سینمامعرفی و نقد سریال

نقد سریال When the Phone Rings | وقتی تلفن زنگ می‌زند در قسمت یازدهم چندین پیچش غافلگیرکننده ارائه می‌دهد

هشدار: این مقاله حاوی اسپویلرهای بزرگ است.

قسمت یازدهم سریال When the Phone Rings وقتی تلفن زنگ می‌زند نشان می‌دهد که این سریال به هیچ وجه قصد ندارد داستان‌گویی خود را سرسری پیش ببرد. حتی یک قدم مانده به پایان، روایت را با پیچش‌های غیرمنتظره جدید پیچیده‌تر می‌کند.

این ویژگی خوب است. هیچ‌کس داستان‌های قابل پیش‌بینی را دوست ندارد. با توجه به افشاگری‌های قسمت قبلی، واضح بود که هنوز رازهای بیشتری باقی مانده است، به‌ویژه در مورد روابط پیچیده خانوادگی. اما قسمت قبل هم با دو اتفاق بزرگ تمام شد: هه‌جو خودش و آدم‌ربایش را از صخره‌ای پرت کرد و سا-اون هویت واقعی و همسرش را به همه اعلام کرد.

قسمت یازدهم سریال کره ای وقتی تلفن زنگ می‌زند با صحنه‌ای تخیلی و فرضی از سا-اون آغاز می‌شود که تصور می‌کند اگر از ابتدا درباره احساساتش صادق بود، چه اتفاقی می‌افتاد. این موضوع در اپیلوگ هم از زاویه دید هه‌جو تکرار می‌شود. او در حالی که منتظر تماس است، به سوالی پاسخ می‌دهد که هسته اصلی درام را تشکیل می‌دهد: «آیا آن فرد شوهر من است؟»

بخوانید: نقد سریال سیلو | مارتا در مرکز توجه قسمت هشتم فصل دوم «Silo» قرار می‌گیرد

جستجوی واقعی برای یافتن هه‌جو تقریباً بی‌نتیجه است، هرچند حمایت گسترده‌ای از سوی همه دیده می‌شود. این روابط، حتی در مراحل پایانی، نشان‌دهنده عمق احساسات شخصیت‌هاست، مانند ناامیدی صادقانه سا-اون و نگرانی واقعی مادر هه‌جو.

اما توجه اصلی به سمت «مادر» سا-اون جلب می‌شود. او متوجه می‌شود که این زن در رویدادهای کلیدی غایب بوده و این غیبت به نقش او در ماجرا اشاره دارد. وقتی سا-اون با او مواجه می‌شود، کیو-جین درباره تروما و عدم قطعیت توضیح می‌دهد؛ اینکه نمی‌دانسته پسرش زنده است یا مرده. او این سرنوشت را برای سا-اون می‌خواهد: یک نفرین بی‌پایان از نبود قطعیت.

کنفرانس مطبوعاتی اوی-یونگ برای کنترل اوضاع، ابتدا با حضور هیوک-جین و افشای ارتباط بین سا-اون واقعی و کودکان گمشده یتیم‌خانه مختل می‌شود. سپس پلیس وارد شده و کیو-جین را به اتهام قتل پاک جانگ-هو بازداشت می‌کند.

مشخص می‌شود که پدربزرگ پاک، در انگشتر اژدهایی خود دوربینی پنهان کرده بود که هم اعترافش به اینکه سا-اون پسر اوست و هم لحظه قتلش توسط کیو-جین را ضبط کرده است. کیو-جین بازداشت می‌شود، اما اعتراف نمی‌کند که هه‌جو را گروگان گرفته است، هرچند سا-اون مطمئن است که این کار را کرده است.

هه‌جو و سا-اون واقعی در اتاق‌های زیرزمین یک عمارت قدیمی نزدیک یتیم‌خانه زندانی شده‌اند. هه‌جو که نقشه کیو-جین را فهمیده، تصمیم می‌گیرد برای جلوگیری از لذت او و عذاب سا-اون، خود را به مرگ برساند. اما زمانی که آقای مین فرار او را تسهیل می‌کند، او انرژی لازم برای فرار ندارد.

وقتی اوی-یونگ با یک تفنگ ساچمه‌ای وارد می‌شود، همه چیز به آشوب کشیده می‌شود. این آشوب به هه‌جو فرصت فرار می‌دهد، اما اوی-یونگ زخمی می‌شود. هه‌جو به آغوش سا-اون می‌دود، که با پلیس به کمک فیلم‌های بازیابی شده دوربین خودرو به آنجا آمده بود. اما همه‌چیز به این سادگی پایان نمی‌یابد.

در مواجهه‌ای دیگر بین سا-اون واقعی و جعلی (که ظاهراً برادرزاده سا-اون است)، سا-اون واقعی چیزی در گوش او زمزمه می‌کند که او را درهم می‌شکند. اما ما نمی‌شنویم که چه گفته است! او اسلحه‌ای را بالا می‌آورد و درست وقتی صدای شلیک شنیده می‌شود، تصویر به چهره وحشت‌زده هه‌جو کات می‌کند.

این پایان قسمت یازدهم است، بعد از اپیلوگ، البته که تماشاگران وفادار را در اوج هیجان و عذاب قرار می‌دهد.

امتیاز ساویس‌گیم: 7 از 10

با چنین پیچش هایی واقعاً عاشق یک سریال کره ای خوب نمی‌شوید؟

با ساویس‌گیم بمانید:

رضا خلف چعباوی

به نام خدا - سلام، سابقه‌ی نوشتن بیش از 3000 مطلب گیمینگ و نویسندگی در بزرگ‌ترین سایت‌های ایران. بازی‌های مورد علاقه: Metal Gear Solid 3، سری Devil May Cry، فرنچایز Yakuza: Like a Dragon و Gravity Rush. ایمیل کاری: khc.reza@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا