دموی P.T. کوجیما: یک حباب توخالی که بیش از حد بزرگ شده

بگذارید رک و پوست‌کنده بگویم: دموی P.T. که به‌عنوان یک “تیزر قابل بازی” معرفی شد، چیزی جز یک شوخی پرزرق‌وبرق نیست که به لطف اسم هیدئو کوجیما به یک افسانه تبدیل شده. این‌که عده‌ای این چند دقیقه پرسه‌زنی بی‌هدف در راهروهای تاریک را یک شاهکار وحشت می‌دانند، نه‌تنها خنده‌دار است، بلکه به نوعی توهین به ژانر وحشت و بازی‌های واقعی این سبک محسوب می‌شود. بیایید واقع‌بین باشیم: P.T. هیچ‌چیز خاصی برای عرضه نداشت جز یک سری ایده‌های بازیافتی از فیلم‌های ترسناک و یک بازاریابی زیرکانه که اینترنت را به جنون کشاند. این‌که ادعا می‌شود بازی‌هایی مثل رزیدنت اویل 7 از این تیزر الگو گرفته‌اند، نه‌تنها مضحک است، بلکه به نوعی بی‌احترامی به خلاقیت واقعی در این هنرصنعت به حساب می‌آید.

یک پیاده‌روی کسل‌کننده، نه یک بازی ترسناک

P.T. اساساً یک “دمو” نبود، بلکه یک تیزر قابل بازی بود که در آن خبری از گیم‌پلی واقعی نیست. شما فقط راه می‌روید، به در و دیوار نگاه می‌کنید و منتظر می‌مانید تا چیزی به‌ظاهر ترسناک از گوشه‌ای بپرد بیرون. این دقیقاً همان چیزی است که با وضعیت اسفناک بازی‌های ترسناک مدرن مشکل دارم: ترکیبی از حال‌وهوای آمنزیاگونه و سورئالیسم توخالی که فکر می‌کند تاریکی و صداهای عجیب‌وغریب به‌تنهایی می‌توانند وحشت خلق کنند. ببخشید، ولی این فقط ترساندن دختربچه‌ها در تاریکی است، نه وحشت واقعی! ژانر وحشت باید شما را به چالش بکشد، باید ضربان قلبتان را بالا ببرد، نه اینکه شما را در یک شبیه‌ساز پیاده‌روی بی‌انتها حبس کند که تنها ابزارش چند صدای جیرجیر و سایه‌های مبهم است.

چیزی که واقعاً اعصابم را خرد می‌کند، این تم تکراری “شبیه‌ساز پیاده‌روی” است که انگار سازندگان بازی فکر می‌کنند ناتوانی در دفاع از خود به‌طرز جادویی تجربه را عمیق‌تر می‌کند. نه، این فقط تنبلی است! سیستم‌های مخفی‌کاری اول‌شخص ضعیف و نخ‌نما، مثل همان چیزی که در P.T. می‌بینیم، فقط به اصل قدیمی “تاریکی + ترس لحظه‌ای” تکیه دارند. فقط چند بازی انگشت‌شمار توانسته‌اند این سبک را درست اجرا کنند، و P.T. قطعاً یکی از آن‌ها نیست. انگار کوجیما یک سری ارجاعات فیلم ترسناک (که به‌عنوان یک عاشق فیلم‌های قدیمی عاشق پراکندن آن‌هاست) را در یک راهروی بی‌انتها ریخته و انتظار داشته همه برایش کف بزنند.

تنها نکته مثبت؟ یک حلقه زمانی که زود خسته‌کننده شد

اگر بخواهم منصف باشم، تنها چیزی که در P.T. کمی برایم جالب بود، مکانیزم حلقه زمانی و تغییر پویای محیط با هر بار عبور بود. این ایده که سطح بازی بسته به کارهایی که انجام می‌دادید تغییر می‌کرد، حداقل یک جرقه خلاقیت داشت. اما حتی این هم به‌سرعت تکراری شد. بقیه‌اش؟ یک تجربه اول‌شخص که به نظرم بیشتر از اینکه غرق‌کننده باشد، آزاردهنده بود. اگر بخواهم مقایسه کنم، رزیدنت اویل 7 نشان داد که چطور دیدگاه اول‌شخص می‌تواند به تجربه‌ای کابوس‌وار و درگیرکننده تبدیل شود، اما P.T. فقط یک سری راهروهای تاریک و تکراری بود که هیچ‌وقت به جایی نرسید.

بازاریابی هوشمند، محتوای پوچ

نورمن ریداس در پی تی

بیایید به اصل ماجرا برسیم: تنها چیزی که P.T. را خاص کرد، ترفند بازاریابی‌اش بود. این تیزر از ناکجا‌آباد با یک نام ناشناخته ظاهر شد و طی چند روز (یا شاید هفته‌ها؟) به‌تدریج آپدیت و باز شد. این رمز و راز، اینترنت را به لرزه درآورد و بلاگرها و طرفداران را در تب‌وتاب نگه داشت. وقتی بالاخره پایان نهایی پچ شد و فهمیدیم این یک بازی سایلنت هیل ساخته‌شده توسط کوجیما، گیرمو دل‌تورو و نورمن ریداس است، همه از شدت هیجان از خود بی‌خود شدند. اما کسی لحظه‌ای فکر نکرد که کوجیما دقیقاً به احترام به لور (پس‌زمینه داستانی) موجود (حتی در کارهای خودش!) معروف نیست. یا اینکه حضور ریداس، که عملاً چهره سریال The Walking Dead است، احتمالاً انتظارات خاصی برای حال‌وهوای بازی ایجاد می‌کرد که هیچ ربطی به روح سایلنت هیل نداشت.

سایلنت هیل فقط در نام؟ خوشحالم که کنسل شد!

آنچه در P.T. دیدم، آن‌قدر از انتظارات شخصی‌ام از یک بازی سایلنت هیل دور بود که وقتی خبر کنسل شدن سایلنت هیلز را شنیدم، کمی خوشحال شدم. کوجیما به جای آن روی ایده‌های خودش کار کرد و دث استرندینگ را ساخت که، اگر از سبک کوجیما خوشتان بیاید، بازی فوق‌العاده‌ای است. اما سایلنت هیلز کوجیما (یا کوجیما هیل)؟ احتمالاً فقط در نام سایلنت هیل بود و هیچ‌چیز بیشتری نداشت. این تیزر هیچ‌وقت حس و حال غبارآلود و روان‌شناختی عمیق سایلنت هیل‌های کلاسیک را نداشت. در عوض، انگار کوجیما داشت یک فیلم ترسناک هالیوودی پرزرق‌وبرق را در قالب یک بازی ویدیویی بازسازی می‌کرد، پر از ارجاعات سینمایی که برای طرفدارانش سرگرم‌کننده بود، اما برای من؟ فقط یک نمایش توخالی.

چرا این‌قدر بزرگش کردند؟ فقط به‌خاطر اسم کوجیما!

اینکه P.T. تا این حد مورد ستایش قرار گرفته، صرفاً به خاطر نام کوجیماست. طرفداران او هر چیزی که از ذهن این مرد بیرون بیاید را به‌عنوان یک اثر هنری می‌پرستند، حتی اگر فقط یک راهروی تاریک با چند صدای ترسناک باشد. این‌که ادعا می‌شود بازی‌هایی مثل رزیدنت اویل 7 از این تیزر پوشالی الهام گرفته‌اند، نه‌تنها خنده‌دار است، بلکه توهینی به خلاقیت کپ‌کام محسوب می‌شود. رزیدنت اویل 7 یک تجربه وحشت کامل بود، با گیم‌پلی، داستان و اتمسفری که شما را به معنای واقعی میخکوب می‌کرد. P.T.؟ فقط یک تیزر پرهیاهو که به لطف بازاریابی هوشمند و اسم کوجیما بیش از حد باد شده. بیایید صادق باشیم: اگر این تیزر از یک استودیوی گمنام بود، کسی حتی اسمش را هم یادش نمی‌ماند. وقت آن است که این حباب را بترکانیم و به بازی‌های واقعی وحشت که لایق توجه‌اند، بها بدهیم.

شما هم با من هم‌نظرید؟

خروج از نسخه موبایل