10 نقش آفرینی که برای جایزه بهترین بازی سال نادیده گرفته شدند

آیا تا به حال حس عمیقی از بی‌عدالتی به شما دست داده وقتی بازی نقش‌آفرینی مورد علاقه‌تان برای جایزه معتبر بهترین بازی سال نادیده گرفته شده است؟ شما تنها نیستید. برخی از نقش آفرینی ها نه‌تنها تجربه‌های استثنایی ارائه داده‌اند، بلکه صنعت را تغییر داده، مرزهای داستان‌گویی را جابه‌جا کرده و گیم‌پلی را بازتعریف کرده‌اند، اما با دست خالی از مراسم جایزه برگشته‌اند. امروز، به 10 نقش آفرینی می‌پردازیم که به‌حق شایسته دریافت بالاترین افتخار بودند، اما هرگز تقدیری که سزاوارش بودند را دریافت نکردند. آماده باشید تا باورهایتان تأیید شوند.

10- Dark Souls 3 (2016)

بازی Dark Souls 3

دارک سولز 3 Dark Souls 3 با انتظارات عظیمی پس از بازخوردهای نسبتاً متفاوت به نسخه قبلی خود از راه رسید و فرام‌سافتور بازگشت به فرم اصلی را ارائه داد. این بازی مبارزه را تصفیه کرد، محیط‌های خیره‌کننده‌ای معرفی کرد و سه‌گانه را با پایانی حماسی به پایان رساند. این بازی به موفقیت عظیم انتقادی و تجاری دست یافت و بسیاری را به این باور رساند که برای جایزه بهترین بازی سال انتخابی حتمی خواهد بود. از زمان عرضه، مشخص بود که دارک سولز 3 چیزی بیش از یک ورودی دیگر در سری بود و بلافاصله به رسمیت شناخته شد، هم طرفداران سرسخت و هم بازیکنان جدیدی را که به چالش، داستان و مقیاس عظیم آن جذب شده بودند، به خود جلب کرد. این بازی ثابت کرد که ژانر سولز از مخاطبان خاص فراتر رفته و به یک موفقیت واقعی جریان اصلی تبدیل شده است.

با این حال، با وجود این تأثیر، دارک سولز 3 در فصل جوایز به‌ظاهر به‌عنوان یک کلاسیک کالت در نظر گرفته شد و برای انتخاب‌های سنتی‌تر نادیده گرفته شد. در مراسم جوایز بازی 2016، در چندین دسته‌بندی شناخته شد، اما برای بهترین بازی سال کاملاً نادیده گرفته شد. حتی شگفت‌آورتر اینکه، برنده بهترین نقش آفرینی نشد و به بسته الحاقی بلاد اند واین از ویچر 3 باخت. در حالی که بلاد اند واین یک DLC استثنایی با داستانی عمیق و منطقه‌ای عظیم و جدید بود، بسیاری از طرفداران احساس کردند که اعطای جایزه به یک DLC به جای یک بازی کامل و جاه‌طلبانه مانند دارک سولز 3 قابل‌تردید است و بحث‌هایی را برانگیخت که تا امروز ادامه دارد.

جایزه بهترین بازی سال در نهایت به اوورواچ، یک شوتر تیمی از بلیزارد، رسید. در حالی که اوورواچ یک پدیده فرهنگی بود، بسیاری از طرفداران نقش آفرینی احساس کردند که مقایسه آن با عمق، چالش و تأثیر دارک سولز 3 ناعادلانه است. این واقعیت که یکی از تأثیرگذارترین نقش آفرینی های اکشن دهه بدون هیچ جایزه‌ای کنار رفت، همچنان به‌عنوان یک غفلت عظیم احساس می‌شود.

9- Mass Effect 3 (2012)

در سال 2012، بسیاری در دنیای بازی‌ها مطمئن بودند که مس افکت 3 Mass Effect 3 بالاخره عنوان بهترین بازی سال را که مدت‌ها به تعویق افتاده بود، به دست خواهد آورد. این بازی نتیجه حماسی سه‌گانه‌ای بود که داستان‌گویی علمی-تخیلی در بازی‌ها را متحول کرده بود و یک تجربه سینمایی پر از انتخاب‌های بازیکن‌محور، قوس‌های عمیق شخصیتی و مبارزه شدید ارائه می‌داد. همه‌چیز به نظر می‌رسید که به پیروزی آن اشاره دارد، اما در نهایت به واکینگ دد، یک بازی ماجراجویی اپیزودیک از تل‌تیل که اولویت را به روایت بر گیم‌پلی سنتی داده بود، باخت.

در حالی که واکینگ دد بدون شک تأثیرگذار بود و ثابت کرد که داستان‌گویی احساسی می‌تواند با بزرگ‌ترین تولیدات AAA رقابت کند، این شکست برای طرفداران مس افکت سخت بود. بازی اول به‌طور گسترده تحسین شده بود اما نادیده گرفته شد، و دنباله آن، مس افکت 2، که همه‌چیز را تصفیه کرد و یکی از بزرگ‌ترین روایت‌های علمی-تخیلی در بازی‌ها را ارائه داد، در سال 2010 به رد دد ریدمپشن باخت.

سپس مس افکت 3 با انتظارات عظیم از راه رسید. با این حال، پایان آن به یکی از بحث‌برانگیزترین پایان‌ها در تاریخ بازی‌ها تبدیل شد، و بسیاری از طرفداران احساس کردند که انتخاب‌هایشان در طول سه‌گانه تأثیر معناداری بر لحظات نهایی نداشت. واکنش‌ها چنان شدید بود که بایوور یک نسخه گسترش‌یافته منتشر کرد. با این حال، با وجود این جنجال، مس افکت 3 همچنان یک شاهکار فنی و داستان‌گویی بود، با صحنه‌های دل‌خراش و وزن احساسی جنگ علیه ریپرها. اما این کافی نبود و واکینگ دد جایزه بزرگ را به خانه برد، تصمیمی که بسیاری را شوکه کرد.

8- Monster Hunter: World (2018)

مانستر هانتر ورلد Monster Hunter: World در سال 2018 از راه رسید و بلافاصله دنیای بازی‌ها را تسخیر کرد. تصمیم کپ‌کام برای بازسازی فرنچایز با ساختار جهان باز، نقشه‌های یکپارچه و سیستم مبارزه تصفیه‌شده، آن را به یک موفقیت فوری تبدیل کرد. این بازی نه‌تنها برای طرفداران قدیمی جذاب بود، بلکه مخاطبان عظیم جدیدی را جذب کرد و به پرفروش‌ترین بازی در تاریخ کپ‌کام تبدیل شد. پایگاه بازیکنان آن همچنان قوی است، گواهی بر عمق، قابلیت بازپخش و اعتیادآوری محض آن.

یکی از پیشگامانه‌ترین جنبه‌های مانستر هانتر ورلد اکوسیستم زنده یکپارچه آن بود، جایی که هیولاها مانند موجودات واقعی رفتار می‌کردند، شکار می‌کردند، با یکدیگر می‌جنگیدند و به‌طور پویا به اقدامات بازیکن واکنش نشان می‌دادند. همچنین این اولین بازی در سری بود که زیرساخت چندنفره جهانی را پذیرفت.

با این حال، سال 2018 سالی فوق‌العاده قوی برای بازی‌ها بود، با رقبایی مانند گاد آو وار که داستان‌گویی در بازی‌های اکشن را بازتعریف کرد، رد دد ریدمپشن 2 که استاندارد جدیدی برای واقع‌گرایی جهان باز تعیین کرد و اسپایدرمن که به‌عنوان یکی از بهترین بازی‌های ابرقهرمانی ساخته‌شده در نظر گرفته شد. با چنین رقبای قدرتمندی، مانستر هانتر ورلد شانس کمی برای کسب جایزه برتر در جوایز بازی داشت، اما بسیاری معتقدند که شایسته شناخت بیشتری بود.

7- Final Fantasy 7 Remake (2020)

در سال غیرعادی 2020، فاینال فانتزی 7 ریمیک وارد گفت‌وگوهای بهترین بازی سال شد و انتظارات عظیمی به‌عنوان بازآفرینی یکی از نمادین‌ترین نقش آفرینی های ساخته‌شده به دوش می‌کشید. این بازی نه‌تنها این انتظارات را برآورده کرد، بلکه از آن‌ها فراتر رفت و تصاویر خیره‌کننده، مبارزه بازطراحی‌شده و روایتی عمیق‌تر ارائه داد. با این حال، فاینال فانتزی 7 ریمیک در برابر لست آو آس پارت 2 قرار گرفت که در نهایت جوایز را از جمله بهترین بازی سال تسخیر کرد. در حالی که لست اف اس پارت 2 عنوانی بحث‌برانگیز بود، تأثیر آن غیرقابل‌انکار بود.

با وجود نبردن جایزه برتر، فاینال فانتزی 7 ریمیک همچنان در جوایز بازی تأثیر خود را گذاشت و جایزه بهترین نقش آفرینی را به دست آورد، تقدیری که به‌حق شایسته آن بود. همچنین در چندین دسته‌بندی مهم نامزد شد و ثابت کرد تأثیر آن فراتر از نوستالژی بود.

6- Persona 5 (2017)

رقابت برای بهترین بازی سال در سال 2017 بسیار سخت بود و یکی از رقبا پرسونا 5 بود، بازی‌ای که نه‌تنها فرنچایزش را ارتقا داد، بلکه آتلوس را به جریان اصلی سوق داد. پیش از انتشار، آتلوس عمدتاً در میان حلقه‌های طرفداران خاص نقش آفرینی شناخته شده بود، اما پرسونا 5 همه‌چیز را تغییر داد با سبک هنری جسورانه، داستان عمیق و گیم‌پلی تصفیه‌شده که بازیکنان سراسر جهان را مجذوب خود کرد. در جوایز بازی، پرسونا 5 برای بهترین بازی سال نامزد شد، اما در نهایت به زلدا برث آو د وایلد باخت.

با وجود از دست دادن عنوان برتر، پرسونا 5 بدون جایزه نماند و بهترین نقش آفرینی را در جوایز بازی برد و رقبای قدرتمندی را شکست داد. موفقیت آن فراتر از این رویداد بود و در چندین مراسم جوایز برای رابط کاربری شیک، موسیقی متن فوق‌العاده و داستان‌گویی عمیق تحسین شد. در ژاپن، در جوایز فامیتسو بهترین بازی سال را برد. همچنین در جوایز بازی BAFTA افتخاراتی کسب کرد و جذابیت جهانی خود را به نمایش گذاشت.

5- Metaphor: ReFantazio (2024)

شخصیت های بازی Metaphor: ReFantazio

این بازی که توسط استودیو زیرو توسعه یافته و توسط آتلوس منتشر شد، وعده بازتعریف ژانر را با مکانیک‌های منحصربه‌فرد و جهانی گیرا داد. بسیاری معتقد بودند که به دلیل داستان‌گویی عمیق، مبارزه جذاب و رویکرد نوآورانه به انتخاب بازیکن شانس بالایی برای بردن بهترین بازی سال دارد. با این حال، با وجود انتظارات بالا، در نهایت جایزه برتر را به استرو بات باخت.

با این حال، متافور: ریفانتازیو بدون جایزه به خانه نرفت و چندین جایزه از جمله بهترین نقش آفرینی و بهترین کارگردانی هنری را برد. سبک بصری خیره‌کننده‌اش، که از فانتزی اروپایی قرون وسطایی با پیچ‌وتابی از آتلوس الهام گرفته بود، به‌طور گسترده تحسین شد. تصمیم به اعطای جایزه بهترین بازی سال به استرو بات بحث‌هایی را برانگیخت، و برخی طرفداران این انتخاب را زیر سؤال بردند و احساس کردند که کارشناسان صنعت با گیمرهای معمولی ارتباطی ندارند.

4- Fallout 3 (2008)

فال‌اوت 3 در سال 2008 از راه رسید، سالی پر از انتشارهای عظیم بازی، از جمله متال گیر سالید 4 و GTA 4. با وجود رقابت سنگین، فال‌اوت 3 جهانی غوطه‌ور کننده، روایت‌های شاخه‌ای و مکانیک‌های نقش آفرینی عمیق ارائه داد که استاندارد جدیدی برای ژانر تعیین کرد و سری را به یک تجربه اول‌شخص تبدیل کرد که زمین بایر را زنده کرد. بازیکنان با انتخاب‌های اخلاقی پیچیده و رویارویی‌های غیرقابل‌پیش‌بینی در جهانی که به تصمیماتشان واکنش نشان می‌داد، مواجه شدند. در نهایت، GTA 4 جایزه بهترین بازی سال را به خانه برد، اما فال‌اوت 3 جایزه بهترین ر را به دست آورد و رقبای قدرتمندی را شکست داد.

3- NieR: Automata (2017)

انیمه نیر اتوماتا

نیر: آتوماتا به‌عنوان یکی از بازی‌هایی معرفی می‌شود که اثری عمیق بر صنعت گذاشت، اما هرگز شناخت کامل شایسته‌اش را دریافت نکرد. این بازی که در سال 2017 منتشر شد، اکشن سریع، داستان‌گویی فلسفی عمیق و موسیقی متنی احساسی را ترکیب کرد تا تجربه‌ای فراموش‌نشدنی خلق کند. با این حال، با وجود درخششش، حتی برای بهترین بازی سال نامزد نشد. رقابت در آن سال شامل غول‌هایی مانند زلدا: برث آو د وایلد و پرسونا 5 بود، در حالی که PUBG نیز یک جایگاه نامزدی را گرفت. بسیاری این سؤال را مطرح کردند که آیا نیر: آتوماتا باید به جای آن نامزد می‌شد.

2- Final Fantasy 12 (2006)

بازی Final Fantasy 12

فاینال فانتزی 12 Final Fantasy XII به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین بی‌عدالتی‌ها در تاریخ جوایز بازی معرفی می‌شود. در سال 2006، پیش از جوایز مدرن بازی، افتخارات اصلی به شبکه اسپایک TV وابسته بود. فاینال فانتزی 12 یک مدعی بزرگ بود و برای موسیقی متن فوق‌العاده‌اش شناخته شد و نامزدی بهترین نقش آفرینی را کسب کرد.

با این حال، حتی برای بهترین بازی سال در نظر گرفته نشد و جایزه به الدر اسکرولز 4: آبلیویون رسید. در حالی که آبلیویون یک نقش آفرینی فوق‌العاده بود، این واقعیت که فاینال فانتزی 12 حتی به‌عنوان نامزد وارد لیست نشد، حیرت‌انگیز بود. این فقط یک ورودی دیگر نبود؛ یک عنوان پیشگامانه بود که بازتعریف کرد یک بازی فاینال فانتزی چه می‌تواند باشد، با معرفی یک جهان زنده عظیم، سیستم گمبیت نوآورانه برای مبارزه و روایتی سیاسی عمیق. حذف از دسته‌بندی برتر این سؤال را مطرح می‌کند که چگونه یک بازی تأثیرگذار و جاه‌طلبانه می‌توانست نادیده گرفته شود.

1- Kingdom Hearts 2 (2006)

بازی Kingdom Hearts 2

کینگدام هارتس 2 Kingdom Hearts II یکی دیگر از انتشارهای بزرگ نقش آفرینی در سال 2006 بود که سیستم مبارزه عمیق‌تر، داستانی بالغ‌تر و گسترش جهان را به ارمغان آورد. با وجود موفقیت انتقادی و تجاری، این بازی کاملاً در گفت‌وگوهای بهترین بازی سال نادیده گرفته شد.

در حالی که رقابت در آن سال با بازی‌هایی مانند آبلیویون سخت بود، کینگدام هارتس 2 فقط یک دنباله دیگر نبود؛ لحظه‌ای تعیین‌کننده برای نقش آفرینی های اکشن بود. این بازی مکانیک‌های هک اند اسلش را تصفیه کرد، سیستم نبرد روان‌تری معرفی کرد و نبردهای باس به‌یادماندنی ارائه داد. وزن احساسی داستان و تصاویر خیره‌کننده آن را به یک عنوان برجسته تبدیل کرد. با این حال، حتی در رقابت برای جایزه برتر نبود، با وجود اینکه تقریباً در هر جنبه نسبت به بازی اول بهبود یافته بود با جهان‌های پرجزئیات‌تر، مبارزه رضایت‌بخش و افزودن قابلیت های Drive Forms. روایت همچنین به جهتی پیچیده‌تر و احساسی‌تر پیش رفت و عمیقاً با طرفداران ارتباط برقرار کرد. با نگاه به گذشته، شگفت‌انگیز است که کینگدام هارتس 2 و فاینال فانتزی 12 تقدیری را که به‌حق شایسته‌اش بودند، دریافت نکردند.

آیا با این فهرست موافقید؟ آیا نقش آفرینی های دیگری بودند که فکر می‌کنید باید برای بهترین بازی سال شناخت بیشتری دریافت می‌کردند؟ نظرات خود را در بخش کامنت‌ها با ما به اشتراک بگذارید!

با ساویس گیم بمانید:

خروج از نسخه موبایل