز دارند.

دیدگاه هر دو قابل درک است. برای می‌کیونگ، فقط این نیست که بک‌هو در دوران تلخ زندگی‌اش نقش داشته، بلکه بیشتر از آن، این است که بعد از افشای آن اتفاق، برای او نجنگیده. او نمی‌خواست رابطه‌شان به همین سادگی تمام شود، اما بک‌هو اجازه داد چنین شود. از دید بک‌هو، او از قبل احساس گناه می‌کرد و بعد از آن هم تلاش می‌کرد خواسته‌ی می‌کیونگ برای تنها گذاشتنش را رعایت کند. هر دو حق دارند. هر دو هم اشتباه کرده‌اند. این یعنی عاشق بودن.

و بله، آن‌ها واقعاً عاشق یکدیگرند – قسمت با اعتراف صریح بک‌هو به عشقش پایان می‌یابد، اما این یک شگفتی نیست، چون مدت‌هاست همه متوجه آن شده‌اند. تنها سوال باقی‌مانده این است که می‌کیونگ با این موضوع چه خواهد کرد. و فکر نمی‌کنم کسی شک داشته باشد؛ همه می‌دانیم که چه خواهد کرد. مگر نه؟

البته بخشی از من امیدوار است چنین نباشد، که سریال «آزمایشگاه سیب‌زمینی» در لحظه آخر همه چیز را بهم بریزد، فقط برای اینکه ثابت کند یک عاشقانه‌ی کلیشه‌ای نیست. اما بخش بزرگ‌تری از من فکر می‌کند ما لیاقت یک پایان خوش را داریم؛ همان پایانی که تقریباً مطمئنیم اتفاق خواهد افتاد. و خوشبختانه، زمان زیادی برای فهمیدن جواب باقی نمانده.

نظر شما درباره سریال آزمایشگاه سیب زمینی چیست؟

بخوانید: سینمای ساتوشی کون، انیمه‌ای فقط برای بزرگسالان!

رضا خلف چعباوی

به نام خدا - سلام، سابقه‌ی نوشتن بیش از 3000 مطلب گیمینگ و نویسندگی در بزرگ‌ترین سایت‌های ایران. بازی‌های مورد علاقه: Metal Gear Solid 3، سری Devil May Cry، فرنچایز Yakuza: Like a Dragon و Gravity Rush. ایمیل کاری: khc.reza@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا