خودمان را گول نزنیم، نبود ناگوشی سان احساس می‌شود

چند روزی با خودم کلنجار می‌رفتم که این یادداشت را بنویسم یا نه، بعد دیدم خبر RGG Summit 2025 آمد و با این‌که می‌دانستم نباید امید چندانی به درخشش داشت، اما گفتم دندان روی جگر بگذارم، فایده‌ای نداشت.

آشنایی من با فرنچایز یاکوزا برای یک سال و دو سال نیست، از همان دوران کودکی و پلی استیشن 2 جذب این مجموعه شدم، با آن‌که بخش زیادی از داستان را آن موقع درک نمی‌کردم، اما جادوی عجیب و حس و حال خاصی که در بازی بود من را جذب می‌کرد، یاکوزا آن چیز دیگر بود!

طی این سال‌ها ما به هر دری می‌زدیم تا افراد بیش‌تری یاکوزا را تجربه کنند و از آن لذت ببرند، تا این‌که یاکوزا زیرو آمد و آن جرقه‌ی محبوبیت زده شد.

الآن دیگر یاکوزا آن مجموعه‌ی گمنام و ناشناخته‌‌ی سابق که طرفداران وفادار خود را داشت نیست، و روز به روز به سمت فراگیرتر شدن می‌رود. اما چرا این موضوع که در ظاهر باید باعث خوشحالی ما بشود برعکس نگرانی ما را برانگیخته است؟

وقتی توشیهیرو ناگوشی (خالق یاکوزا و منجی سگا) در سال 2021 از شرکت جدا شد، شوک بزرگی به طرفداران وارد شد، اما چون استودیو در وضعیت مطلوبی قرار داشت سعی کردیم حفظ ظاهر کنیم.

خودمان را گول نزنیم، از 2021 به این‌ور یعنی پس از جدایی ناگوشی سان، RGG در یک سراشیبی قرار گرفته است.

دوست ندارم تقصیر را گردن یوکویاما سان فرد دوم استودیو و از قدیمی‌های یاکوزا بیاندازم، ولی کاملاً مشخص است که ایشان مثل کوجیما بیش‌تر دنبال موارد حاشیه‌ای و سلبریتی بازی هستند تا بازیسازی!

وقتی به بازی‌های سال‌های اخیر RGG نگاهی می‌اندازیم، به‌وضوح مشاهده می‌کنیم که روح و جوهره‌ی اصلی یاکوزا رخت بر بسته است، دیگر خبری از آن شوخی‌های گزنده و تند و تیز نیست، خبری از آن مأموریت‌های عجیب و ماورایی خاص ژاپنی نیست، مبادا به مخاطبان نازک نارنجی غربی بربخورد و فروش بازی افت کند!

من درک نمی‌کنم این‌که یاکوزا 8 به هاوایی رفت چه معنی می‌دهد، واقعاً چه ربطی به روح سری دارد؟ سازندگان از اصالت ژاپنی خود برگشته‌اند و این موضوع طرفداران قدیمی را آزرده خاطر کرده است.

اثرگذاری بازی‌های دوران ناگوشی سان به‌اندازه‌ای بود که مای مخاطب خارجی برای عقب نماندن از قطار یاکوزا مجبور می‌شدیم زبان ژاپنی یاد بگیریم، شما عمق اثرگذاری را توجه بفرمایید و با یاکوزا در هاوایی مقایسه کنید!

نکته‌ی دیگری که دوست داشتم درباره‌ی آن صحبت کنم بحث جدایی ناگوشی سان است، در برخی انجمن‌ها صحبت‌های خنده‌دار و توهین آمیزی را شاهد بودم، برخی افراد کم حافظه و نمک نشناس مواردی را به استاد ناگوشی نسبت می‌دادند که واقعاً توهین آمیز است، استاد ناگوشی اگر نبود شاید سگایی هم الآن وجود نداشت؛ ایشان بودند که با مجموعه‌ی یاکوزا و پس از آن فعالیت مدیریتی در سگا منجر به احیای این شرکت ورشکسته شدند.

برخی از افراد نمک نشناس می‌گویند که جدایی ایشان به‌خاطر این بود که فرنچایزهای سگا را به نابودی کشانده‌اند! چه فرنچایزهایی؟ Valkyria Chronicles و Sakura Wars، واقعاً خنده‌دار است، دومی که (با احترام به طرفداران) عملاً یک فرنچایز مرده است و اولی هم پتانسیلی ندارد. در ثانی استاد ناگوشی بارها به مدیران بالا دستی سگا اعلام کرده بودند که علاقه‌ای به کار مدیریتی و ریاست ندارند و این سگا بود که روی مدیریت ایشان اصرار داشت.

ناگوشی استودیو

استاد ناگوشی در خصوص جدایی خود این‌گونه فرمودند که:

من بارها به مدیران سگا اعلام کرده بودم که دوستان من یک گیمر هستم و دوست دارم بازی بسازم، علاقه‌ای به مدیریت ندارم، اما آن‌ها اصرار داشتند که من مدیریت و نظارت را برعهده بگیرم.

وقتی نگاهی به دوره فعالیت استاد ناگوشی بیاندازیم، شاهد تنوع و نوآوری بالا در بازی‌های سگا و RGG خواهیم بود، یاکوزا زامبی، یاکوزا در دوران قدیم ژاپن، یاکوزا زیرو که استودیو را به اوج رساند، جاجمنت که تبدیل به یک بازی فوق‌العاده محبوب شد و حتی یاکوزا 7 که سبک بازی را متحول کرد نیز در دوره ایشان صورت گرفت.

ظاهراً ما طرفداران قدیمی باید منتظر بازی جدید استاد در ناگوشی استودیو باشیم و اگر همین روند RGG ادامه‌دار باشد شاهد تبدیل شدن مجموعه‌ی دوست داشتنیمان به یک بازی معمولی و بی روح مثل سایر عناوین بی‌شمار بازار خواهیم بود.

نظر شما در خصوص تغییرات RGG طی این چند سال اخیر چیست؟

خروج از نسخه موبایل