پایان سریال کرهای فراتر از وکالت Beyond the Bar بسیاری از مسائل باز را در یک پایانبندی رضایتبخش جمعبندی میکند، اما با این حال از گرفتن تصمیم نهایی خودداری میکند. من در طول سریال بارها گفتهام که سوکهون و هیو-مین بهعنوان همکار بهتر عمل میکنند تا بهعنوان یک زوج بالقوه، بنابراین میتوانید تصور کنید که وقتی مشخص شد این پایانبندی قرار است با موضوع عشق همراه باشد، چقدر نگران شدم.
انتظار داشتم داستان به یکی از دو جهت پیش برود. میتوانستم با هر دو حالت کنار بیایم، اما چیزی که اصلاً انتظارش را نداشتم این بود که این سریال محدود، پایانی بسیار مبهم داشته باشد و مسائل را در وضعیتی تا حدی نامطمئن رها کند، ظاهراً فقط برای سرگرمی. این اصلاً ایدهآل نیست.
اما خوشبختانه، از نظر داستان و شخصیتپردازی، قسمت دوازدهم بهجز این مورد بسیار خوب است و بهخوبی موفق میشود تقریباً تمام مسائل بازِ هفتههای گذشته را جمعبندی کند. رابطه بین هیو-مین و سوکهون همچنان در هالهای از ابهام باقی میماند، اما مین-جونگ و جین-وو به نتیجه عاشقانهای که مخاطبان انتظارش را داشتند میرسند. رویای نایون برای ایجاد یک یولیم عادلانهتر به تحقق میپیوندد، حتی اگر سونگ-چول نتواند بدون ناراحتی آشکار کنار برود. این یک پایانبندی محکم و رضایتبخش است، یا حداقل میتوانست باشد اگر زیرمتن عمدی «عشق به اشکال مختلف ظاهر میشود» نبود که محور داستان شخصیتهای اصلی را تشکیل میدهد. البته، نظرات در این مورد ممکن است متفاوت باشد.
عشق در هوا موج میزند
همانطور که اشاره شد، عشق در قسمت دوازدهم «فراتر از وکالت» کاملاً در پسزمینه حضور دارد. این موضوع از همان ابتدا به اشکال مختلف بروز پیدا میکند. پس از ماجرای هَش، یونآ موافقت میکند که سوکهون از او مراقبت کند، اما تنها به شرطی که کسی را برای شریک شدن در سرپرستی پیدا کند، که این یعنی ورود به یک اپلیکیشن دوستیابی، دقیقاً همزمان با هیو-مین. پرونده هفته (که البته چندان مهم نیست) درباره زوجی به نامهای مین-چان و هیونگ-یونگ است که فرزندی را از طریق لقاح مصنوعی بزرگ میکنند و در یک توافق همپدر و مادری هستند که مسائل معمول زناشویی را کاملاً ممنوع کرده است. مین-چان احساساتی پیدا کرده و هیونگ-یونگ این را نقض توافق قانونی میداند. این پرونده بهنوعی بهانهای است تا همه شخصیتهای اصلی درباره جزئیات عشق و روابط بحث کنند.
مفهوم ازدواج یا رابطه عاشقانه ایدهآل کاملاً به تفسیر شخصی بستگی دارد، که هدف داستان است و بر بسیاری از پویاییهای دیگر که بین شخصیتهای مختلف میبینیم تأثیر میگذارد. برای مثال: سونگ-چان که در پرونده طلاق از طرف مقابل دفاع میکند، به هیو-مین فرصتی میدهد تا با کنایهای درباره روابطی که به ازدواج ختم نمیشوند او را آزار دهد؛ اعطای طلاق به شاکی بهصراحت به معنای تأثیر بر مسئولیتهای والدینی نیست و به توافق سوکهون با هَش مربوط میشود؛ و جین-وو از بحث دور میزی استفاده میکند تا اعلام کند که به فردی که عاشقش است با تمام وجود محبت و توجه نشان خواهد داد، که طبیعتاً رابطهاش با مین-جونگ را پیش میبرد.
جین-وو و مین-جونگ ازدواج میکنند
مانع اصلی در رابطه عاشقانه جین-وو و مین-جونگ، تفاوت سنی آنهاست. این به نظر مانعی نسبتاً جزئی برای عشق واقعی میآید، اما برخی افراد واقعاً به چنین چیزهایی اهمیت میدهند. مین-جونگ نگران است که خانواده جین-وو این موضوع را نپذیرند، بنابراین شام برنامهریزیشده را لغو میکند، که باعث میشود جین-وو برای اثبات حرفش پیشنهاد ازدواج بدهد. مین-جونگ در ابتدا از ازدواج با جین-وو امتناع میکند، اما این واقعاً نکته اصلی در کوتاهمدت نیست. این لحظه روشن میکند که این دو عاشق یکدیگر هستند و جین-وو مصمم است، با استفاده از توصیهها و تأثیراتی از دیگر شخصیتها و داستانهای فرعی این قسمت، به صحنهای در پایان میرسد که در آن… این بار، مین-جونگ با ازدواج موافقت میکند و پایان «فراتر از وکالت» را با نتیجه عاشقانهای که بینندگان انتظارش را داشتند تأمین میکند، بدون اینکه این نتیجه از طریق شخصیتهای اصلی ارائه شود. این انتخاب هوشمندانهای است، زیرا رابطه هیو-مین و سوکهون هنوز کاملاً نهایی نشده است؛ حتی در طول جشنها، هیو-مین و سوکهون به فکر رابطه خود و ایدههای شخصیشان درباره عشق و خوشبختی هستند.
پرونده هستهای هاینیک
نیازی به بررسی جزئیات دقیق پرونده هستهای هاینیک نیست، زیرا مسائل مربوط به مالکیت، معاملات اجباری و خیانتهای شرکتی واقعاً در درجه دوم اهمیت قرار دارند نسبت به ایده اصلی اینکه آیا نایون میتواند ساختاری عادلانهتر و شایستهسالار در یولیم پیاده کند یا اینکه، همانطور که آقای کو معتقد است، فساد همیشه در نهایت پیروز خواهد شد. بهصراحت، شواهد در این مورد از نایون حمایت میکنند. من بهطور طبیعی به این دیدگاه شک دارم، چون بدبین و کنایهزن هستم، اما فکر میکنم این دیدگاه برای این سریال مناسب است. زورگویی و بازیهای مخفیانه نباید در اینجا کارساز باشد، و همینطور هم نمیشود، که برای یک پایانبندی مناسب است. سونگ-چول با خوشرویی عقبنشینی نمیکند، اما در نهایت عقبنشینی میکند و راه را برای بازسازی یولیم تحت هدایت نایون باز میکند. این یکی دیگر از چیزهایی است که، مانند رابطه هیو-مین و سوکهون، به نظر برای فصل دوم مناسب است، با وجود اینکه «فراتر از وکالت» بهعنوان یک سریال محدود معرفی شده است.
هیو-مین و سوکهون هنوز با هم نیستند (فعلاً)
همانطور که ذکر شد، پایان «فراتر از وکالت» هیو-مین و سوکهون را به یک رابطه متعهد نمیکند، که عمدتاً رویکردی بوده که سریال در طول داستان اتخاذ کرده است. من هنوز فکر میکنم که آنها بهعنوان همکار، دوست و مربی و شاگرد بهتر عمل میکنند، اما باید اعتراف کنم که در قرار کوری که هر دو در آن شرکت میکنند، با هم بسیار سرگرمکننده هستند. آن قرار برخی از مسائل احتمالی را مطرح میکند (تفاوت سنی، وضعیت کاری متفاوت و غیره) که در صورت حرکت به سمت رابطه عاشقانه باید حل شوند. میتوان بهراحتی تصور کرد که فصل دیگری با همین طول همچنان دور همین موضوع بچرخد. با این حال، بهصراحت، هر دوی آنها در موقعیتهای شخصی بهتری برای پیگیری چنین رابطهای قرار دارند. سوکهون همهچیز را با یونآ پشت سر گذاشته، در حالی که هیو-مین بسیاری از مسائل خانوادگیاش را حل کرده است. این میتواند جواب بدهد. اینکه آیا ما هرگز خواهیم فهمید یا نه، هنوز مشخص نیست.
نظر شما در خصوص پایانبندی فراتر از وکالت چیست؟ دوست داشتید؟
